قاعده یقین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قاعدۀ یقین از
قواعد اصولی به معنای ترتّب آثار موضوع (
متعلَّق)
یقین بر آن پس از
شک، آنگونه که پیش از شک مترتّب میگردید.
از آن در
اصول فقه سخن گفتهاند.
هرگاه
متعلَّق یقین و شک، هم به لحاظ خود
متیقّن و مشکوک و هم به لحاظ زمان آن دو، یکی باشد، مانند
یقین به عدالت زید در
روز جمعه و شک در
روز شنبه، در عدالت او در روز جمعه، در این صورت، قاعدۀ
یقین - بنابر قول به اعتبار آن - جاری میگردد و به شک اعتنا نمیشود و در نتیجه، حکم به عدالت زید شده و آثار آن مترتب میگردد.
تفاوت قاعدۀ
یقین با
استصحاب در همین نکته نهفته است که در استصحاب،
متعلق یقین و شک یکی، لیکن زمان آن دو متفاوت است، مانند علم به عدالت زید در روز جمعه و شک در بقای آن تا روز شنبه.
در اینجا
متعلَّق یقین، عدالت زید در روز جمعه، و
متعلَّق شک، بقای عدالت او تا روز شنبه است. علاوه بر تفاوت یاد شده، در استصحاب، شک و
یقین هر دو فعلیت دارند، زیرا تزاحمی میان آن دو نیست، لیکن در قاعدۀ
یقین، با عارض شدن شک،
یقین زائل میشود.
به شک پدید آمده در قاعدۀ
یقین، شک ساری گویند، زیرا به
یقین سابق سرایت و آن را به شک بدل میکند، از اینرو، از قاعدۀ
یقین به شک ساری نیز تعبیر کردهاند.
مشهور اصولیان، قاعدۀ
یقین را حجّت نمیدانند.
برخی به ادلۀ دلالت کننده بر حجّیت استصحاب، مانند روایاتی که از نقض
یقین به شک
نهی میکند، بر اعتبار قاعدۀ
یقین استدلال کردهاند، لیکن
مشهور، مورد ادله یاد شده را استصحاب دانستهاند، نه قاعدۀ
یقین.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۶، ص۴۶۰.