عِلْج (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عِلْج و
عِلاج (به کسر عین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای معالجه و مداوا و دوا است.
حضرت علی (علیهالسلام) در وصف
خداوند متعال و اهل شام و... از این واژه استفاده نموده است.
عِلْج و
عِلاج به کسر اوّل به معنای معالجه و مداوا و نیز به معنای دوا آمده است.
امام (صلواتاللهعلیه) در وصف حق تعالی فرموده است:
«لاَ يُدْرَكُ بِوَهْم... وَلاَ يَنْظُرُ بِعَيْن، وَلاَ يُحَدُّ بِأَيْن، وَلاَ يُوصَفُ بِالاَْزْوَاجِ، وَلاَ يُخْلَقُ بِعِلاَج» «خدایی که با
وهم درک نشود و با چشم دیده نمیشود، و با مکانی محدود نمیگردد و با امثال و همتا وصف شدن ندارد و با علاج و تلاش نمیآفریند. (بلکه کارش کن فیکون است.)»
(شرحهای خطبه:
)
و درباره قتال اهل شام فرموده است:
«فَمَا وَجَدْتُنِي يَسَعْني إِلاَّ قِتَالُهُمْ أَوِ الْجُحُودُ بِمَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ (صلىاللهعليهوآلهوسلم)، فَكَانَتْ مُعَالَجَةُ الْقِتَالِ أَهْوَنَ عَلَيَّ مِنْ مُعَالَجَةِ الْعِقَابِ» «خودم را نیافتم مگر در حالی که یا باید با اهل شام بجنگم و یا دین محمد را انکار کنم (چون در
دین اسلام قتال امام با
اهل بغی واجب است) معالجه و چارهجویی آشوب آنها با
جنگ بر من آسانتر بود از معالجه با
عذاب خداوند.»
(شرحهای خطبه:
)
در رابطه با
کعبه فرموده است:
«وَلَوْ كَانَ الاِْسَاسُ الْـمَحْمُولُ عَلَيْهَا، وَالاَْحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا، بَيْنَ زُمُرُّدَة خَضْرَاءَ، وَيَاقُوتَة حَمْرَاءَ،... وَلَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ، وَلَنَفَى مُعْتَلَجَ الرَّيْبِ مِنَ الْنَّاسِ.» «اگر
خداوند کعبه را از
یاقوت و
زمرّد قرار میداد
شکّ را از سینهها میبرد و تلاش و
وسوسه شیطان را از قلوب برمیداشت و تلاطم
اضطراب را از مردم دور میکرد ولی خواسته است مردم را با شدائد بیازماید.»
(شرحهای خطبه:
) گویند: «اعْتَلَجَتِ الأمواج: إذا التَطَمَت»
موجها تلاطم کردند «معتلج» مصدر میمی به معنای تلاطم است که امواج با تلاطم به همدیگر چاره جویی میکنند.
این ماده چهار بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «علج»، ج۲، ص۷۴۱.