فَتْن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَتْن (به فتح فاء و سکون تاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای
امتحان و آزمایش است.
امتحان الهی،
عذاب،
ضلال و
شرک، همگی از مصادیق فَتْن هستند.
موارد متعددی از کاربرد این ریشه در
نهج البلاغه به
چشم میخورد.
فَتْن به معنای امتحان و آزمایش است.
در اصل فَتْن به معنای گذاشتن
طلا در
آتش برای آشکارسازی ناخالصی های آن است.
برخی از مواردی که در «نهج البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
حضرت علی (ع) در ذیل آیه
(أَ حَسِبَ النّاسُ أَنْ يُتْرَكوا أَنْ يَقولوا آمَنّا وَ هُمْ لا يُفْتَنونَ.) میفرمایند: وقتی این
آیه نازل شد، گفتم:
«يا رَسولَ اللهِ، مَا هذِهِ الْفِتْنَةُ الَّتي أَخْبَرَكَ اللهُ بِها؟ فَقالَ: يا عَلِيُّ، إِنَّ أُمَّتي سَيُفْتَنونَ مِنْ بَعْدي فَقُلْتُ: يا رَسولَ اللهِ، أَ وَ لَيْسَ قَدْ قُلْتَ لي يَوْمَ أُحُد حَيْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمينَ، وَ حيزَتْ عَنّي الشَّهادَةُ فَشَقَّ ذلِكَ عَلَيَّ، فَقُلْتَ لِي: أَبْشِرْ فَإِنَّ الشَّهادَةَ مِنْ وَرائِكَ.» «ای
رسول خدا! این فتنههای که
خداوند از آن
خبر داده چیست؟ فرمود: ای
علی!
امت من بعد از من به
فتنه دچار خواهند شد. عرض كردم: اى
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) مگر نه اين است كه در
جنگ احد پس از آن كه افرادى از مسلمانان
شهید شدند و من از اين كه به
سعادت شهادت نرسيده بودم ناراحت شدم به من فرمودى «بشارت باد بر تو كه سرانجام شهيد خواهى شد.»
ظاهر این است که منظور از فتنه در این جمله، برگشتن از
امامت، قهقرا رفتن، به وجود آمدن اختلافات و درگیری بین مردم است. در ادامه همین
خطبه میفرماید:
«يا عَلِيُّ، إِنَّ الْقَوْمَ سَيُفْتَنونَ بِأَمْوالِهمْ،...فَيَسْتَحِلّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبيذِ، وَ السُّحْتَ بِالْهَدِيَّةِ، وَ الرِّبا بِالْبَيْعِ.» «
شراب را نبیذ خوانده و
حلال میدانند، و
حرام و
رشوه را با هدیّه خواندن و
ربا را با خرید و فروش حساب کردن حلال میشمارند.»
امیرالمومنین (علیهالسلام) درباره گرفتاریهای بعد از خود میفرمایند:
«يَقولُ اللهُ تعالى: فَبي حَلَفْتُ لاََبْعَثَنَّ عَلَى أُولئِكَ فِتْنَةً أَتْرُك الْحَليمَ فيها حَيْرانَ.» «خداوند سبحان سوگند یاد کرده که بر آن قوم فتنهای نازل کند که در آن، انسان بردبار حیران میماند.»
حضرت علی (علیهالسلام) ظهور
خوارج را از مصادیق فتنه دانسته و میفرمایند:
«فَإِنّي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ.» «من چشم فتنه را کور کردم.»
و نیز، میفرمایند:
«كُنْ في الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبونِ، لا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ، وَ لا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ.» «در فتنه مانند بچه شتر باش که نه پشت دارد که سوارش شوند و نه شیر دارد که بدوشند».
از این ماده چندین مورد در «نهج» آمده است.
•
بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «فَتْن»، ج۲، ص۸۰۱.