فتح بیتالمقدس (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سوره
مائده به فرمان
موسی - علیه السلام- به
بنی اسرائیل، برای
تصرف بیت المقدس و خودداری ایشان از انجام فرمان او اشاره شده است.
حضرت موسی - علیه السلام- به بنی اسرائیل، برای
تصرف بیت المقدس فرمان داد ولی و ایشان از انجام فرمانش سر پیچی کردند:
یـقوم ادخلوا الارض المقدسة التی کتب الله لکم و لاترتدوا علی ادبارکم فتنقلبوا خـسرین• قالوا یـموسی ان فیها قوما جبارین وانا لن ندخلها حتی یخرجوا منها فان یخرجوا منها فانا دخلون• قالوا یـموسی انا لن ندخلهآ ابدا ما داموا فیها فاذهب انت وربک فقـتلا انا هـهنا قـعدون. «ای قوم من به سرزمین مقدسی که
خداوند برای شما مقرر داشته است درآیید و به عقب بازنگردید که
زیانکار خواهید شد• گفتندای موسی در آنجا مردمی زورمندند و تا آنان از آنجا بیرون نروند ما هرگز وارد آن نمیشویم پس اگر از آنجا بیرون بروند ما وارد خواهیم شد... • گفتندای موسی تا وقتی آنان در آن (شهر) ند ما هرگز پای در آن ننهیم تو و پروردگارت برو (ید) و جنگ کنید که ما همین جا مینشینیم.»
منظور از «الارض المقدسه» در احتمالی، بیت المقدس است.
پاسخ بنی اسرائیل بخوبی نشان میدهد که استعمار فرعونی در طول سالیان دراز چه اثر شومی روی نسل آنها گذارده بود، و کلمه لن که معمولا بمعنی (نفی ابد) است نشان دهنده
وحشت عمیق این جمعیت از دست زدن بمبارزه برای آزاد کردن و پاک ساختن سرزمین مقدس است.
ولی بنی اسرائیل میبایست، سرزمین مقدس را با فداکاری و تلاش و کوشش و
جهاد بدست آورند و اگر فرضا بر خلاف سنت الهی با یک
معجزه تمام دشمنان بدون هیچگونه اقدامی محو و نابود میشدند و
بنی اسرائیل بدون
رنج و
زحمت و
ارث این منطقه آباد و وسیع میشدند تازه از اداره کردن آن عاجز میماندند و علاقهای به حفظ چیزی که برای آن زحمتی نکشیده بودند، نشان نمیدادند و آمادگی و شایستگی چنان کاری را نداشتند.
وعده
فتح یت المقدس از سوی دو تن از
یاران موسی - علیه السلام- در صورت یورش از دروازه آن شهر پیشنهاد شد:
قال رجلان من الذین یخافون انعم الله علیهما ادخلوا علیهم الباب فاذا دخلتموه فانکم غــلبون و علی الله فتوکلوا ان کنتم مؤمنین. «دو مرد از (زمره) کسانی که (از
خدا) میترسیدند و خدا به آنان
نعمت داده بود گفتند از آن دروازه بر ایشان (بتازید و) وارد شوید که اگر از آن درآمدید قطعا پیروز خواهید شد و اگر مؤمنید به خدا
توکل کنید.»
تفسیر نمونه درباره اینکه این دو نفر چه کسانی بودهاند غالب مفسران نوشتهاند که آنها
یوشع بن نون و
کالب بن یوفنا (یفنه) بودهاند که از
نقبای دوازده گانه بنی اسرائیل محسوب می شدند.
در
تفسیر جمله من الذین یخافون گرچه احتمالات متعددی داده شده ولی روشن است که مفهوم ظاهر جمله این است که آن دو مرد از افرادی بودند که از خدا میترسیدند و بهمین دلیل از غیر خدا وحشتی نداشتند، جمله انعم الله علیهما: خداوند نعمتش را بر آنها ارزانی داشته بود نیز شاهد این معنی است، چه نعمتی بالاتر از این که
انسان تنها از خدا بترسد، نه از غیر او.
قطعا
توکل بر
خداوند ، زمینه ساز
فتح بیت المقدس بود:
قال رجلان من الذین یخافون انعم الله علیهما ادخلوا علیهم الباب فاذا دخلتموه فانکم غــلبون وعلی الله فتوکلوا ان کنتم مؤمنین. «دو مرد از (زمره) کسانی که (از
خدا ) میترسیدند و
خدا به آنان
نعمت داده بود گفتند از آن دروازه بر ایشان (بتازید و) وارد شوید که اگر از آن درآمدید قطعا پیروز خواهید شد و اگر مؤمنید به خدا توکل کنید.»
این دو نفر از کجا میدانستند که اگر
بنی اسرائیل با یک حمله غافلگیرانه وارد شهر بشوند
عمالقه عقب نشینی خواهند کرد!.
شاید از این نظر بوده که آنها علاوه بر اطمینانی که به
وعده موسی بن عمران دائر بر
فتح و پیروزی داشتند میدانستند یک قاعده کلی در تمام جنگها وجود دارد که اگر جمعیت مهاجم بتوانند خود را بمرکز اصلی دشمن برسانند یعنی در خانه او با او بجنگند معمولا پیروز خواهند شد به علاوه جمعیت عمالقه همانطور که دانستیم دارای اندامهای درشت بودند (اگر چه جنبههای افسانهای این مطلب را انکار کردیم) معلوم است چنین جمعیتی در میدانهای
جنگ بیابانی بهتر میتوانند هنرنمائی کنند اما در پیچ و خم کوچههای شهر آمادگی برای جنگ تن به تن کمتر دارند، از همه گذشته بطوری که میگویند آنها بر خلاف درشتی قامتشان افرادی ترسو بودند که با حمله غافلگیرانه زود مرعوب میشدند، مجموع این جهات سبب شد که آن دو نفر پیروزی
بنی اسرائیل را در چنین حملهای تضمین کنند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۴۲، برگرفته از مقاله «فتح بیت المقدس».