• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قاعدۀ اعانت بر إثم (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قاعدۀ اعانت بر اثم (قاعدۀ حرمت اعانت بر اثم) از قواعد فقهی به معنای حرام بودن کمک به دیگری بر گناه می‌باشد. از آن در باب تجارت و نیز کتب قواعد فقهی سخن گفته‌اند.



مفاد قاعده اعانت بر اثم از چند واژه تشکیل شده که توضیح داده می‌شود.

۱.۱ - گناه

مقصود از گناه، هر نوع عمل حرام است؛ خواه به ارتکاب آن، مانند دروغ، زنا، لواط و سرقت و یا به ترک عمل واجب، از قبیل ترک نماز و روزه و مقصود از اعانت، یاری رساندن دیگری بر گناه است؛ خواه با کمک عملی به فراهم کردن مقدّمات گناه یا کمک فکری و ارشادی به گناه.

۱.۲ - اعانت

اعانت در جایی معنا پیدا می‌کند که دو نفر؛ یکی مباشر و کنندۀ کار و دیگری، یاری کنندۀ وی در فراهم کردن بعضی مقدّمات کار باشد.
آیا تحقق اعانۀ بر گناه منوط به قصد وقوع آن است و در صورت عدم قصد، اعانت محقق نمی‌شود یا منوط به آن نیست‌؟ و نیز آیا تحقق اعانت متوقف بر وقوع گناه در خارج است و در صورت عدم وقوع آن در خارج، اعانت محقق نمی‌شود یا متوقف بر آن نیست‌؟
در صورتی که کمک کننده قصد وقوع گناه را داشته باشد و گناه نیز در خارج واقع شود، بدون شک اعانت محقق می‌شود؛ چنان‌که در صورت عدم قصد وقوع گناه توسط کمک کننده و عدم وقوع آن در خارج، اعانت محقق نمی‌شود؛ لیکن در صورت وجود قصد و عدم وقوع بزه در خارج، تحقق عنوان اعانت محل اختلاف است. همچنین اگر قصد گناه نباشد، لیکن گناه در خارج وقوع یابد.
[۳] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۳۳.

برخی گفته‌اند: اعانت بر گناه با قصد وقوع آن و یا به گونه‌ای که در عرف، اعانت صدق کند، هرچند قصدی بر وقوع آن نباشد، تحقق می‌یابد، مانند اینکه ستمگری برای زدن ستمدیده‌ای از کسی مطالبۀ عصا کند و او اجابت نماید و یا برای نوشتن حکم ظالمانه‌ای از او قلم بخواهد و او بدهد. بنابراین دیدگاه، در موارد صدق اعانت به نظر عرف، اعانت محقق می‌شود، هرچند قصد وقوع وجود نداشته باشد.

۱.۳ - حکم

خدای تعالی در قرآن کریم می‌فرماید: (وَ لا تَعاوَنُوا عَلی اَلْاِثْمِ وَ اَلْعُدْوانِ‌) «یکدیگر را بر گناه و ستمکاری یاری نکنید». بر حرمت اعانه بر گناه ادعای اجماع شده است؛ لیکن برخی گفته‌اند: تعاون در آیۀ شریفه غیر از اعانت و به معنای شرکت کردن در گناه است و حرمت اعانت بدون مشارکت در ارتکاب گناه، دلیل خاص می‌خواهد؛ از این‌رو، حرمت را به مواردی که در آنها بر حرمت اعانت، دلیل خاص وجود دارد، اختصاص داده‌اند، مانند یاری کردن ستمگران و فراهم کردن مقدّمات ظلم آنان.


بر اعتبار و حجّیت قاعده به آیۀ شریفۀ یاد شده و روایات وارد شده در موارد خاص که بر حرمت اعانت بر گناه دلالت دارند و نیز حکم عقل به زشتی مساعدت بر ارتکاب عملی که مبغوض مولا و دارای مفسده است، همچنین اجماع و اتفاق همۀ فقها بر حرمت اعانت بر گناه، استدلال و استناد شده است.


۱. فاضل لنکرانی، محمد، القواعد الفقهیه، ص۴۵۰.    
۲. خوئی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهه، ج۱، ص۲۸۵.    
۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۳۳.
۴. انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.    
۵. موسوی بجنوردی، سیدحسن، القواعد الفقهیه، ج۱، ص۳۶۶-۳۶۹.    
۶. فاضل لنکرانی، محمد، القواعد الفقهیه، ص۴۵۱-۴۵۵.    
۷. مقدس اردبیلی، زبدة البیان، ص۲۹۷-۲۹۸.    
۸. مائده/سوره۵، آیه۲.    
۹. موسوی بجنوردی، سیدحسن، القواعد الفقهیه، ج۱، ص۳۶۵.    
۱۰. خوئی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهه، ج۱، ص۲۹۲.    
۱۱. موسوی بجنوردی، سیدحسن، القواعد الفقهیه، ج۱، ص۳۵۹-۳۶۵.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۷۴.    


رده‌های این صفحه : قواعد فقهی




جعبه ابزار