غَسّاق (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غَسّاق: (حَميمٌ وَ غَسَّاقٌ) «غَسّاق» از مادّه «
غسق» (بر وزن رمق) به معناى شدت تاريكى شب است،
ابن عباس آن را به نوشابه بسيار سردى (كه از شدت برودت درون انسان را مىسوزاند و مجروح مىكند) تفسير كرده است،
ولى در مفهوم ريشه اين كلمه، چيزى نيست كه دلالت بر اين معنا كند، جز اينكه ممكن است مقابله آن با «حَمِيم» كه آب داغ و سوزان است منشاء چنين استنباطى شده باشد.
راغب در
مفردات، آن را به قطراتى كه از
پوست تن
دوزخيان (و جراحات بدن آنها) بيرون مىآيد، تفسير كرده است.
لابد تيره بودن رنگ آن سبب اطلاق اين واژه بر آن شده است، زیرا محصول آن آتش سوزان، چيزى جز يک مشت اندام سوخته با تراوشهاى سياه نيست! به هر حال، از پارهاى از كلمات، بر مىآيد كه، «غَسَّاق» بوى بسيار بد و زنندهاى دارد كه همگان را ناراحت مىكند. بعضى ديگر، آن را به يک نوع عذاب كه کسی جز
خدا از آن آگاه نيست، تفسير كردهاند، چرا كه آنها مرتكب گناهان و مظالم سختى شدهاند كه، کسی جز خدا از آن آگاه نبوده و كيفرشان نيز بايد چنين باشد.
(هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ) (اين مايع سوزان و مايع بدبويى است كه بايد از آن بچشند!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه غساق، به طورى كه در مجمع البيان آمده است، به معناى چركى است كه تعفن بسيار داشته باشد. البته در آنجا به معناى ديگرى هم تفسير شده است. و دو كلمه
(حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ) كلمه هذا را بيان مىكنند و جمله
(فليذوقوه) مىفهماند كه خود طاغيان نمىخواهند از حميم و غساق بخورند، ولى مجبورشان مىكنند به خوردن، چون قاعده آن است كه مىفرمود: هذا حميم و غساق فليذوقوه اين حميم و غساق است كه بايد بخورندش ولى جمله فليذوقوه را جلوتر آورد و به حميم و غساق اشاره كرد تا در هنگام فرمان نام آنها را نبرده باشد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «غَسّاق»، ص ۳۹۹-۴۰۰.