• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فسق (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فسق: (مَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقينَ)
«فسق» از نظر ريشه لغت به معناى خارج شدن هسته از درون خرما است و «فَسَقَتِ الثَّمَرَةُ» يعنى میوه از پوستش خارج شد و يا در موردى كه هسته خرما از گوشت آن جدا مى‌شود و به بيرون مى‌افتد، به كار مى‌رود.



ترجمه و تفسیر آیات مرتبط با فسق:

۱.۱ - آیه ۲۶ سوره بقره

(إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِينَ) (خداوند از اين كه به موجودات ظاهراً كوچكى مانند پشه، و حتى كمتر از آن، مثال بزند باكى ندارد. در اين ميان، كسانى كه ايمان آورده‌اند، مى‌دانند كه آن مثال، گوياى حقيقتى است از طرف پروردگارشان؛ وامّا كسانى كه کافر شده‌اند بهانه‌جويى كرده مى‌گويند: منظور خداوند از اين مثال چه بوده است؟! آرى، خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدایت مى‌كند؛ ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى‌سازد!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه (فسق) بطورى كه گفته‌اند، از الفاظى است كه قبل از آمدن قرآن معناى امروز آن را نداشت، و در اين معنا استعمال نميشد، و اين قرآن كريم است كه كلمه نامبرده را در معناى معروفش استعمال كرد، و آن را از معناى اصليش كه به معناى بيرون شدن از پوست است گرفته، چون وقتى ميگويند: (فسقت التمرة) معنايش اين است كه خرما از پوستش بيرون آمد، و بهمين جهت خود قرآن نيز كلمه: فاسقين را تفسير كرد به‌ «الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ» ، كسانى كه مى‌شكنند عهد خدا را بعد از ميثاق آن، و معلوم است كه نقض عهد وقتى تصور دارد كه قبلا بسته و محكم شده باشد، پس نقض عهد نيز نوعى بيرون شدن از پوست است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۱۸ سوره سجده

(أَفَمَن كَانَ مُؤْمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا لَّا يَسْتَوُونَ) (آيا كسى كه باايمان بوده همچون كسى است كه فاسق بوده؟! نه، هرگز آنها برابر نيستند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: ايمان عبارت است از سكون و آرامش علمى خاصى در نفس، نسبت به هر چيزى كه ايمان به آن تعلق گرفته، و لازمه اين آرامش التزام عملى نسبت به آن چيزى است كه به آن ايمان دارد، حال اگر كسى اين التزام را نداشته باشد، و بر خلاف ايمانش عمل كند، چنين كسى را فاسق گويند، چون كلمه فسق به معناى بيرون شدن است، وقتى مى‌گويند: فسقت التمرة كه خرما از پوست خود بيرون شده باشد، كه برگشت معنايش بيرون شدن از زى بندگى است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۶.    
۲. سجده/سوره۳۲، آیه۱۸.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۳۶.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۹۱.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۱۶۸.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۲۶.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۵.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۱۴۴.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۹۳.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۰۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۷.    
۱۳. سجده/سوره۳۲، آیه۱۸.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۶.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۹۶.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۶۳.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۲۷.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۱۹.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فسق»، ص۴۲۲.    






جعبه ابزار