• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قاعده تَنجیس مُتَنَجِّس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف


منبع: قاعده تَنجیس مُتَنَجِّس
مقالات مرتبط: نجاست.


قاعدۀ تَنجیس مُتَنَجس از قواعد فقهی به معنای اینکه آنچه به سبب ملاقات با عین نجاست، مانند خون یا ادرار نجس شده است، چنانچه با شیء پاک دیگری ملاقات کند، آن را نجس می‌کند.
قاعدۀ یاد شده هر چند در کتب دربر دارندۀ قواعد فقهی نیامده است، لیکن در فقه، باب طهارت از آن به عنوان قاعدۀ یاد شده و مورد بحث قرار گرفته است.


عنوان قاعده از عناوین بحث برانگیز میان فقها است، از این‌رو، برخی در خصوص این موضوع، رساله‌ای مستقل نگاشته‌اند. البرهان المؤسس لتحقیق انَّ المُتَنَجِّس لایُنَجِّس نوشتۀ سیدعبدالکریم بن محمدجواد موسوی جزایری (م ۱۲۱۴ ه‌. ق) و رسالة فی تنجیس المُتَنَجِّس نگاشته محمدجواد بن حسن بلاغی (م ۱۳۵۲ ه‌. ق) نمونه‌ای از تالیفات در این موضوع است.

متنجّس عبارت است از چیز پاکی که بر اثر ملاقات با عین نجاست، نجس شده باشد، مایع باشد یا جامد و مقصود از تنجیس متنجّس آن است که همان‌گونه که شیء پاک بر اثر ملاقات با عین نجاست، نجس می‌شود، با ملاقات با متنجّس نیز نجس می‌گردد، مانند آنکه کسی که دستش را که با ترشّح ادرار نجس شده، پس از خشک شدن ادرار و عرق کردن دست، به بدن خود بمالد که بدن وی نیز همچون دستش نجس می‌شود.
مشهور متنجّس را همچون عین نجاست، نجس کننده می‌دانند.
[۱] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۱۶۷.    
[۲] حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه، ج۱، ص۴۷۹.    
مقابل مشهور، برخی گفته‌اند: تنها عین نجاست، نجس کننده است، اما متنجّس پس از زوال عین نجاست از آن، با مالیدن و مانند آن - هرچند مرطوب باشد - موجب نجس شدن نمی‌شود.
[۳] ابن ادریس حلی، کتاب السرائر، ج۱، ص۱۶۳.    
[۴] فیض کاشانی، محمدمحسن، مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۷۵.    
[۵] گروهی از محققان، رساله‌های خطی فقهی (البرهان المؤسس)، ص۴۸۴.    

بعضی گفته‌اند: مقصود قائلان به این قول، اجسام جامدی است که بر اثر ملاقات عین نجاست نجس شده است، نه مطلق متنجّسات، حتی مایعات، بنابراین، متنجّس مایع نزد همۀ فقها موجب نجس شدن می‌شود،
[۶] همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، ج۸، ص۱۳.    
هرچند از برخی، نجس کننده نبودن متنجّسات مطلقا، حتی مایعات، نقل شده است.
[۷] همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، ج۸، ص۳۴.    


بر اعتبار این قاعده به اجماع، معروفیت و شهرت آن نزد متشرعه و اخبار متعدد استدلال و استناد شده است.
[۸] همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، ج۸، ص۱۴.    


۱. ↑ طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۱۶۷.    
۲. ↑ حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه، ج۱، ص۴۷۹.    
۳. ↑ ابن ادریس حلی، کتاب السرائر، ج۱، ص۱۶۳.    
۴. ↑ فیض کاشانی، محمدمحسن، مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۷۵.    
۵. ↑ گروهی از محققان، رساله‌های خطی فقهی (البرهان المؤسس)، ص۴۸۴.    
۶. ↑ همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، ج۸، ص۱۳.    
۷. ↑ همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، ج۸، ص۳۴.    
۸. ↑ همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، ج۸، ص۱۴.    


• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۱۸۵.    


رده‌های این صفحه : طهارت | قواعد فقهی
جعبه ابزار