• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غِنیٰ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





غِنیٰ (به کسر غین و فتح نون) از واژگان قرآن کریم به معنای كفايت و بى‌نيازى است.
مشتقات غِنیٰ که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
مُغْنُونَ‌ به معنای دفع توانيد كرد،
اسْتَغْنى (به کسر الف، سکون سین و فتح تاء) به معنای بى‌نياز دانستن،
لا يُغْنِي (به ضم یاء و سکون غین) به معنای كفايت نمی‌كند،
غَنِيًّا (به فتح غین و کسر نون) به معنای بى‌نياز،
يَغْنَوْا (به فتح یاء و سکون غین) به معنای اقامت در مکان،
تَغْنَ‌ (به فتح تاء و سکون غین) به معنای بی‌نیاز می‌کن،
يُغْنِهِمُ‌ (به ضم یاء و سکون غین) به معنای غنى و بى‌نياز می‌كند، است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای غِنَى
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - غَنِيٌ (آیه ۲۶۳ سوره بقره)
       ۲.۲ - لا يُغْنِي (آیه ۴۲ سوره مریم)
       ۲.۳ - لا يُغْنِي‌ (آیه ۴۱ سوره دخان)
       ۲.۴ - يُغْنِهِمُ‌ (آیه ۳۲ سوره نور)
       ۲.۵ - اسْتَغْنى (آیه ۷ سوره لیل)
       ۲.۶ - غَنِيٌ (آیه ۲۶۷ سوره بقره)
       ۲.۷ - غَنِيًّا (آیه ۶ سوره نساء)
       ۲.۸ - غَنِيًّا (آیه ۱۳۵ سوره نساء)
۳ - بررسی معانی دیگر
       ۳.۱ - وجود نداشتن
              ۳.۱.۱ - تَغْنَ‌ (آیه ۶ سوره نساء)
              ۳.۱.۲ - يَغْنَوْا (آیه ۶۷ سوره هود)
       ۳.۲ - كفايت کردن
              ۳.۲.۱ - لا يُغْنِي‌ (آیه ۳۶ سوره یونس)
              ۳.۲.۲ - لَا يُغْنِي (آیه ۲۸ سوره نجم)
       ۳.۳ - بى‌نياز
              ۳.۳.۱ - اسْتَغْنَى (آیه ۶ سوره تغابن)
       ۳.۴ - ثروتمندى
              ۳.۴.۱ - اسْتَغْنى (آیه ۵ سوره عبس)
       ۳.۵ - مجرد
              ۳.۵.۱ - اسْتَغْنى (آیه ۷ سوره علق)
       ۳.۶ - دفع کردن
              ۳.۶.۱ - مُغْنُونَ‌ (آیه ۴۷ سوره غافر)
۴ - پانویس
۵ - منبع


غِنَى به معنای كفايت و بى‌نيازى است.
از ميان معانى اين كلمه فقط اين دو معنى در قرآن به كار رفته و معانى ديگر كه خواهد آمد، به اعتبار دو معنى فوق است.
در قاموس گفته:«الْغِنَى‌ ضِدُّ الْفَقْرِ.»
در اقرب آمده: «الْغِنَى‌: الِاكْتِفَاءُ وَ الْيَسَارُ ...»
اِغْناء به معنای كفايت كردن و بى‌نياز كردن است.
«اغْناهُ‌ اللَّهُ: جَعَلَهُ‌ غَنِيّاً- اغْنى‌ عَنْهُ: اجْزَأهُ.»
اِسْتِغْناء به معنای طلب بى‌نيازى و اكتفا است.
«اسْتَغْنَى‌ اللَّهَ: سَئَلَهُ أَنْ يُغْنِيَهُ- وَ عَنْهُ بِهِ: اكْتَفَى.»
غَنىّ به معنای بى‌نياز و از اسماء خداوند می‌باشد.



به مواردی از غِنَى که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - غَنِيٌ (آیه ۲۶۳ سوره بقره)

(وَ اللَّهُ‌ غَنِيٌ حَلِيمٌ‌)
خداوند، بى‌نياز و داراى حلم است.)
در مجمع ذيل این آيه‌فرموده: «الْغِنَى‌ ضِدُّ الْحَاجَةِ.»


۲.۲ - لا يُغْنِي (آیه ۴۲ سوره مریم)

(وَ لا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئاً)
«كفايت نمی‌كند تو را از هيچ چيز.»


۲.۳ - لا يُغْنِي‌ (آیه ۴۱ سوره دخان)

(يَوْمَ لا يُغْنِي‌ مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً)
«روزی‌كه هيچ دوستى، دوستى را كفايت نمی‌كند.»


۲.۴ - يُغْنِهِمُ‌ (آیه ۳۲ سوره نور)

(إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ‌ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‌)
«اگر فقیر باشند خدا از فضل خود آن‌ها را غنى و بى‌نياز می‌كند.»
با مراجعه به قرآن مجيد خواهيم ديد كه غنى چون به معنى كفايت باشد با «عن» و «من» و چون به معنى بى‌نياز كردن باشد بدون «من» و «عن» آيد، مثل آیات گذشته و در آيه‌:
(حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ‌ النُّذُرُ)
(اين آيات، حكمت بالغه و رساى الهى است؛ امّا انذارها براى افراد لجوج فايده نمى‌دهد.)
كلمه «عن الناس» مقدّر است، مثل‌: (وَ ما تُغْنِي‌ الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ‌)
(امّا اين‌آيات و انذارها براى كسانى كه به خاطر لجاجت ایمان نمى‌آورند، مفيد نخواهد بود.)


۲.۵ - اسْتَغْنى (آیه ۷ سوره لیل)

(وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى - وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‌)
«اما آن‌كه بخل ورزيد و خود را بى‌نياز دانست و وعده نيكو را تكذيب كرد.»
به نظر راغب استغناء مثل غَنى به معنى بى‌نيازى است.


۲.۶ - غَنِيٌ (آیه ۲۶۷ سوره بقره)

(وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ‌ غَنِيٌ حَمِيدٌ)
«بدانيد خدا بى‌نياز پسنديده است.»
غنّى از اسماء حسنی است و آن جمعا بيست بار در قرآن مجید به كار رفته، هجده بار درباره خداوند و دو بار درباره بشر است.


۲.۷ - غَنِيًّا (آیه ۶ سوره نساء)

(وَ مَنْ كانَ‌ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ‌)
(هر كس كه بى‌نياز است، از برداشت حق‌الزحمه خوددارى كند.)

۲.۸ - غَنِيًّا (آیه ۱۳۵ سوره نساء)

(إِنْ يَكُنْ‌ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى‌ بِهِما)
(چرا كه اگر او (كسى كه گواهى شما به زيان اوست‌) غنى يا فقير باشد، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند.)
آن چون درباره خداوند به كار رود مقصود مطلق بى‌نيازى است و چون وصف بشر آيد بى‌نيازى و كفايت بالنسبة است.



غنی معانی دیگری دارد که از جمله:

۳.۱ - وجود نداشتن

یکی از معانی غنی، وجود داشتن است.

۳.۱.۱ - تَغْنَ‌ (آیه ۶ سوره نساء)

(فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ‌ تَغْنَ‌ بِالْأَمْسِ‌)
يعنى: «آن‌ را درو شده گردانديم، گوئى ديروز اصلا نبوده.»
راغب گفته: {{تورفتگی:a:«غَنِيَ‌ فِي مَكَانٍ»
، آنگاه گويند: كه چيزى در محلى زياد بماند و بى‌نياز باشد.
لذا ترجمه صحيح‌ (لَمْ تَغْنَ) وجود نداشتن است، چنان‌كه طبرسی نيز چنان فرموده است. }}


۳.۱.۲ - يَغْنَوْا (آیه ۶۷ سوره هود)

(فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ • كَأَنْ لَمْ‌ يَغْنَوْا فِيها ...)
يعنى: «در خانه‌هايشان افتادند و مردند گویى در آن خانه‌ها نبوده‌اند و زندگى نكرده‌اند.»
در اقرب الموارد آمده: «غَنِيَ‌ بِالْمَكَانِ: أَقَامَ بِهِ- غَنِيَ‌ فُلَانٌ: عَاشَ.»


۳.۲ - كفايت کردن

یکی از معانی غنی، كفايت کردن است.

۳.۲.۱ - لا يُغْنِي‌ (آیه ۳۶ سوره یونس)

(وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي‌ مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً)
يعنى: «بيشتر آن مردم پيروى نمی‌كنند مگر از ظنّ، و ظنّ از علم ابدا كفايت نمی‌كند.»
مراد از (الْحَقِّ) به قرينه‌ (الظَّنَّ) علم است، يعنى به جاى تحصيل علم نمی‌شود به گمان اكتفا كرد، اين مردم كه روى حسن ظنّ به اسلافشان و روى گمان به اين‌كه بُتان شفيع‌اند، آنها را عبادت می‌كنند، پيش خدا معذور نيستند و بايد به عمل خود تحصيل علم كنند و آنگاه خواهند دانست كه بت پرستيدن غلط و بى‌مدرک است. بزرگان بت‌پرستان دانسته و از روى علم از قبول حق امتناع می‌كردند، لذا (ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ) آمده، يعنى‌: ديگران از روى علم چنين می‌كنند.


۳.۲.۲ - لَا يُغْنِي (آیه ۲۸ سوره نجم)

(وَ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئً)
(آن‌ها هرگز در اين باره دانشى ندارند، تنها از گمان بى‌پايه پيروى مى‌كنند با اين‌كه «گمان» هرگز انسان را از حق بى‌نياز نمى‌كند.)


۳.۳ - بى‌نياز

یکی از معانی غنی، بى‌نياز است.

۳.۳.۱ - اسْتَغْنَى (آیه ۶ سوره تغابن)

(... فَذاقُوا وَ بالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ • ذلِكَ بِأَنَّهُ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالُوا أَ بَشَرٌ يَهْدُونَنا فَكَفَرُوا وَ تَوَلَّوْا وَ اسْتَغْنَى اللَّهُ وَ اللَّهُ‌ غَنِيٌ‌ حَمِيدٌ)
يعنى: «گذشتگان عقوبت كارشان را چشيدند زيرا كه پيامبرانشان معجزات روشن را براى آن‌ها آوردند و آن‌ها کفر ورزيده و اعراض كردند و خدا بى‌نياز بود، خدا بى‌نياز پسنديده است (خداوند با هلاكشان اظهار كرد كه نه به ايمان آن‌ها نيازمند است و نه به وجود آن‌ها).»
استغناء چنان‌كه گفته شد، طلب غنى است ولى آن از خداوند كه غنّى بالذّات است، به معنى اظهار غنى می‌باشد، چنان‌كه ارباب تفسیر فرموده‌اند، يعنى: «گذشتگان عقوبت كارشان را چشيدند زيرا كه پيامبرانشان معجزات روشن را براى آنها آوردند و آنها كفر ورزيده و اعراض كردند و خدا بى‌نياز بود، خدا بى‌نياز پسنديده است (خداوند با هلاكشان اظهار كرد كه نه به ايمان آنها نيازمند است و نه به وجود آنها).»


۳.۴ - ثروتمندى

یکی از معانی غنی، ثروتمندى است.

۳.۴.۱ - اسْتَغْنى (آیه ۵ سوره عبس)

(أَمَّا مَنِ‌ اسْتَغْنى- فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى‌)
يعنى: «امّا آن‌كه از حقّ بى‌نيازى جسته، تو به او توجّه می‌كنى.»
به نظرم مفعول‌ «اسْتَغْنى‌» محذوف است.
يا به قول راغب استغناء به معنى بى‌نيازى و ثروتمندى است. يعنى: «اما آن‌كه ثروتمند است ...»


۳.۵ - مجرد

یکی از معانی غنی، مجرد است.

۳.۵.۱ - اسْتَغْنى (آیه ۷ سوره علق)

(إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‌ - أَنْ رَآهُ‌ اسْتَغْنى)
يعنى: «راستى! انسان طغيان می‌كند، كه ديد بى‌نياز شده.»


۳.۶ - دفع کردن

یکی از معانی غنی، دفع کردن است.

۳.۶.۱ - مُغْنُونَ‌ (آیه ۴۷ سوره غافر)

(إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ‌ مُغْنُونَ‌ عَنَّا نَصِيباً مِنَ النَّارِ)
يعنى: «ما تابع شما بوديم هر چه گفتيد و كرديد، گفتيم و كرديم، آيا سهمى از اين آتش از ما دفع توانيد كرد؟.»
اين سخن از پيروان بى‌فكر است كه كور كورانه از رؤساء ستمگر خويش متابعت كرده‌اند. كفايت كردن همان دفع است.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۲۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۲۱.    
۴. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۴، ص۳۷۱.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۷۵.    
۶. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۲۵.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۶.    
۸. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۲۰.    
۹. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۷۴.    
۱۰. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۲۵.    
۱۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۶.    
۱۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۲۱.    
۱۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۷۵.    
۱۴. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۲۵.    
۱۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۶.    
۱۶. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۲۱.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۲۶۳.    
۱۸. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۴۴.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۹۶.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۸۹.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۴۳.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۴۸.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۴۸.    
۲۴. مریم/سوره۱۹، آیه۴۲.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۷۵.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۷.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۷۳.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۷.    
۲۹. دخان/سوره۴۴، آیه۴۱.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۲۴.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۴۷.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۱۷.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۰۲.    
۳۴. نور/سوره۲۴، آیه۳۲.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۵۷.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۱۳.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۳۲.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۲۰.    
۳۹. قمر/سوره۵۴، آیه۵.    
۴۰. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۵۲۸.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۹۱.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۵۷.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۶.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۸۳.    
۴۵. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۱.    
۴۶. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۲۲۰.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۸۸.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۲۷.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۷۰.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۰۸.    
۵۱. لیل/سوره۹۲، آیه۷-۸.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۱۰.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۰۳.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۳۰.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۶۰.    
۵۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۶.    
۵۷. بقره/سوره۲، آیه۲۶۷.    
۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۰۳.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۹۳.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۵۶.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۵۶.    
۶۲. نساء/سوره۴، آیه۶.    
۶۳. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۷۷.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۲۷۷.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۷۳.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۹.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۷.    
۶۸. نساء/سوره۴، آیه۱۳۵.    
۶۹. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۱۰۰.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۷۷.    
۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۰۹.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۹۱.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۹۰.    
۷۴. یونس/سوره۱۰، آیه۲۴.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۲۷۷.    
۷۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۷۳.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۹.    
۷۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۷.    
۷۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۶.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۵۵.    
۸۱. هود/سوره۱۱، آیه۶۷.    
۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۴۶۸.    
۸۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۱۴.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۸۷.    
۸۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۶۶.    
۸۶. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۷۴.    
۸۷. یونس/سوره۱۰، آیه۳۶.    
۸۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۸۷.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۶۱.    
۹۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۹۵.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۶۶.    
۹۲. نجم/سوره۵۳، آیه۲۸.    
۹۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۲۷.    
۹۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۴.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۴۰.    
۹۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۹۹.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۶۹.    
۹۸. تغابن/سوره۶۴، آیه۵-۶.    
۹۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۰۰.    
۱۰۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۹۷.    
۱۰۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۶۶.    
۱۰۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۹.    
۱۰۳. عبس/سوره۸۰، آیه۵-۶.    
۱۰۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۲۶.    
۱۰۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۰۰.    
۱۰۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۰۳.    
۱۰۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۶۴.    
۱۰۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۶.    
۱۰۹. علق/سوره۹۶، آیه۶-۷.    
۱۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۵۰.    
۱۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۲۵.    
۱۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۸۳.    
۱۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۲.    
۱۱۴. غافر/سوره۴۰، آیه۴۷.    
۱۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۰۹.    
۱۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۳۵.    
۱۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۷۹.    
۱۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۱۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «غنی»، ج۵، ص۱۲۵-۱۲۷.    






جعبه ابزار