قاسم بن محمد بیّانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَیّانی، ابومحمدقاسم بن محمد بن قاسم اموی (پس از ۲۲۰- ح ۲۷۸ق/۸۳۵-۸۹۱م)، فقیه و محدث اندلسی بود.
وی به بیانه (ه م) شهری در نزدیکی
قرطبه منسوب است.
جد سوم وی سیار، مولای
ولیدبن عبدالملک بوده است.
شاگردانش دربارۀ تبحر فقهی، حسن استدلال و دقت نظر او سخنها گفته، و درمقایسه با فقهای مشهور همچون استادش
محمدبن عبدالله ابنعبدالحکم ، بیانی را اعلم دانستهاند.
به گفتۀ
ذهبی آوازۀ شهرت بیانی در
فقه ، کثرت احاطۀ او را در
علم حدیث ، ناشناخته گذاشته است.
ذهبی بیّانی را از حافظان
قرآن دانسته است.
دربارۀ سال دقیق درگذشت او اختلاف است.
بیانی در طلب علم به مسافرت پرداخت.
منابع متأخرتر، از دو سفر او به مصر خبر دادهاند.
که سفر نخستین ۱۲، و دومی ۶ سال به طول انجامیده است.
ابن فرضی مهمترین استادان بیانی را
محمدبنعبدالله بنعبدالحکم و
ابوابراهیم مُزَنی دانسته، گوید که بیانی بر اثر مصاحبت این دو صاحبنظر شده است.
از دیگر استادان و مشایخ او در
فقه و
حدیث ، میتوان به
اسماعیل بناسحاق ،
ابراهیمبنمحمدشافعی ،
حارثبنمسکین ،
خُشَیشبناَصرم ،
احمدبنعمروبنسرح ،
سحنونابنسعید ،
ابراهیمبنمنذرحِزامی و
یونسبنعبدالاعلیٰ اشاره کرد.
همانند شافعیان معاصرش، بیانی در فقه مقلد نبود و به رأی خویش عمل میکرد.
به همین دلیل، درمیان مکاتب فقهی مختلف، تا بدان حد به مذهب
شافعی ـ که در آن عصر ملازم با ترک
تقلید از
صحابه و
تابعان و استنباط مستقیم از ادله بود ـ تمایل نشان داده که در رد بر مخالفانش به خصوص، مالکیان و روش آنان در تقلید از مالک کتابی نوشته است.
تسلط وی به مذهب
مالکی نیز چندان بود که مردم
قرطبه ، مسائل فقهی خود را مطابق
فقه مالکی از او میپرسیدند.
از جمله شاگردان وی میتوان به فرزندش محمد،
محمدبنعمربنلبابه ،
سعیدبنعثماناعناقی ،
احمدبنخالد ،
محمدبنعبدالملکبن ایمن ،
اسلمبن عبدالعزیز و
احمدبنجباب اشاره کرد
میل بیانی به خلق آثار بسیار بوده است.
از جمله آثار او کتاب الایضاح فی الرد علی المقلدین در رد بر مخالفان
مذهب شافعی (به خصوص مالکیان) است که به تقلید گرایش داشتند.
از دیگر آثار گزارش شدۀ او، کتابی دربارۀ
خبر واحد است.
بغدادی تفسیری را به بیانی نسبت داده است
که با توجه به تصریح وی به مالکی بودن نویسندۀ آن و نیز عدم ذکر چنین اثری برای بیانی در منابع قدیمتر، نمیتوان به صحت چنین انتسابی اطمینان حاصل کرد.
شاید این کتاب نوشتۀ هم نام وی،
قاسم بنیسار فقیه
مالکی (د۳۵۳ق/۹۶۴م) باشد.
(۱) ابراهیم ابنفرحون، الدیباج المذهب، قاهره، ۱۳۵۱ق.
(۲) عبدالله ابن فرضی، تاریخالعلماء و الرواة للعلم بالاندلس، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۳) بغدادی، ایضاح.
(۴) محمد حمیدی، جذوةالمقتبس فی تاریخ علماء الاندلس، به کوشش محمدبنتاویت طنجی، قاهره، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م.
(۵) محمد ذهبی، تذکرةالحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
(۶) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۷) محمد ذهبی، العبر، به کوشش فؤاد سید، کویت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۸) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبریٰ، به کوشش عبدالفتاح محمدحلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
(۹) احمد ضبی، بغیةالملتمس، بیروت/قاهره، ۱۹۶۷م.
(۱۰) قاضی عیاض، ترتیب المدارک، به کوشش احمدبکیرمحمود، بیروت/طرابلس، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
(۱۱) احمد مقری، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابومحمد بیانی»، ج۱۳، ص۵۳۱۴.