فتح بن خاقان (رویدادهایتاریخاسلامترمانینی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فتح بن خاقان، ادیب و شاعر
قرن سوم قمری، که
متوکل عباسی او را برادر خود خواند و به وزارت خود برگزید، و بعد از مدتی حکومت
مصر را به وی واگذار کرد. متوکل او را بر تمام اعضای خانواده خویش مقدم، و در کارهایش با او
مشورت میکرد.ژ
ابومحمد، فتح بن خاقان بن احمد بن غرطوج، ادیبی شاعر و در زیرکی و هوشمندی سرآمد بود.
متوکل خلیفه عباسی، او را برادر خویش خواند و به وزارت خود برگزید. چندی بعد حکومت
مصر را به وی واگذارد تا او فردی را به نیابت از خود بر آن سامان بگمارد. متوکل او را بر تمام اعضای خانواده خویش و فرزندانش مقدم میداشت و هر کاری را تنها با نظر و مشورت او انجام میداد. فتح، کتابخانهای داشت که از نظر کم و کیف مانند او دیده نشده بود. سخنوران عرب و دانشمندان
بصره و
کوفه در خانه وی گرد میآمدند.
از تالیفات او کتاب البستان و الصید و الجوارح را میتوان نام برد. فتح مزبور غیر از فتح بن خاقان صاحب کتاب القلائد است. وی در شب پنج شنبه چهارم
شوال سال ۲۴۷ ق در حالی که همراه متوکل در مجلس عیش و طرب او شرکت داشت، به قتل رسید.
بحتری او را در قصیدهای با مطلع زیر مورد مدح و عتاب قرار داده است:
«سرانگشتان حنا بستهاش را به نشانه سلام تکان داد و با نگاهی که شور اشتیاق در دل برمیانگیزد
[
به ما
]
نگریست.»
سپس به توصیف او پرداخته میسراید:
«اگر با خشم به سراغش روی او را، هم چون شمشیر یابی و اگر برای یاری خواستن نزد وی شوی او را چونان دریا (بخشنده) ببینی.
او جوانمردی است که خداوند صفات پسندیده در او قرار داده؛ و به او ویژگیهای برجسته و نیکویی عطا فرموده است.»
آنگاه با عتاب به متوکل میگوید:
«(خدا کند) از هر اتفاقی که میرسد و مصیبتی که نزدیک است تو را فرا گیرد، بلا گردان تو شویم.
اگرچه اینک نظرت از من برگشته بدان که این بلا دل تنگی و ناراحتی نصیبم کرده است.
گمانم را در این که بر من خشم گرفتهای باطل میشمرم؛ هرچند تا به حال گمانم به خطا نرفته است.
و اگر تو بر من خشم نگرفته بودی هرگز زمانه را مذمت نکرده و گلایه از مصیبتها نداشتم.
مترصد هستم تا نظر و رای تو نیکو شود؛ و منتظر مهربانی تو هستم تا شامل حال من شود.»
عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۵۳۰.