فَلَنَقُصَّنَّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَلَنَقُصَّنَّ: (فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ) «فَلَنَقُصَّنَّ» كه از مادّه
«قصّه» گرفته شده است، در اصل به معناى پشت سر هم قرار گرفتن است، و چون در شرح يک ماجرا، مطالب پشت سر هم، پياده مىشود، به آن «قصّه» مىگويند.
همچنين مجازاتى كه پشت سر جنايت انجام مىگردد،
«قصاص» گفته مىشود. و به قيچى
«مِقَصّ» مىگويند، چون موها را پشت سر هم قطع مىكند. و نيز جستجوى درباره چيزى را
«قَصّ» (بر وزن مَسّ) مىگويند؛ زيرا شخص جستجوگر حوادث را پشت سر هم تعقيب و دنبال مىكند.
(فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ) (و مسلّماً اعمالشان را با علم خود براى آنان شرح خواهيم داد؛ و ما هرگز غايب نبوديم بلكه همه جا ناظر اعمال بندگان هستيم).)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: خلاصه معناى آيات قبلى اين بود كه
مشرکین مربوب و مدبر بتدبير خداوندند، و به زودى به آنچه كه كردهاند مؤاخذه شده و جزا داده مىشوند، و چون اين مؤاخذه و بازخواست منوط بر اين است كه پرسش كننده، داناى به اعمال آنان باشد، و اگر نباشد ايمن از اين كه در جوابش دروغ بگويند نخواهد بود، لذا جمله «
فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ» را متفرع بر آن كرد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فَلَنَقُصَّنَّ»، ص۴۲۵.