• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عکس نقیض سالبه کلیه عرفیه خاصه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عکس نقیض سالبه کلیه عرفیه خاصه، به‌معنای جابجایی موضوع و محمول قضیه سالبه کلیه عرفیه خاصه همراه با تبدیل محمول یا هر دو طرف، به نقیض خود است.



عکس نقیض سالب (اعم از کلیه و جزئیه) دو قضیه عرفیه خاصه و مشروطه خاصه عبارت است از حینیه مطلقه لادائمه؛ به صورت سالبه جزئیه (در عکس نقیض موافق) یا موجبه جزئیه (در عکس نقیض مخالف). مثال عرفیه خاصه: "لاشئ من الکاتب بساکن الاصابع بالدوام مادام کاتباً لادائماً". و مثال مشروطه خاصه: "لاشئ من الکاتب بساکن الاصابع بالضرورة مادام کاتباً لادائماً".
[۱] تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۸۲-۸۴.

۱. عکس نقیض موافق: "بعضُ غیرِ ساکن الاصابع لیس غیرَکاتبٍ حین هو غیرُ ساکن الاصابع لادائماً، ‌ای: بعضُ غیرِ ساکن الاصابع غیرُ کاتبٍ بالفعل".
۲. عکس نقیض مخالف: "بعضُ غیرِ ساکن الاصابع کاتبٌ حین هو غیرُ ساکن الاصابع لادائماً، ‌ای: بعضُ غیرِ ساکن الاصابع لیس کاتباً بالفعل".
[۲] قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد، شرح المطالع یا لوامع الاسرارفی شرح مطالع الانوار، ص۱۹۹.



عکس نقیض مورد ادّعا چون قضیه موجهه مرکبه، و دارای دو جزء است هر دو جزء آن باید اثبات گردد. با جاری کردن این برهان در عکس نقیض مخالف، حکم عکس نقیض موافق هم روشن می‌شود.
مدّعا: اگر قضیه اصل یعنی: "بالضرورة او بالدوام لاشئ مِن (ج) (ب) لادائماً (در سالبه کلیه) یا: لیس بعض (ج) (ب) لادائماً (در سالبه جزئیه)" صادق باشد، عکس نقیض آن به صورت: "بعضُ لا (ب) (ج) حین هو لا (ب) لادائماً، ‌ای: بعض لا (ب) لیس (ج) بالفعل".
اثبات جزء اول: اگر (د) را به عنوان یکی از مصادیق موضوع یعنی (ج) فرض می‌کنیم آنگاه: (د) لیس (ب). و (د) (ج) است در بعض اوقاتی که (ج) (ب) نیست؛ زیرا (ج) در جمیع اوقاتی که (ج) است (ب) نیست. وقتی بر (د) صدق کند که (ب) نیست و در بعضی اوقاتی که (ج) (ب) نیست (د) (ج) است پس می‌توان نتیجه گرفت که: "بعضُ لا (ب) (ج) حین هو لا (ب) ". این همان جزء اول قضیه عکس است.
[۳] قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۳۶.

اثبات جزء دوم: جزء دوم عبارت است از: "بعض لا (ب) لیس (ج) بالفعل"، و (د) از مصادیق لا (ب) فرض شد. حال اگر قضیه: " (د) لیس (ج) بالفعل" صادق نباشد باید قضیه: " (د) (ج) است دائماً" صحیح باشد. در این صورت: " (د) لا (ب) است دائماً" زیرا دوام (ج) ملازم با دوام لا (ب) است، و این قضیه با مفاد قید لادوام قضیه اصل سازگار نیست. بنابراین وقتی: " (د) لا (ب) است"، و " (د) لیس (ج) بالفعل"، نتیجه این دو (که قیاس شکل سوم است) عبارت است از: "بعض لا (ب) لیس (ج). این همان جزء دوم، یا مفاد قید لادوام قضیه عکس نقیض است.
[۴] فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال ‌المیزان، ص۱۰۵-۱۰۶.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال‌ المیزان.
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
• تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
• قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد، شرح المطالع یا لوامع الاسرارفی شرح مطالع الانوار.
• قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.    


۱. تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۸۲-۸۴.
۲. قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد، شرح المطالع یا لوامع الاسرارفی شرح مطالع الانوار، ص۱۹۹.
۳. قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۳۶.
۴. فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال ‌المیزان، ص۱۰۵-۱۰۶.
۵. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۹۴-۹۵.    
۶. مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۳۸۸-۳۹۰.    



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «عکس نقیض سالبه کلیه عرفیه خاصه»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۸.    




جعبه ابزار