• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فرزند داشتن امام عسکری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



روایات فراوانی وجود دارد که دلالت دارد امام حسن عسکری دارای فرزند بوده‌اند. این مطلب در برخی کتب مشهور اهل سنت نیز دیده می‌شود.
امام (علیه‌السلام) پیروانشان را طبق روایتی به مادرشان ارجاع داده‌اند، بدون این‌که نامی از اموال برده شود و دلیل آن طبق روایت مخفی ماندن جانشین حقیقی ایشان یعنی امام زمان (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) بوده؛ آن‌چنان‌ که امام حسین (علیه‌السلام) نیز با وجود امام سجاد (عليه‌السلام) بسیاری از امور را به حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) سپرد.



در کتب روایی شیعه روایات بسیار زیادی وجود دارد که دلالت دارند امام حسن عسکری (علیه‌السلام) دارای فرزند بوده‌اند و تعداد این روایات به قدری است که به حد تواتر رسیده است. برای مطالعه و آگاهی کامل از این روایات می‌توانید به کتب روایی نظیر کافی (کتاب الحجه، باب الاشارة و النص الی صاحب الدار (عليه‌السلام) و باب فی تسمیة من رءاه و هم‌چنین ابواب التاریخ، باب مولد الصاحب (عليه‌السلام) ) و بحارالانوار (کتاب الغیبة) مراجعه فرمایید.


برای نمونه به یکی از روایات کافی که از نظر سند کاملا معتبر است و محتوای آن نیز بسیار واضح و روشن است، اشاره می‌کنیم:

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی مُحَمَّدٍ (عليه‌السلام) جَلَالَتُکَ تَمْنَعُنِی مِنْ مَسْأَلَتِکَ فَتَأْذَنُ لِی أَنْ أَسْأَلَکَ فَقَالَ سَلْ قُلْتُ یَا سَیِّدِی هَلْ لَکَ وَلَدٌ فَقَالَ نَعَمْ... .
محمد بن یحیی از احمد بن اسحاق و او از ابی هاشم جعفری نقل کرده است که گفت: من به امام حسن عسکری (عليه‌السلام) عرض کردم: جلالت شما مانع سؤال من می‌شود؛ پس اجازه بفرمایید از شما سؤال بپرسم. حضرت فرمود: بپرس. عرض کردم: آقای من آیا شما فرزندی دارید؟ فرمود: بلی... .


در سند این حدیث ۳ نفر قرار گرفته‌اند. اکنون تک‌تک آنان را از نظر علم رجال مورد بررسی قرار می‌دهیم.

۳.۱ - محمد بن یحیی العطار

او کسی است که نجاشی (از بزرگان علم رجال) و هم‌چنین علامه حلی در مورد او گفته‌اند: او شیخ اصحاب ما در زمان خودش بوده و مورد وثوق و اطمینان است.
[۵] أبي‌منصور، الحسن بن يوسف بن المطهر الاسدي (علامه حلی)، خلاصه حلی، ص۱۵۷.


۳.۲ - أحمد بن إسحاق بن عبدالله بن سعد الأشعری

او دومین کسی است که در سند حدیث قرار دارد و کشی (از بزرگان علم رجال) و شیخ طوسی و علامه حلی او را از نظر وثاقت تأیید کرده‌اند
[۸] طوسی، ابیجعفر، اختیار معرفة الحال (رجال کشی)، ص۵۵۸.
و شیخ طوسی در مورد او گفته است: جایگاه بزرگی دارد و از اصحاب خاص امام حسن عسکری (‌علیه‌السلام) است‌ و حضرت صاحب الزمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را دیده و او شیخ قمیین است.
[۱۱] طوسى، أبىجعفر محمد بن حسن، فهرست طوسی، ص۶۳.


۳.۳ - داوود بن القاسم الجعفری

‌مرحوم نجاشی، شیخ طوسی و علامه حلی علاوه بر توثیق در مورد او گفته‌اند: نزد ائمه (علیهم‌السلام) جلیل‌القدر بوده و از جایگاه والایی برخوردار است.
[۱۴] أبي‌منصور، الحسن بن يوسف بن المطهر الاسدي (علامه حلی)، خلاصه حلی، ص۶۸.
[۱۶] طوسى، أبىجعفر محمد بن حسن، فهرست طوسی، ص۱۸۲.


۳.۴ - نتیجه

همان‌طور که ملاحظه فرمودید افرادی که در سند حدیث قرار دارند، از نظر علم رجال کاملا موثق هستند و حدیث را بدون واسطه هر یک از دیگری اخذ کرده‌اند. اصطلاحاً به جنین حدیثی مسند و صحیح گفته می‌شود که هیچ خدشه‌ای به سند حدیث نمی‌توان وارد کرد و چون مفهوم آن هم واضح است، فقها و بزرگان این چنین حدیثی را معتبر دانسته و در مواردی که دلالت بر حکمی داشته باشد، بر طبق محتوای آن فتوا می‌دهند.


علاوه بر روایت مذکور، مرحوم کلینی (رحمة‌الله) (که او هم‌عصر با نواب اربعه در غیبت صغرا است و علمای شیعه نه‌تنها در وثاقت او، بلکه بر جلالت قدر و عظمت شأن او هیچ شک و اختلافی ندارند) در مورد ولادت حضرت صاحب الامر (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) در ابتدای باب مولد الصاحب (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) کتاب شریف کافی فرموده است: حضرت ولی عصر (عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف) در نیمه شعبان سال ۲۵۵ دیده به جهان گشود.


اگر هیچ روایتی دال بر تولد امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) نداشتیم، همین گواهی مرحوم کلینی برای ما حجت بود؛ چون او در زمان حضرت می‌زیسته و گواهی چه کسی معتبرتر از او برای ما می‌تواند باشد؟


علاوه بر کتب روایی شیعی، برخی کتب تاریخی مشهور که نویسندگان اغلب آنها از اهل سنت هستند نیز، این مطلب را نقل کرده‌اند. به عنوان مثال به چند نمونه اشاره می‌کنیم:

۶.۱ - تاریخ ذهبی

ذهبی در تاریخ خود چنین نوشته است: و اما فرزندش (فرزند امام حسن عسکری) محمد بن الحسن کسی است که رافضی‌ها (شیعیان) او را قائم خلف حجت می‌خوانند، در سال ۲۵۸ یا طبق قولی دیگر در سال ۲۵۶ متولد شد و دو سال بعد از پدرش زندگی کرد سپس ناپدید شد... .

۶.۱.۱ - نکته

البته او این روایت را بدون این‌که در سندش مناقشه‌ای داشته باشد، قبول نکرده و مورد تمسخر قرار داده است؛ اما این موضع‌گیری از شخصی همانند او که غرق در تعصب است، بعید به نظر نمی‌رسد.

۶.۲ - الکامل فی التاریخ

ابن اثیر در الکامل خود در توصیف امام حسن عسکری نوشته است: او پدر محمد است که (شیعیان) معتقد هستند در سرداب سامرا غیبت کرد و منتظر ظهور او هستند.
[۲۰] عز الدین علی ابن اثیر، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران (ترجمه الکامل)، ترجمه عباس خلیلی و ابوالقاسم حالت، ج۱۸، ص۱۲۹، ناشر، موسسه مطبوعاتی علمی، تهران، سال ۱۳۷۱ش.





۷.۱ - روایتی از احمد بن براهیم

اما پاسخ قسمت دوم سؤال شما را از روایت احمد بن ابراهیم نقل می‌کنیم. در این روایت آمده است: در سال ۲۶۲ (۲ سال بعد از شهادت امام حسن عسکری (عليه‌السلام)) وارد بر حکیمه خاتون (دختر امام جواد و خواهر امام هادی (علیه‌السلام)) شدم...عرض کردم شیعیان به سوی چه کسی استغاثه کنند؟ فرمود: به سوی جده یعنی مادر امام حسن عسکری (عليه‌السلام)، گفتم: به کسی که به زنی وصیت کرده است اقتدا کنم؟ فرمود: بلی همانند حسین بن علی (‌عليه‌السلام). حسین بن علی (عليه‌السلام) در ظاهر به خواهرش زینب دختر علی (‌علیه‌السلام) وصیت کرد و آن علمی که از علی بن حسین (علیه‌السلام) صادر می‌شد به جهت مخفی ماندن علی بن حسین (عليه‌السلام) به زینب (سلام‌الله‌علیها) نسبت داده می‌شد.


چند نکته از این روایت در جواب سؤال مورد بحث قابل توجه است:

۸.۱ - اول

امام حسن عسکری (علیه‌السلام) شیعیان را به مادرشان ارجاع دادند.

۸.۲ - دوم

دلیل مخفی ماندن امر امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) مسائل امنیتی و حفاظتی برای حفظ خانواده امام از اذیت و آزار عباسیان یا جان امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) بوده است.

۸.۳ - سوم

وصیت اموال امام (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به مادرشان در این روایت مطرح نیست؛ بلکه گفته شده که امام (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به صورت کلی مادر خود را وصی خود قرار دادند.


۱. کلینی، کافی (کتاب الحجه، باب الاشاره و النص الی صاحب الدار (علیه‌السلام)، حدیث ۲، ج۱، ص۳۲۸، چاپ چهارم، ناشر دارالکتب الإسلامیة، تهران، سال ۱۴۰۷ ق.    
۲. نجاشی، رجال نجاشی، ص۳۵۳.    
۳. أبی‌منصور، الحسن بن یوسف بن المطهر الاسدی (علامه حلی)، خلاصه حلی، ص۳۲۱.    
۴. أبی‌منصور، الحسن بن یوسف بن المطهر الاسدی (علامه حلی)، خلاصه حلی، ص۴۳۵.    
۵. أبي‌منصور، الحسن بن يوسف بن المطهر الاسدي (علامه حلی)، خلاصه حلی، ص۱۵۷.
۶. طوسی، ابیجعفر، اختیار معرفة الحال (رجال کشی)، ج۲، ص۸۴۱.    
۷. طوسی، ابیجعفر، اختیار معرفة الحال (رجال کشی)، ج۲، ص۸۲۱.    
۸. طوسی، ابیجعفر، اختیار معرفة الحال (رجال کشی)، ص۵۵۸.
۹. طوسی، أبیجعفر محمد بن حسن، رجال طوسی، ص۳۹۷.    
۱۰. طوسی، أبیجعفر محمد بن حسن، فهرست طوسی، ص۱۲۴.    
۱۱. طوسى، أبىجعفر محمد بن حسن، فهرست طوسی، ص۶۳.
۱۲. نجاشی، رجال نجاشی، ص۱۵۶.    
۱۳. أبی‌منصور، الحسن بن یوسف بن المطهر الاسدی (علامه حلی)، خلاصه حلی، ص۱۴۲.    
۱۴. أبي‌منصور، الحسن بن يوسف بن المطهر الاسدي (علامه حلی)، خلاصه حلی، ص۶۸.
۱۵. طوسی، أبیجعفر محمد بن حسن، فهرست طوسی، ص۱۲۴.    
۱۶. طوسى، أبىجعفر محمد بن حسن، فهرست طوسی، ص۱۸۲.
۱۷. طوسی، أبیجعفر محمد بن حسن، رجال طوسی، ص۳۷۵.    
۱۸. کلینی، کافی (کتاب الحجه، باب الاشاره و النص الی صاحب الدار (علیه‌السلام)، حدیث ۲، ج۱، ص۵۱۴، چاپ چهارم، ناشر دارالکتب الإسلامیة، تهران، سال ۱۴۰۷ ق.    
۱۹. ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۱۹، ص۱۱۳، چاپ دوم، ناشر، دارالکتب العربی، بیروت، سال ۱۴۱۳ق.    
۲۰. عز الدین علی ابن اثیر، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران (ترجمه الکامل)، ترجمه عباس خلیلی و ابوالقاسم حالت، ج۱۸، ص۱۲۹، ناشر، موسسه مطبوعاتی علمی، تهران، سال ۱۳۷۱ش.
۲۱. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۴۶، ص۱۹، مؤسسة الوفاء بیروت، لبنان، ۱۴۰۴ ق.    
۲۲. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۶۴، مؤسسة الوفاء بیروت، لبنان، ۱۴۰۴ ق.    
۲۳. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۵۰۱.    
۲۴. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۵۰۷.    
۲۵. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۲۹ ۲۳۰.    



پایگاه اسلام کوئست.    




جعبه ابزار