فَلَیُبَتِّکُنَّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَلَیُبَتِّکُنَّ:(فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الأَنْعامِ) «فَلَیُبَتِّکُنَّ» از مادّه
بَتْک (به فتح باء و سکون تاء) به معنای قطع است.
راغب گوید: بتک در معنی قریب به بتّ است ولی بتک در قطع اعضاء و بتّ در قطع ریسمان و چیز متّصل به کار میرود.
در
اقرب آمده: «بَتَکَهُ بَتْکاً: قطعه».
در این
آیه اشاره به يكى از اعمال زشت جاهلى است كه در ميان بتپرستان رائج بود كه گوش بعضى از چهارپايان را مىشكافتند و يا به كلى
قطع مىكردند و سوار شدن بر آن را ممنوع مىدانستند و هيچگونه از آن استفاده نمىنمودند.
به موردی از کاربرد «فَلَیُبَتِّکُنَّ» در قرآن، اشاره میشود:
(وَ لأُضِلَّنَّهُمْ وَ لأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الأَنْعامِ وَ لآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَ مَن يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِّن دونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرانًا مُّبينًا) «و آنها را گمراه مىكنم؛ و به آرزوها سرگرم مىسازم؛ و به آنان دستور مىدهم كه اعمال خرافى انجام دهند، و گوش چهارپايان را بشكافند، و آفرينش
پاک خدايى را تغيير دهند؛ و فطرت
توحید را به
شرک بيالايند.) و هركس،
شیطان را به جاى
خدا ولیّ خود برگزيند، زيان آشكارى كرده است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
کلمه «تبتيک» كه
مصدر باب تفعیل است و جمله «فَلَیُبَتِّکُنَّ» از آن مشتق شده به معناى شكافتن است و شكافتن
گوش حيوانات با مطلبى كه بعضىها نقل كردهاند تطبيق مىشود و آن اين است كه گفتهاند
عرب جاهليت را
رسم بر اين بود كه گوش ماده شترى كه پنج شكم زائيده باشد بحيره و شترى كه به عنوان
وفاء به
عهد رها مىكردند سائبه را مىشكافتند تا اعلام كنند كه اين حيوان آزاد است و در نتيجه خوردن
گوشت آن بر همه
جایز است.
و اين امورى كه در
آیه شمرده شده همهاش مصاديقى از
ضلالت است. و با اينكه در جمله «وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ» مساله ضلالت را صريحا
ذکر كرده اگر اين مصاديق از ضلالت را نيز بر شمرده از باب
ذکر عام و سپس نام بردن از بعضى افراد آن
عام است. كه گوينده به شنونده مىفهماند عنايت خاصى به اين چند فرد دارد. در اين آيه شريفه از شيطان حكايت شده كه گفته است من انسانها را از راه سرگرم كردنشان به
پرستش غير
خدا و ارتكاب گناهان گمراه خواهم كرد و آنان را با اشتغال به آمال و آرزوهايى كه از اشتغال به واجبات زندگيشان باز بدارد
فریب مىدهم، تا آنچه را كه برايشان مهم و حياتى است به خاطر آنچه موهوم و خالى از واقعيت است، رها كنند و دستورشان مىدهم كه گوش چهارپايان خود را بشكافند و (با اينگونه عقايد خرافى و موهوم)
حلال خدا را بر خود
حرام سازند و نيز دستورشان مىدهم كه خلقت خدايى را تغيير دهند مثلا مردان را كه مرد خلق شدهاند و استعداد
زن گرفتن را دارند اخته نموده اين استعداد را در آنها بكشند و يا انواع مثله- بريدن اعضاء- را باب كنند و يا مردان با يکديگر
لواط و زنان با يکديگر
مساحقه كنند.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فلیبتکن»، ج۱، ص ۱۵۸.