• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قبوع (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قُبُوع (به ضم قاف و باء) از واژگان نهج البلاغه به معنای خارپشتی است که سر خود را در پوست خود کشد و دیده نشود. این واژه دارای مشتقاتی است که در نهج البلاغه به‌کار رفته است، مانند: تَقَبُّع (به فتح تاء و قاف) به معنای متواری شدن. حضرت علی (علیه‌السلام) در بیان حالات خودش در زمان عثمان از این واژه استفاده نموده است.



قُبُوع به معنای خارپشتی است که سر خود را در پوست خود کشد و دیده نشود و تقبّع به معنای متواری شدن آمده است.


امام (صلوات‌الله‌علیه) در این خطبه حالات خودش را در زمان عثمان و امر به معروف کردنش بیان فرموده است: «فَقُمْتُ بِالاَْمْرِ حِينَ فَشِلُوا، وَتَطَلَّعْتُ حِينَ تَعْتَعُوا، وَمَضَيْتُ بِنُورِ اللهِ حِينَ وَقَفُوا» (آن دم كه همه از ترس در خانه نشسته بودند من قيام كردم، و آن‌گاه كه همگى خود را پنهان كرده بودند من آشكارا به ميدان آمدم.) (شرح‌های خطبه: )


این ماده فقط یک بار در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۸۴۰.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۴، ص۳۷۶.    
۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۹۹، خطبه ۳۷.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۸۴، خطبه ۳۷.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۸۰، خطبه ۳۷.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۹۷.    
۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۱.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۲.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۲، ص۳۸۳.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۴، ص۱۴۲.    
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۲، ص۲۸۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قبع»، ج۲، ص۸۴۰.    






جعبه ابزار