غَنَم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غَنَم:(وَ أَهُشُّ بِها عَلَى غَنَمي) «غَنَم» (به فتح غین و نون) به معنای
گوسفند است.
آیه مورد بحث به بخشى از
زندگی داود (علیهالسلام) و
سلیمان (علیهالسلام) اشاره مىكند، و در آغاز اشاره سربستهاى به ماجراى يک
قضاوت و داورى كه از ناحيه داود و سليمان صورت گرفت دارد: مىفرمايد: و داود و سليمان را به ياد آر، هنگامى كه در باره كشتزارى قضاوت مىكردند كه گوسفندان
قوم شبانه آن را چريده بودند و ما شاهد حكم آنها بوديم.
به موردی از کاربرد «مَغانم» در قرآن، اشاره میشود:
(قالَ هِيَ عَصايَ أَ تَوَكَّأُ عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلَى غَنَمي وَ لِيَ فيها مَآرِبُ أُخْرَى) «گفت: اين عصاى من است؛ بر آن تكيه مىكنم،
برگ درختان را با آن براى گوسفندانم فرو مىريزم؛ و من در آن منافع ديگرى نيز دارم.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(قالَ هِيَ عَصايَ أَ تَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى غَنَمي وَ لِيَ فيها مَآرِبُ أُخْرى) عصا معنايش معروف است، و از نظر
لغت در حكم مؤنث است و كلمه «اتوكؤ» از
مصدر توكى است كه به معناى اعتماد و تكيه دادن است، و كلمه «هش» به معناى
چوب زدن به درخت براى ريختن
برگ آن است تا گوسفندان آن را بخورند، و كلمه مارب جمع ماربه است، كه راء آن با هر سه
صدا خوانده مىشود، و به معناى احتياج است، و مراد از اينكه گفت مرا در آن ماربى (حوائجى) ديگر است اين است كه اين عصا حوائجى ديگر از من بر مىدارد، و معناى آيه روشن است. و اگر
موسی (علیهالسلام) در پاسخ خداى تعالى پر گويى كرد، و به
ذکر اوصاف و خواص عصايش پرداخت، مىگويند بدين جهت بود كه
مقام اقتضاى آن را داشت، چون
مقام خلوت و راز
دل گفتن با محبوب است، و با محبوب سخن گفتن لذيذ است، لذا نخست جواب داد كه اين عصاى من است، سپس منافع عمومى آن را بر آن مترتب كرد، نكته اينكه گفت اين عصاى من است هم همين بوده. و ما در ذيل آيه قبلى وجه ديگرى براى اين استفهام و جوابش
ذکر كرديم، كه بنا به آن وجه كلام موسى از باب پر گويى با محبوب نبوده، مخصوصا با در نظر داشتن اينكه ساير منافعش را هم خاطر نشان ساخت و گفت و مرا در آن حوائجى ديگر است نظريه ما تاييد مىشود.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «غنم»، ج۳، ص ۳۶۴.