عکس نقیض حملیه سالبه کلیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عکس نقیض حملیه سالبه کلیه، بهمعنای جابهجایی
موضوع و
محمول قضیه سالبه کلیه همراه تبدیل محمول یا هر دو طرف به
نقیض خود است.
در قضیه حملیه،
عکس نقیض از طریق جابهجایی موضوع و محمول همراه تبدیل محمول (در
عکس نقیض مخالف) یا هر دو طرف (در
عکس نقیض موافق) به نقیض خود، به دست میآید با این شرط که قضیه
عکس نقیض موافق، در
صدق و
کیف، تابع قضیه اصل باشد و در
عکس نقیض مخالف، در صدق، تابع قضیه اصل، و در کیف، مخالف آن باشد.
قاعده
عکس نقیض (اعم از
عکس نقیض موافق و مخالف) از لحاظ
کمّ:
قضایای سالبه در
عکس نقیض، حکم
قضایای موجبه در
عکس مستوی را دارند و
قضایای موجبه در
عکس نقیض، حکم
قضایای سالبه در
عکس مستوی را دارند، به شرح ذیل:
۱.
سالبه کلیه به
سالبه جزئیه (در
عکس نقیض موافق) یا
موجبه جزئیه (در
عکس نقیض مخالف)
منعکس میشود.
۲. سالبه جزئیه هم به سالبه جزئیه (در
عکس نقیض موافق) یا
موجبه جزئیه (در
عکس نقیض مخالف)
منعکس میشود.
۳.
موجبه کلیه به
موجبه کلیه (در
عکس نقیض موافق) یا
سالبه کلیه (در
عکس نقیض مخالف)
منعکس میشود.
۴.
موجبه جزئیه به
عکس نقیض
منعکس نمیشود، چنانکه سالبه جزئیه به
عکس مستوی
منعکس نمیشد.
مثال:
عکس نقیض موافق قضیه حملیه سالبه کلیه «هیچ انسانی پرنده نیست» عبارت است از: «بعضی از غیر پرندهها غیر انسان نیستند» و
عکس نقیض مخالف آن عبارت است از: بعضی از غیر پرندهها انساناند.
برهان
انعکاس عکس نقیض سالبه کلیه به سالبه جزئیه:
مدّعا: «اگر هیچ (ب) (ج) نباشد» (قضیه اصل)، آنگاه اولاً: قضیه «بعض لا (ج) لا (ب) نیست» صادق است و ثانیاً: قضیه «هیچ لا (ج) لا (ب) نیست» لازم الصدق نیست.
برهان: سالبه کلیه، وقتی صادق است که بین دو طرف قضیه،
تباین کلی باشد و نسبت بین نقیضهای دو قضیه
متباین،
تباین جزئی است، و برگشت تباین جزئی به دو سالبه جزئی است (همان طور که برگشت تباین کلّی به دو سالبه کلّی است).
بنابراین چون بین دو طرف قضیه اصل، تباین کلی هست بین نقیضهای آن دو، تباین جزئی ثابت است که به دو قضیه سالبه برگشت میکند؛ یعنی «بعض لا (ب) لا (ج) نیست» و «بعض لا (ج) لا (ب) نیست» و قضیه دوم، همان مطلوب اول ماست. از سوی دیگر وجود تباین جزئی بین نقیضهای دو متباینِ به تباین کلی بیانگر این است که بین این دو نقیض، همیشه تباین کلی نیست، بلکه گاهی بین آنها نسبت
عموم من وجه برقرار است؛ پس قضیه «هیچ لا (ج) لا (ب) نیست» لازم الصدق نیست و این، همان مطلوب دوم ماست.
مدّعا: «اگر هیچ (ب) (ج) نباشد» (قضیه اصل)، آنگاه اولاً: قضیه «بعض لا (ج) (ب) است» صادق است و ثانیاً: قضیه «هر لا (ج) (ب) است» لازم الصدق نیست.
برهان: معنای تباین کلی بین دو طرف قضیه اصل این است که هر یک از دو طرف با نقیض طرف دیگر قابل جمع است؛ پس (ب) با لا (ج) جمع میشود و میتوان گفت: «بعض لا (ج) (ب) است» و این، همان مطلوب اول است.
از سوی دیگر وجود تباین جزئی بین نقیضهای دو متباینِ به تباین کلی بیانگر این است که بین این دو نقیض، همیشه تباین کلی نیست، بلکه گاهی بین آنها نسبت عموم مِن وجه برقرار است؛ پس لا (ج) با لا (ب) هم قابل جمع است. در این حالت، به حکم امتناع اجتماع نقیضین، لا (ج) با (ب) جمع نمیشود؛ پس نمیتوان گفت «هر لا (ج) (ب) است» و این، همان مطلوب دوم ماست.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق).
• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.
• تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
•
مظفر، محمدرضا، المنطق. •
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
•
سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. •
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
•
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «عکس نقیض حملیه سالبه کلیه»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۳.