قاعده ما أعادَ الصلاةَ فقیهٌ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قاعدۀ ما اعادَ الصلاةَ فقیهٌ از
قواعد فقهی به معنای اینکه هیچ فقیهی
نماز را دوباره نمیخواند.
قاعدۀ یاد شده فرازی از روایت نقل شده از
امام صادق (علیهالسلام) است که فرمود:
«ما اعادَ الصلاةَ فَقیهٌ، یَحتالُ لَها و یُدَبّرُها حتیٰ لایُعیدَها» «هیچ فقیهی (عالم به احکام شرعی) نماز را دوباره نمیخواند، زیرا چارهاندیشی و تدبیر میکند تا آن را اعاده نکند».
از آن در باب صلات سخن گفتهاند.
کسی که دانا به
احکام شرعی است و خصوصیات و ویژگیها و سایر مسائل نماز را به خوبی میداند، به صرف
شک و احتمال بطلان، نماز خود را باطل نمیکند تا دوباره آن را به جا آورد، بلکه با تدبیر و چارهجویی نماز را به اتمام میرساند، بدون آنکه نیازی به اعاده باشد، مانند کسی که بین رکعت سوم و چهارم شک میکند، در پرتو آگاهی از مسئله، بنا را بر چهار میگذارد و نماز را تمام میکند و پس از سلام یک رکعت
نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته به جا میآورد و نیازی به اعاده نماز نیست، بنابراین، در همۀ موارد شک، قاعدۀ یاد شده جاری است، جز مواردی که به دلیلی خاص استثنا شده است، مانند شک در نمازهای دو رکعتی و سه رکعتی و دو رکعت نخست نمازهای چهار رکعتی بنابر
قول مشهور.
برخی، کلّیت قاعده را نپذیرفته و آن را به خصوص شک بین رکعت سوم و چهارم اختصاص دادهاند و در دیگر شکها قاعده را جاری ندانستهاند.
۱. چنانچه در شک بین رکعت چهارم و پنجم، شک بعد از
رکوع و قبل از اکمال
سجده باشد، برخی آن را موجب بطلان نماز دانستهاند، لیکن برخی دیگر با استناد به قاعدۀ یاد شده، حکم به صحّت نماز کرده و حکم چنین شکی را همچون حکم شک بین رکعت سوم و چهارم دانستهاند. و در صورت پیدایی شک بعد از رکوع،
سجده سهو را نیز
واجب دانستهاند.
۲. در شک بین دو و پنج بعد از سجده، سه و پنج بعد از رکوع یا سجود، دو و سه و پنج بعد از سجده و دو و چهار و پنج بعد از سجده، برخی به دلیل قاعده و دلایل دیگر، در هر چهار مورد، شک را موجب بطلان ندانستهاند.
۳. کسی که یک رکعت از نماز را فراموش کرده و سلام داده است، مانند آنکه نماز سه رکعتی را دو رکعتی تمام کرده و پس از سلام متوجه شده است، چنانچه کاری که منافات با نماز دارد، مانند
تخلی، انجام نداده باشد، یک رکعت میخواند و سلام میدهد و نیازی به اعاده نیست. همچنین است بنابر قول مشهور، صورت انجام دادن کاری که تنها عمد آن موجب بطلان نماز است، مانند سخن گفتن.
لیکن حکم کاری که مطلقا (عمد و سهو آن) موجب بطلان نماز است، مانند ادرار کردن، اختلافی است. اکثر قائل به وجوب اعادهاند، لیکن برخی اعاده را واجب ندانستهاند، بلکه حکم آن، حکم صورت قبل است. بر این قول به ادلهای، از جمله قاعدۀ یاد شده استناد کردهاند.
مستند قاعده، حدیث معتبری با مضمون آن است که در آغاز بدان اشاره شد.
«ما اعادَ الصلاةَ فَقیهٌ، یَحتالُ لَها و یُدَبّرُها حتیٰ لایُعیدَها»
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۶، ص۳۹۶.