عکس موجهات سالبه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عکس موجهات سالبه، بهمعنای جابهجایی طرفین
قضایای موجهه سالبه با تحفّظ بر کیف و
صدق قضیه است.
قضایای موجهه به لحاظ
کمّ و کیف بر چهار قسماند:
۱.
موجهه موجبه کلیه؛
۲.
موجهه موجبه جزئیه؛
۳.
موجهه سالبه کلیه؛
۴.
موجهه سالبه جزئیه.
عکس قضایا نیز بر دو قسم است:
عکس مستوی و
عکس نقیض.
از تداخل این دو تقسیم، هشت قسم پدید میآید:
۱.
عکس مستوی موجبه کلیه؛
۲.
عکس مستوی موجبه جزئیه؛
۳.
عکس نقیض موجبه کلیه؛
۴.
عکس نقیض موجبه جزئیه؛
۵.
عکس مستوی سالبه کلیه؛
۶.
عکس مستوی سالبه جزئیه؛
۷.
عکس نقیض سالبه کلیه؛
۸.
عکس نقیض سالبه جزئیه.
در اینجا توضیحاتی درباره چهار قسم اول، یعنی
عکس مستوی و نقیض در قضایای حملیه سالبه کلیه و جزئیه ارائه میکنیم:
حکم
عکس نقیض در
قضایای موجبه و سالبه به لحاظ کمّ و کیف، بر
عکس احکام
عکس مستوی است؛ یعنی اگر در
عکس مستوی، در قضایای سالبه،
سالبه جزئیه اصلاً
منعکس نمیشد (مگر در دو یا سه مورد از قضایای موجهه) و سالبه کلیه به همان سالبه کلیه
منعکس میشد، در
عکس نقیض، در قضایای موجبه، قضیه موجبه جزئیه اصلاً
منعکس نمیشود (مگر در همان دو یا سه مورد از قضایای موجهه) و
موجبه کلیه به همان صورت کلیه
منعکس میشود و اگر در
عکس مستوی، قضیه موجبه (اعم از کلیه و جزئیه) به قضیه جزئیه
منعکس میشد، در
عکس نقیض، قضیه سالبه (اعم از کلیه و جزئیه) به قضیه جزئیه
منعکس میشود.
قضایای حملیه سالبه جزئیه
عکس مستویِ لازم الصدق ندارند، زیرا سالبه جزئیه همین قدر دلالت دارد که بخشی از افراد
موضوع با
محمول متحد نیست و با آن مباینت دارد و
لازمه این مباینت جزئی، این نیست که بعضی افراد محمول نیز با موضوع مباینت داشته باشند تا
عکس آن نیز
صادق باشد، بلکه اگر موضوع قضیه اصل، اعم از محمول خود باشد، قضیه اصل
صادق است و قضیه
عکس، کاذب؛ مثلاً قضیه «بعضی حیوانها انسان نیستند»
صادق است، ولی
عکس آن یعنی «بعضی انسانها حیوان نیستند» کاذب است.
سالبه جزئیه شرطیه متصله نیز قابل
انعکاس نیست، زیرا ممکن است در قضیه اصل، مقدم از تالی اعم باشد و در این صورت
عکس چنین قضیهای
صادق نخواهد بود؛ مثلاً اگر بگوییم: «گاهی اگر خانه گرم باشد، آتش در آنجا وجود ندارد»، این قضیه
صادق است، زیرا ممکن است گرمی خانه از غیر آتش حاصل شده باشد، ولی
عکس این قضیه یعنی «گاهی اگر آتش در خانه موجود باشد گرما در آنجا نیست» کاذب است، زیرا وجود آتش بدون گرما ممکن نیست.
در توجیه عدم
عکس برای قضایای سالبه در موجهات چنین گفتهاند: از میان چهار قضیه ضروریه مطلقه، دائمه مطلقه، مشروطه عامه و عرفیه عامه، اخص آنها ضروریه مطلقه است، و از میان هفت قضیه وقتیه، منتشره،
وجودیه لاضروریه،
وجودیه لادائمه، ممکنه عامه، ممکنه خاصه و مطلقه عامه، اخص آنها قضیه وقتیه است.
سالبه جزئیه این دو قضیه اخص (ضروریه و وقتیه)
منعکس نمیشوند و هرگاه اخص
منعکس نشد اعم نیز
منعکس نخواهد شد، زیرا
انعکاس اعم مستلزم
انعکاس اخص است و اما نشانه عدم
انعکاس این دو قضیه، وجود موارد نقض است؛ مثلاً قضیه ضروریه «بعض الحیوان لیس بانسانٍ بالضرورة»
صادق است، اما
عکس آن یعنی «بعض الانسان لیس بحیوانٍ بالامکان العام» کاذب است، زیرا هر انسانی بالضروره حیوان است و قضیه وقتیه «بعض القمر لیس بمنخسفٍ وقت التربیع لادائما، ای: بعض القمر منخسفٌ بالفعل»
صادق است، اما
عکس آن یعنی «بعض المنخسف لیس بقمرٍ بالامکان العام» کاذب است، زیرا هر منخسفی بالضروره قمر است.
درباره سالبه جزئیه وقتیه مطلقه و منتشره مطلقه باید گفت که چون سالبه کلیه آن دو
منعکس نمیشود سالبه جزئیه آن دو نیز
منعکس نمیشود، زیرا جزء تابع کل است. کلیت این مسئله (عدم
عکس مستوی لازم الصدق برای سالبه جزئیه) در مشروطه خاصه و عرفیه خاصه و (بنا به قولی) عرفیه وجودیه
استثنا خورده است و این سه قضیه،
عکس مستوی دارند.
عکس مستوی سالبه جزئیه مشروطه خاصه و عرفیه خاصه عبارت است از: سالبه جزئیه عرفیه خاصه، و
عکس مستوی سالبه جزئیه عرفیه وجودیه عبارت است از: سالبه جزئیه عرفیه وجودیه. توضیحات مربوط به این سه قضیه در جای خود به تفصیل آمده است.
درباره
انعکاس یا عدم
انعکاس سالبه کلیه ممکنه عامه و ممکنه خاصه اقوال مختلفی وجود دارد که توضیح آن ذیل اصطلاح «
عکس مستوی سالبه کلیه ممکنه عامه» آمده است. توضیحات مربوط به
عکس مستوی سالبه کلیه منتشره و منتشره مطلقه ذیل اصطلاح «
عکس موجهات» آمده است. از میان سایر قضایای سالبه کلیه، پنج قضیه وقتیه، وقتیه مطلقه، مطلقه عامه، وجودیه لاضروریه و وجودیه لادائمه دارای
عکس مستوی لازم الصدق نیستند، زیرا اخص از این قضایا، قضیه وقتیه است و قضیه وقتیه، به دلیل وجود موارد نقض،
عکس مستوی لازم الصدق ندارد. وقتی تخلف و عدم
انعکاس در اخص ثابت شد در اعم هم ثابت خواهد بود برای اینکه
عکس هر قضیه،
لازم اعمِ آن است، حال اگر اعم
منعکس میشد و
عکس،
لازم برای اعم بود، (از آنجا که قضیه
عکس،
لازمِ قضیه اعم، و قضیه اعم،
لازم قضیه اخص است و
لازمِ لازم یک شیء،
لازم آن شیء هم است) میبایست
عکس،
لازم برای اخص هم میشد، در حالی که گفته شد اخص (یعنی قضیه وقتیه) به دلیل وجود موارد نقض،
عکس لازم الصدق ندارد.
مثال مورد نقض: قضیه وقتیه «لاشیء من القمر بمنخسفٍ وقت التربیع لادائما»
صادق است، اما
عکس مستوی آن یعنی «بعض المنخسف لیس بقمرٍ بالامکان العام» کاذب است، زیرا هر منخسفی بالضروره قمر است.
وجود
عکس نقیض برای سالبه کلیه و جزئیه پنج قضیه مشروطه خاصه، عرفیه خاصه، وقتیه مطلقه، وقتیه و مطلقه عامه، محل اختلاف نیست، اما درباره
انعکاس یا عدم
انعکاس سالبه قضایای شرطیه و سایر قضایای حملیه، اختلاف وجود دارد. توضیحات مربوط به هر مورد به صورت مستقل آمده است.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق).
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
•
سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. • فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.
• تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
•
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. •
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
•
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «عکس موجهات سالبه»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۳.