• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فواید چوب (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در قرآن کریم به استفاده‌هایی که می‌توان از چوب برد یا در تاریخ از آن فایده برده شد، اشاره شده است.



مردم برای روشن کردن آتش، از چوب استفاده می‌کردند.
•افرءیتم النار التی تورون •ءانتم انشاتم شجرتها‌ ام نحن المنشـون.
«آيا آن آتشى را كه بر مى‌افروزيد ملاحظه كرده‌ايد •آيا شما (چوب) درخت آن را پديدار كرده‌ايد يا ما پديد آورنده‌ايم.»
کلمه (تورون) در اصل ((ورئون) بوده، و (تورئون) مضارع از باب افعال (ایراء) است، و ایراء به معناى روشن کردن آتش و اظهار آن است، گفته مى‌شود: اورى - یورى و نیز وقتى مى گویند: (فلان قدح فاءورى)، معنایش این است که فلانى کبریت زد و آتش را بر افروخت و ظاهر ساخت، و اگر کبریت بزند ولى آتش نگیرد مى‌گویند: (قدح فاکبى). و نیز صاحب مجمع البیان گفته کلمه (مقوین) (که در اصل مقوئین بوده است) جمع اسم فاعل از باب افعال (اقواء) است، و اقواء به معناى وارد شدن و ماندن در بیابانى است که احدى در آن نباشد، وقتى مى‌گویند: (اقوت الدار)، معنایش اینکه خانه از اهلش خالى شد.
براى افروختن آتش، و ايجاد جرقه نخستين كه، امروز از کبریت و فندك و مانند آن استفاده مى‌كنند، در گذشته، گاه از « آهن » و « سنگ چخماق » بهره مى‌گرفتند، و آنها را به يكديگر مى‌زدند و جرقه ظاهر مى‌شد، اما اعراب حجاز از دو نوع درخت مخصوص كه در بيابانها مى‌روئيد و به نام « مرخ » و « عفار » ناميده مى‌شد، به عنوان دو چوب آتشزنه، استفاده مى‌كردند، اولى را زير قرار مى‌دادند و دومى را روى آن مى‌زدند، و مانند سنگ و چخماق جرقه از آن توليد مى‌شد.
غالب مفسران، آيات فوق را به همين معنى تفسیر كرده‌اند كه: خداوند مى‌خواهد از آتشى كه در چوب اين گونه درختان نهفته شده، و از آن به عنوان آتشزنه استفاده مى‌شود، استدلال بر نهايت قدرت خود كند، كه در «شجر اخضر» (درخت سبز) آتش و نار آفريده است...

۱.۱ - در درخت سبز

در زمان نزول قرآن، از چوب درخت سبز برای افروختن آتش استفاده می‌کردند.
•الذی جعل لکم من الشجر الاخضر نارا فاذا انتم منه توقدون.
«همو كه برايتان در درخت‌ سبزفام اخگر نهاد كه از آن (چون نيازتان افتد) آتش مى‌افروزيد.»
نخستين تفسيرى كه بسيارى از مفسران پيشين، براى آن ذكر كرده‌اند و معنى ساده و روشنى است كه براى عموم مردم قابل فهم مى‌باشد، اين است كه: در اعصار قديم در ميان عربها اين امر رائج بود كه براى آتش افروختن از چوب درختان مخصوصى به نام «مرخ» و «عفار» كه در بيابانهاى حجاز مى‌روئيده استفاده مى‌كردند...
قرآن مى‌گويد: «آن خدائى كه مى‌تواند از اين درختان سبز، آتش بيرون بفرستد، قدرت دارد كه بر مردگان لباس حيات بپوشاند».


حضرت سلیمان علیه السلام ، از عصای ساخته شده از چوب استفاده می‌کردند.
•فلما قضینا علیه الموت مادلهم علی موته الا دابة الارض تاکل منساته...
«پس چون مرگ را بر او مقرر داشتيم جز جنبنده‌اى خاكى (موريانه) كه عصاى او را (به تدريج) مى‌خورد (آدميان را) از مرگ او آگاه نگردانيد پس چون (سليمان) فرو افتاد براى جنيان روشن گرديد كه اگر غيب مى‌دانستند در آن عذاب خفت‌آور (باقى) نمى‌ماندند.»
از سیاق استفاده مى‌شود که سلیمان در حالى که تکیه به عصا داشته، از دنیا رفته، و کسى متوجه مردنش نشده، و همچنان در حال تکیه به عصا بوده، و از انس و جن کسى متوجه واقع مطلب نبوده، تا آنکه خداوند موریانه‌اى را مأمور مى‌کند، تا عصاى سلیمان را بخورد، و عصا از کمر بشکند، و سلیمان به زمین بیفتد، آن وقت مردم متوجه شدند، که وى مرده است، و جن به دست آورد و گفت اى کاش علم غیب مى‌داشت، چون اگر علم به غیب مى‌داشت، تا به امروز درباره مرگ سلیمان در اشتباه نمى‌ماند، و این عذاب خوار کننده را بیهوده تحمل نمى‌کرد.


تورات حضرت موسی، بر روی تخته‌های چوبی نوشته شده بودند.
•وکتبنا له فی الالواح من کل شیء موعظة وتفصیلا لکل شیء...
«و در الواح (تورات) براى او در هر موردى پندى و براى هر چيزى تفصيلى نگاشتيم پس (فرموديم) آن را به جد و جهد بگير و قوم خود را وادار كن كه بهترين آن را فرا گيرند به زودى سراى نافرمانان را به شما مى‌نمايانم.»
در روایتی امام صادق علیه‌السّلام از پدرانش نقل کرده که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: الواحی که بر موسی علیه‌السّلام نازل شد از «سدر» بهشت بوده است.

۳.۱ - معنای لوح

از معانی «لوح»، صفحه عریض از چوب است.
ظاهر آيه اين است كه خداوند، الواحى بر موسى‌ عليه السلام نازل كرد كه شرايع و قوانين «تورات» در آن نوشته شده بود، نه اين كه: الواحى در دست موسى‌ عليه السلام بود و به فرمان خدا اين دستورات در آن منعكس گرديد.
اما اين كه: اين الواح چگونه بوده؟ و از چه جنس و ماده‌اى؟ در قرآن، بحثى از آن به ميان نيامده، تنها كلمه «الواح» به طور سربسته آمده است، و اين كلمه جمع «لوح» است، كه در اصل از ماده «لاحَ يَلُوحُ» به معنى ظاهر شدن و درخشيدن، گرفته شده و چون با نوشتن بر روى يك صفحه، مطالب آشكار مى‌گردد و مى‌درخشد، به صفحه‌اى كه بر آن چيزى مى‌نويسند، لوح مى‌گويند.
ولى در روایات و گفتار مفسران احتمالات گوناگونى پيرامون كيفيت و جنس اين لوح آمده است، كه چون هيچ كدام جنبه قطعى نداشت از ذكر آنها خوددارى شد.


حضرت نوح علیه السلام ، برای ساختن کشتی، از تخته‌های چوبی استفاده نمودند.
•کذبت قبلهم قوم نوح... •وحملنـه علی ذات الوح ودسر •تجری باعیننا...
«پيش از آنان قوم نوح (نيز) به تكذيب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند ديوانه‌اى است و (بسى) آزار كشيد •و او را بر (كشتى) تخته‌دار و ميخ‌آجين سوار كرديم •(كشتى) زير نظر ما روان بود (اين) پاداش كسى بود كه مورد انکار واقع شده بود.»
«دُسُر» جمع «دسار» (بر وزن كتاب) چنان كه «راغب» در « مفردات » مى‌گويد، در اصل به معنى راندن شديد توأم با قهر است، و از آنجا كه ميخ با ضربه‌هاى شديدى كه بر آن وارد مى‌شود، در چوب و مانند آن فرو مى‌رود، به آن «دسار» گفته‌اند.
منظور از (ذات الواح و دسر) کشتى است و کلمه (الواح) جمع لوح و به معناى تخته‌هایى است که در ساختن کشتى به یکدیگر متصل مى‌کنند، و کلمه (دسر) جمع دسار است، که به معناى میخ‌هایى که با آن تخته‌هاى کشتى را یکدیگر مى‌کوبند.
در ميان آن طوفان عظيم و سرتاسرى كه همه چيز را در كام خود فرو برده بود، فرمان نجات «نوح» و يارانش را به يك مشت ميخ و قطعات چوب سپرديم، و آنها اين وظيفه را به خوبى انجام دادند! و اين قدرت‌نمائى بزرگى است.
اين تعبير، ممكن است، ضمناً اشاره به ساده بودن كشتى‌هاى آن زمان نسبت به كشتى‌هاى پيشرفته زمان‌هاى بعد باشد، كه در آن وقت تشريفات و تشكيلات خاصى نداشت، ولى «كشتى نوح» با اين حال به اندازه كافى بزرگ بود، و طبق تواريخ، سال‌ها براى ساختن آن زحمت كشيد، تا بتواند از هر يك از حیوانات مختلف، يك جفت در آن جاى دهد.


۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۱.    
۲. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۲.    
۳. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۳۷۰.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۲۶۷.    
۵. یس/سوره۳۶، آیه۸۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۴۸۶.    
۷. سبا/سوره۳۴، آیه۱۴.    
۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۶، ص۵۴۸.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۲۰۴.    
۱۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۵.    
۱۱. آلوسی، شهاب‌الدین، روح المعانی، ج۵، ص۵۵.    
۱۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۲، ص۵۸۴.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۴۳۱.    
۱۴. قمر/سوره۵۴، آیه۹.    
۱۵. قمر/سوره۵۴، آیه۱۳.    
۱۶. قمر/سوره۵۴، آیه۱۴.    
۱۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۶۹.    
۱۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۱۱۱.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۳.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۳۴۱، برگرفته از مقاله «فواید چوب».    


رده‌های این صفحه : چوب | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار