فَرج (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَرج: (وَ الَّتي أَحْصَنَتْ فَرْجَها) «فَرج» از نظر
لغت در اصل، به معناى فاصله و شكاف مىباشد، و به عنوان كنايه در عضو تناسلى به كار رفته است،
اما از آنجا كه در فارسى به كنايى بودن آن توجّه نمىشود، گاهى اين سؤال پيش مىآيد: چگونه اين لفظ كه صريح در آن عضو خاص انسان است در
قرآن آمده؟! در حالى كه توجّه به كنايه بودن آن مشكل را حل مىكند. و به تعبير روشنتر اگر بخواهيم معناى كنايى آن را در فارسى بيان كنيم، معادل جمله «
أَحْصَنَتْ فَرْجَها» در فارسى اين است: «دامان خود را پاک نگاه داشت» آيا اين تعبير در فارسى زننده است؟
(وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ) (و به ياد آور زنى را كه دامان خود را پاک نگه داشت؛ و ما از روح خود در او دميديم؛ و او و پسرش
[مسيح
] را نشانه و معجزه بزرگى براى جهانيان قرار داديم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: منظور از آن زن كه فرجش را حصن كرد
مریم دختر
عمران است. اين جمله مدح او به داشتن
عفت و صيانت است و نيز تبرئه او از تهمتى است كه
یهود به وى نسبت دادند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فَرج»، ص۴۱۹.