قاطعیت قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بحث از صراحت و قاطعیت
قرآن، یک بحث درون دینی است، لذا در آیینه
آیات و
روایات قابل بررسی است.
صراحت و قاطعیت
قرآن در آیینه قرآن: سؤالی که در این جا قابل طرح است عبارت است از این که: آیا کل قرآن برای تمام مردم از صراحت برخوردار است و در قاطعیت هم صراحت دارد؟
تعریف صراحت و قاطعیت: صراحت یعنی بی آمیختگی، روشنی، رک گویی، و صریح گفتن.
قاطعیت یعنی جدیت لازم در بیان مطالب، دوری از رو در بایستیها در اظهار مطالب، صراحت در قاطعیت.
آن چه در این راستا قابل بیان است، این است که کل قرآن برای همه مردم از صراحت برخوردار نیست، چرا که قرآن شریف دارای دو دسته آیات است:
۱. دستهای از آن، محکم (
محکمات)؛ ۲. و دستهای دیگر متشابه (
متشابهات).
از طرف دیگر قرآن دارای تاویل و بطون،
مجمل و مبین،
مطلق و مقید،
عام و خاص و... است که همه مردم به آن دسترسی ندارند و از این جهت برای همه آنان صریح نیست. قرآن شریف میفرماید:
«او (
خداوند) کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد که بخشی از آن آیات محکمات است که آنها اساس کتاب است، بخش دیگر متشابهات است؛ اما کج دلان، برای فتنه جویی و در طلب تاویل، پیگیر متشابهات آن میشوند...»
.
تفسیر به معنای کشف حقیقت و پی بردن به عمق و ریشه آیات قرآن و به معنای پرده برداشتن از ظواهر قرآن میباشد و این، علم بزرگ و خطیری است که فراخور همه کس نیست ولی فهمیدن ظواهر آیات قرآن به طور ساده برای عموم اهل زبان ممکن است. پس شناخت کامل قرآن، تاویل و تفسیر عمیق و بطون آن پیش خداوند و «راسخان علم» است
و از این منظر قرآن برای عموم مردم صراحت ندارد. باز قرآن شریف میفرماید:
«سپس
کتاب (آسمانی) را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم».
بنابراین، فهم و شناخت واقعی و کامل قرآن و آیاتش و پی بردن به حقیقت آن و تاویلاتش اختصاص به اولیای خاص و بندگان ممتاز خدا دارد و دیگران بهره و نصیبی در آن ندارد.
استاد
جوادی آملی در همین راستا میفرماید:
«قرآن کریم که مهمترین کتاب آسمانی است و بر سایر صحایف الهی، گذشته از تصدیق آنها، هیمنه و سیطره و نظارت و حراست دارد: «مصدقا لما بین یدیه»
«و مهیمنا علیه»
حبل ممدود خداست که یک طرف آن که عربی مبین است در دست مردم است و طرف دیگر آن که منزه از وضع، لغت، اعتبار، و مبرای از مفهوم و معنای ذهنی است نزد خدای سبحان است: «انا جعلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون وانه فیام الکتاب لدینا لعلی حکیم».
این صحیفه مهیمن با تمام بطون و تاویلها و با همه ظهور و تنزیل هایش نزد انسان کاملی چون
علی (علیهالسّلام) مشهود است؛ زیرا از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسیده است که یکی از مصادیق بارز آیه شریفه «قل کفی بالله شهیدا بینی وبینکم ومن عنده علم الکتاب»؛ (بگو خداوند و کسی که صاحب
علم کتاب است، بین و شما گواه بس.)
برادرم علی بن ابیطالب است و چون معارف قرآن به طور تمام و کمال نزد
علی بن ابی طالب است، معلوم میشود علم آن حضرت به معارف قرآنی از قبیل
علم حصولی نیست، بلکه از سنخ
علم حضوری و
شهودی است و از آن جهت که قرآن کتاب تدوینی خداست و جهان خارج کتاب تکوینی اوست و این دو صحیفه کاملا هماهنگ است، به طوری که اگر کل قرآن به صورت آفرینش تکوینی تمثل یابد همین
جهان مشهود خواهد شد و جهان مشهود اگر به صورت کتاب تدوینی تجلی کند، همین قرآن کریم میشود، پس کسی است که به همه ابعاد قرآن علم شهودی دارد به اسرار و رموز جهان تکوینی نیز علم حضوری دارد. بنابراین، قرآن کریم برای عدهای رؤیت شهودی که برتر از درایت عقلی و رؤیت نقلی است قایل است و بدون تردید حضرت علی (علیهالسّلام)و سایر امامان (علیهمالسّلام)از بارزترین مصداقهای واجد شرط رؤیت شهودی قرآن هستند.
پس از جهت صراحت، قرآن شریف:
۱. برای همه مردم «عربی مبین»
است، یعنی برای همه مردم فصیح و روشن است.
۲. کل قرآن، برای عموم مردم از صراحت برخوردار نیست.
۳. کل قرآن، از نظر علم حضوری برای «راسخان علم» از صراحت برخوردار است.
از جهت قاطعیت، قرآن شریف هم
برهان قاطع است و هم از قاطعیت برخوردار است. هر جا رسالتش ایجاب کند که با پدیدههای اجتماعی با مطالب و با شخصیتها، با قاطعیت برخورد نماید، با جدیت و قاطعیت برخورد مینماید و در قاطعیت از صراحت لازم برخوردار است. هر جا پای ارزشها و «خط مرزها» به میان آید، قرآن شریف با قاطعیت تمام با پدیدههای اجتماعی و شخصیتهای حقیقی و حقوقی برخورد مینماید. به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)که در مقام
رسالت، از شخصیت حقوقی برخوردار است هم با قاطعیت تمام هشدار میدهد و با «
ابی لهب» هم با قاطعیت تمام برخورد مینماید. چون قرآن شریف، نه نسبت به پدیدههای اجتماعی تردید و
ترس دارد و نه مصلحت اندیشی میکند. از این جهت در اوج
اخلاق و
عرفان و ادب قرآنی، در
موارد لزوم قاطعانه با پدیدههای اجتماعی و شخصیتها برخورد میکند:
۱. در
مورد «
ابی لهب» میفرماید: «تبت یدا
ابی لهب و تب»؛
دستان
ابی لهب زیان کردو او زیان کار شد. بریده باد دو دست
ابی لهب.
مرگ و ننگ بر
ابی لهب در
دنیا و
آخرت .
۲. در
مورد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «و لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین»؛
و اگر برای ما سخنانی میبست، دست راستش را میگرفتیم، سپس شاهرگش را قطع میکردیم.
در جای دیگر میفرماید:
«و لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم...» ؛
یهودیان و
مسیحیان هرگز از تو خشنود نخواهند شد مگر آن که از از آیین آنها پیروی کنی؛ بگو هدایت الهی هدایت است؛ و اگر پس از دانشی که بر تو فرود آمده است، از خواستههای آنان پیروی کنی، در برابر خداوند یار و یاوری نداری.
۳. در برابر وسوسه گران و بهانه جویان هم با قاطعیت برخورد میکند و میفرماید:
«و چون آیات ما که روشن است و شیوا است، بر آنان خوانده شود، ناامیدواران به لقائمان به
پیامبر میگویند قرآنی غیر از این بیاور؛ یا این را تغییر ده؛ بگو مرا نرسد که از پیش خود تغییر دهم؛ جز از وحیای که به من میرسد، از چیزی پیروی نمیکنم؛ من اگر از پروردگارم نافرمانی کنم، از
عذاب روز سهمگین میترسم.»
.
از این قبیل آیات، فراوان است و هیچ مانعی بر سر راه قرآن شریف وجود ندارد که جلوی قاطعیت قرآن شریف را بگیرد. هراس از تنهایی، جو سازیها، ترس و آزمندی، وابستگیهای عاطفی و... هیچ کدام جلوی قاطعیت قرآن را نمیگیرد.
اما صراحت و قاطعیت قرآن از منظر روایات: قرآن کریم، که بیان کننده دین الهی است، و امام معصوم (علیهالسّلام)که قرآن ناطق و قرآن ممثل است هر دو صراط مستقیماند
و هر دو هدف واحدی را دنبال میکنند.
امام علی (علیهالسّلام)میفرماید: «انا القرآن الناطق» و «انا کلام الله الناطق»
؛ من قرآن و سخن گویای خداوند هستم. یعنی ایشان در معرفی قرآن میفرماید: «و ان القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق...»
؛ ظاهر قرآن زیباست، باطن آن ژرف ناپیداست. عجایب آن سپری نگردد و غرایب آن به پایان نرسد؛ و تاریکیها جز بدان زدوده نشود.
در جای دیگر میفرماید:
«ذلک القرآن فاستنطقوه و لن ینطق و لکن اخبرکم عنه الا ان فیه علم ما یاتی، و الحدیث عن الماضی...» ؛
آن کتاب خداست قرآن، از آن بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید. اما من شما را از آن خبر میدهم، بدانید که در قرآن علم آینده است و حدیث گذشته است. درد شما را درمان است، و راه سامان دادن کارتان در آن است.
امام علی (علیهالسّلام)در راستای کلام خدا، از جهتی قرآن را کتاب آشکار و روشن میداند که فهمش برای عموم آسان است و ازجهت دیگر قرآن را عمیق و دریای بی کران میداند که فقط «راسخان در علم» به عمق آن دسترسی دارند. از این جهت صراحت قرآن برای عموم مردم و صراحت قرآن برای راسخان در علم روشن میشود و مؤید همان توضیحاتی است که در رابطه با صراحت قرآن در قرآن گذشت.
در رابطه با قاطعیت قرآن هم میفرمایند:
«و کتاب خدا، قرآن، در میان شما سخنگویی است که هیچ گاه زبانش از حق گویی کند و خسته نیست، همواره گویاست؛ خانهای است که ستونهای آن هرگز فرو نمیریزد؛ و صاحب عزتی است که یارانش هرگز شکست ندارند.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «همانا قرآن باز دارنده و فرمان دهنده است. به
بهشت فرمان دهد و از
دوزخ باز دارد.»
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)فرموده است: قرآن راهنمای گمراهی است و بینایی از هر کوری است، و سبب گذشت از لغزشها است. روشنی در هر تاریکی است، در پیش آمدها (و
بدعتها) پرتوی است و نگاهدارنده از هر هلاکتی است و رهجویی در هر گمراهی است و بیان کننده هر
فتنه و اشتباهی است، و انسان را از دنیا (ی پست به سعادتهای)
آخرت رساند و در آن است کمال دین شما، و هیچ کس از قرآن رو گردان نشود جز به سوی دوزخ.»
در این راستا روایات بسیاری وجود دارد که بررسی همه آنها در این مختصر، مقدور نیست.
البته
برهان عقلی هم در این راستا؛
برهان نقلی همگام است و صراحت و قاطعیت قرآن را درک مینماید. عقل هیچ گاه در مقابل شرع و دین نبوده، بلکه در
مستقلات عقلیه و
غیر مستقلات عقلیه، عقل به نوعی با شرع ملازمه دارد. به علت درون دینی بودن بحث، از ذکر این نکته خود داری میشود....
آن چه به طور خلاصه قابل بیان است این است که:
۱. قرآن برای عموم مردم «عربی مبین است» و همه میتوانند به اندازه فهم و درک خود از آن بهره ببرند.
۲. به بطون قرآن، تاویل قرآن، آیات محکمات ومتشابهات و مجمل و مبین و... جزء خداوند و راسخان علم، دسترسی ندارند و از این جهت قرآن برای عموم مردم صریح نیست و از صراحت برخوردار نیست؛ فقط راسخان علم، با علم حضوری بر آن دسترسی دارند.
۳. از جهت قاطعیت، قرآن برهان قاطع است و هر جا قرار باشد قاطعانه برخورد نماید، قاطعانه برخورد مینماید. گاهی به دوستان و
پیامبران (علیهمالسّلام)قاطعان هشدار میدهد و گاهی با منکران،
مشرکان،
منافقان، قاطعانه برخورد مینماید و
تحدی و
مباهله قرآنی قاطعانهترین برخوردی است که بیان مینماید.
۴. بنابراین صراحت و قاطعیت قرآن، در آیینه قرآن، در آیینه روایات و از منظر عقل و عقلا قابل بررسی است که به طور اجمال در متن این مختصر بدان اشاره شد.
سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «قاطعیت قرآن»، تاریخ بازبینی۹۴/۱۱/۱۹.