• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غِلّ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





غِلّ: (في‌ صُدُورِهِمْ مِّنْ غِلٍّ)

«غِلّ» از مادّه‌ «غلل» در اصل، به معناى نفوذ مخفيانه چيزى است و به همين جهت به حسد و كينه و دشمنى كه به طرز مرموزى در جان انسان نفوذ مى‌كند «غِلّ» گفته مى‌شود و اگر به رشوه نيز «غلول» مى‌گويند، به اين مناسبت است كه نفوذ مخفيانه براى انجام خيانتى مى‌باشد. بنابراين، «غِلّ» مفهوم وسيعى دارد كه بسيارى از صفات زشت و مزاحم اخلاقى را شامل مى‌گردد و لذا به آب جارى در ميان درختان، «غلل» مى‌گويند و از آن‌جا كه حسد، عداوت و دشمنى، به طرز مرموزى در قلب انسان نفوذ مى‌كند به آن «غل» گفته شده، بنابراين «غل»، تنها به معناى «حسد» نيست بلكه، مفهوم وسيعى دارد كه بسيارى از صفات مخفى و زشت اخلاقى را، شامل مى‌شود.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با غِلّ:

۱.۱ - آیه ۴۳ سوره اعراف

(وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ) (و آن‌چه در دل‌ها از كينه و حسد دارند، برمى‌كَنيم تا در صفا با هم زندگى كنند و از زير قصرهاى آن‌ها، نهرها جارى است، مى‌گويند: ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به اين همه نعمت‌ها رهنمون شد و اگر خدا ما را هدايت نكرده بود، ما به اين‌ها راه نمى‌يافتيم. مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند و در اين هنگام به آنان ندا داده مى‌شود كه: اين بهشت را در برابر اعمالى كه انجام مى‌داديد، به ارث برديد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: غل به معناى كينه و عداوت و خشم درونى است، در ماده اين كلمه معناى توسط به لطف و حيله خوابيده، يكى از مشتقات آن كلمه غلاله است كه به معناى لباسى است كه بين شعار و دثار پوشيده مى‌شود. غل از بزرگترين ناملايماتى است كه آدمى را مكدر مى‌سازد، چون هيچ كسى نيست كه از آميزش و دوستى با ديگران بى‌نياز باشد، و دوستى با اشخاص تا زمانى قابل دوام است كه از يكديگر حركاتى كه موافق طبع نيست نبينند، چون اگر حركات و توقعات طرف مطابق ميل نباشد الفت به خشم مبدل شده و همين خشم بر او عيش را ناگوار مى‌سازد، روى اين حساب اگر خداى تعالى انسان را طورى كند كه هر چه هم از ديگران حركات ناملايم ببيند سينه‌اش تنگى نكند در حقيقت بزرگترين نعمت را به انسان ارزانى داشته است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۴۷ سوره حجر

(وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ) (و ما هر گونه حسد و كينه را از سينه آن‌ها بر مى‌كنيم در حالى كه همه برادرند و بر تخت‌ها رو به روى يكديگر قرار دارند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه غل به معناى كينه است و بعضى گفته‌اند به معناى كينه و حسد است كه آدمى را وادار مى‌كند به ديگران آزار برساند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۳ - آیه ۱۰ سوره حشر

(وَالَّذِينَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ) (همچنين كسانى كه بعد از آن‌ها(بعد از مهاجرین و انصار) آمدند و مى‌گويند: پروردگارا! ما و برادرانمان را كه در ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز، و در دل‌هايمان حسد و كينه‌اى نسبت به مومنان قرار مده. پروردگارا، تو رئوف و مهربانى.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: از خدا خواستند كه هيچ غلى، يعنى عداوتى، از مومنين در دلشان قرار ندهد و در جمله‌ (لِلَّذِينَ آمَنُوا) همه مساله را نسبت به همه مومنين تعميم دادند، چه ممنين از بين خودشان، يعنى انصار و چه از مهاجرين، كه قبل از ايشان ايمان آورده بودند و هم اشاره كردند كه به جز ايمان هيچ غرض و هدفى ندارند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. اعراف/سوره۷، آیه۴۳.    
۲. حجر/سوره۱۵، آیه۴۷.    
۳. حشر/سوره۵۹، آیه۱۰.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۱۰.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۲۱۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۰۹.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۳۱.    
۸. اعراف/سوره۷، آیه۴۳.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۵۵.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۴۵.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۱۵-۱۱۶.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۰۸.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۴۸.    
۱۴. حجر/سوره۱۵، آیه۴۷.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۶۴.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۵۴.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۷۳.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۹۴.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۰.    
۲۰. حشر/سوره۵۹، آیه۱۰.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۴۷.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۵۸.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۰۷.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۳۳۱.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۹۴.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «غِلّ»، ص۴۰۱.    




جعبه ابزار