فَواق (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَواق: (مّا لَها مِنْ فَواقٍ) «فَواق» از مادّه «
فَوق» (بر وزن رواق) به طورى كه بسيارى از اهل لغت و تفسير گفتهاند، در اصل به معناى
«فاصلهاى است در ميان دو مرتبه دوشيدن شير، از پستان»؛ زيرا هنگامى كه شير به طور كامل دوشيده شود، كمى بايد صبر كرد تا مجدداً شير در پستان جمع شود.
و بعضى، آن را به معناى فاصله ميان باز كردن انگشتان و بستن آن به هنگام دوشيدن شير، مىدانند. و از آنجا كه پستان، بعد از دوشيدن شير در استراحت فرو مىرود، گاه اين كلمه در معناى آرامش و استراحت نيز به كار رفته است. و نيز از آنجا كه، اين فاصله، براى بازگشت شير به پستان است اين تعبير به معناى بازگشت و رجوع نيز آمده، و از همين جهت، بهبودى مريض را «
افاقه» مىگويند؛ چرا كه سلامت و تندرستى باز مىگردد، و نيز به هوش آمدن مست، و عاقل شدن ديوانه را به خاطر بازگشت هوش و عقل به آنها
«افاقه» مىگويند.
بعضى از ارباب لغت ميان
«فَواق» (به فتح) با
«فُواق» (به ضم) فرقهايى گذاشتهاند، و بعضى هر دو را به يک معنا مىدانند.
(وَمَا يَنظُرُ هَؤُلَاء إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَّا لَهَا مِن فَوَاقٍ) (اينها با اين اعمالشان جز يك
صیحه آسمانی را انتظار نمىكشند كه هيچ مهلت و بازگشتى براى آن وجود ندارد!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه فواق به معناى برگشتن و مهلت اندک است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فَواق»، ص۴۲۶.