عکرمة بن عبدالله مدنی، اصالتاً اهل مغرب بوده است. نخست بنده حصین بن حرّ عنبری بود و حصین او را عکرمه نام گذاشت. بعداً وی را به عبدالله بن عباس ـ در زمانی که از سوی علی بن ابیطالب والی بصره شد ـ بخشید. ابن عباس در آموختن قرآن و احکام به عکرمه، کوشش فراوان کرد و عکرمه به خوبی آنها را فرا گرفت. وی به مناطق زیادی از جمله: مصر، عراق، خراسان و اصفهان سفر کرد. وقتی مولایش، عبدالله بن عباس درگذشت، او هنوز برده بود، اما علی بن عبدالله بن عباس، عکرمه را آزاد کرد. او از تابعین سرشناس و آگاهترین مردم به تاریخ جنگهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود. عکرمه از عده زیادی حدیث نقل نمود و افراد زیادی نیز از او حدیث نقل کردند. او یکی از اساطین علمی به شمار میرفت که به سوی «نجد حروری» روانه شد و شش ماه نزد او اقامت گزید و پس از آن بود که آرای وی سخن میگفت. عکرمه بعدها رهسپار ناحیه مغرب شد و مردم آنجا، آرای خوارج صفریه را از وی فرا گرفتند؛ آرایی که خواستار مساوات و برابری میان مسلمانان از لحاظ حقوق و تکالیف بود. آنگاه، عکرمه به مدینه برگشت و در آنجا حاکم شهر، وی را فرا خواند، اما عکرمه پنهان شد و همچنان در مخفیگاه بود تا درگذشت. روزی که او در مدینه مرد، کُثیّر عزّه نیز وفات کرد و جنازه هر دو را تشییع کردند. مردم در مرگ آندو گفتند: فقیهترین و شاعرترین مردم درگذشتند. [۵]
ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبداللّه، حلیة الاولیاء، ج۳، ص۳۲۶.
عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۲۹۰. |