غُزًّی (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غُزًّی:(ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كانُوا غُزًّى) «غُزًّی» از مادّه
غَزْو (به فتح غین و سکون زاء) به معنای خروج به
جنگ است.
آیه مورد بحث به منظور درهم كوبيدن فعاليتهاى تخريبى منافقان و هشدار به مسلمانان نازل شده و به افراد با
ایمان خطاب مىكند و مىگويد: اى كسانى كه ايمان آوردهايد شما همانند كافران نباشيد كه هنگامى كه برادرانشان به مسافرتى مىروند يا در
جنگ شركت مىكنند (و از دنيا مىروند و يا كشته مىشوند) مىگويند افسوس اگر نزد ما بودند نمىمردند و كشته نمىشدند. گرچه آنها اين سخنان را در لباس دلسوزى ايراد مىكردند، امّا نظرى جز مسموم ساختن روحيه شما نداشتند و نبايد شما تحت تأثير اين سخنان مسموم قرار گيريد و چنين جملههايى بر زبان آريد.
به موردی از کاربرد «غُزًّی» در قرآن، اشاره میشود:
(يا أَيُّها الَّذينَ آمَنواْ لا تَكونواْ كَالَّذينَ كَفَرواْ وَ قالواْ لإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبواْ في الأَرْضِ أَوْ كانواْ غُزًّى لَّوْ كانواْ عِندَنا ما ماتواْ وَ ما قُتِلواْ لِيَجْعَلَ اللّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً في قُلوبِهِمْ وَ اللّهُ يُحْيي وَ يُميتُ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلونَ بَصيرٌ) «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همانند كافران نباشيد كه چون برادرانشان به مسافرتى مىروند و مىميرند يا در جنگ شركت مىكنند و كشته مىشوند)، مىگويند: اگر آنها نزد ما بودند، نمىمردند و كشته نمىشدند! شما از اين گونه سخنان نگوييد، تا خدا اين
حسرت را بر
دل آنها بگذارد. خداوند، زنده مىكند و مىميراند؛ و زندگى و
مرگ، به دست اوست؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
کلمه غزی جمع غازى (جنگجو) است، همانطور كه كلمه
طلب جمع طالب و كلمه
ضرب جمع ضارب است، و معناى جمله
(لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذلِكَ حَسْرَةً) اين است كه
خدای تعالی همين سخن را مايه
حسرت دلهاى آنان قرار داد، تا عذابشان كند، پس اين تعبير از باب به كار بردن مقدمه در جاى نتيجه است، چون حسرت، مقدمه
عذاب است، و جمله
(وَ اللَّهُ يُحْيي وَ يُميتُ) بيان
حقیقت أمر است، حقيقتى كه كفار و گويندگان
(لَوْ كانُوا ...) درباره آن
خطا كردند و كلمه يميت - مىميراند، هم شامل
مرگ در بستر مىشود و هم شامل
قتل، چون در سابق هم گفتيم كه وقتى كلمه
موت بطور مطلق در كلام آيه، شامل هر دو مىشود، و جمله
(وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلونَ بَصيرٌ) در جاى تعليل بكار رفته، مىخواهد نهى در
(لا تَكونوا ...) را تعليل كند، يعنى بفرمايد اگر گفتيم شما مسلمين مثل كفار نباشيد، براى اين است كه خدا بدانچه مىكنيد بينا است. و در جمله
(ما ماتوا وَ ما قُتِلوا ...) موت مقدم بر قتل آمده، تا نشر هم به ترتيب لف در جمله
(إِذا ضَرَبوا في الْأَرْضِ أَوْ كانوا غُزًّى) باشد، چون در اين جمله نيز اول مسافرت آمده كه معمولا مرگ در آن مرگ طبيعى است، و بعد جنگ آمده كه معمولا مرگ در آن به كشته شدن است، ممكن هم هست كه به اين خاطر اين موت را مقدم ذكر كرده كه مردن امرى طبيعى و عادى است، و كشته شدن امرى غير طبيعى است، و لذا آنكه طبيعى بود جلوتر آمده.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «غزی»، ج۳، ص ۳۱۲.