فَطَر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَطَر: (فَطَرَ السَّمَاواتِ) «فطر» از مادّه «
فطور» به معناى شكافتن است،
و همان طور كه ذيل آيه ۱۴ همين سوره
آمده، اطلاق اين كلمه بر آفرينش و
زمین، شايد به خاطر اين است كه طبق علم امروز، روز اول، جهان توده واحدى بوده و بعد از هم شكافته شده و كرات آسمانى يكى پس از ديگرى به وجود آمدهاند.
(إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ) (من روى خود رابه سوى كسى متوجه كردم كه
آسمانها و
زمین را آفريده؛ در حالى كه ايمان من خالص است؛ و از
مشرکان نيستم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
راغب در
مفردات خود گفته است: معناى اصلى كلمه فطر چاک زدن چيزى است از طرف درازاى آن، مثلا گفته مىشود فطر فلان كذا- فلانى فلان چيز را چاک زد اين معناى اصلى فطر است،
البته مشتقات آن، معانى ديگرى را مىدهند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فَطَر»، ص۴۲۳.