فاکه (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فاكه: (في شُغُلٍ فاكِهُونَ) «فاكه» از مادّه «
فُکاهَة» است. «
ابن منظور» در «
لسان العرب» مىگويد:
«فاكه» به انسان خوشمشرب
و مزّاح
گفته مىشود.
(إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ) (
بهشتیان، امروز به نعمتهاى خدا مشغول
و مسرورند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه فاكه
اسم فاعل از مصدر فكاهت است كه به معناى
گفت و شنودى است كه مايه خوشحالى باشد
و ممكن هم هست به معناى تمتع
و لذت بردن باشد،
و- به طورى كه
گفته شده- از مصدر مزبور غير از اسم فاعل هيچ فعلى مشتق نشده است. بعضى از مفسرين
گفتهاند: معناى فاكه صاحب
میوه است، همان طور كه مىگوييم لابن
و تامر- فلانى داراى لبن
و تمر است
ولى اين معنى را يک نكته بعيد مىسازد،
و آن اين است كه در اين آيات سخن از ميوه به ميان آمد، ديگر لازم نبود كه بار ديگر تكرار شود، به خلاف اينكه كلمه مذكور را به معناى
گفت و شنود بگيريم كه ديگر تكرارى لازم نمىآيد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فاکه»، ص۴۱۲.