ابومروان، غیلان بن مسلم دمشقی، کاتبی شیوا بود که فرقه «غیلانیه» (شاخهای از قدریه) به او منسوبند. آنان قدر (سرنوشت) را نپذیرفته و میگویند: انسان افعال و کارهای خود را خلق میکند و این که کفر و گناه را خداوند مقدر کرده است، رد میکنند. غیلان بعد از «معبد جهنی» دومین فردی است که از این مرام فکری سخن گفت و مردم را به آن فرا خواند. بعد از معبد جهنی، غیلان معتقد بود که امام را میتوان از غیر قریش برگزید. میگویند: او به دست عمر بن عبدالعزیز توبه کرد و از اعتقاد خویش دست برداشت، اما پس از مرگ عمر مجدداً اعتقادش را آشکار کرد، لذا هشام بن عبدالملک او را خواست و اوزاعی را برای مناظره با وی حاضر کرد. اوزاعی نیز حکم به قتل وی داد و غیلان بر «باب کیسان» در دمشق به دار کشیده شد. غیلان در مسئله نفی صفات الهی و مخلوق بودن قرآن، با معبد جهنی و جهم بن صفوان همعقیده است، اما در مورد آزادی اراده با آن دو اختلاف دارد، زیرا غیلان بر این باور است که انسان در کارهایش آزاد و خود خالق اعمالش است. عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۲۹۰. |