عِبْرَةٌ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عِبْرَةٌ:(لَعِبْرَةً لّاُولِي) «عِبْرَةٌ» در اصل از مادّه
«عبور» گرفته شده است كه به معناى گذشتن از حالى به حال ديگر، يا از جايى به جاى ديگر است.
به اشک چشم
«عَبْرَة» (بر وزن حسرت) مىگويند؛ زيرا از چشم عبور مىكند و به كلمات كه از زبانها و گوشها مىگذرد نيز عبارت مىگويند، و عبرت گرفتن از حوادث نيز به خاطر آن گفته مىشود كه
انسان از آنچه مىبيند مىگذرد، و از حقايقى در پشت سر آن آگاه مىشود.
(قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَن يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لَّأُوْلِي الأَبْصَارِ) (در دو گروهى كه (در ميدان
جنگ بدر،) با هم رو به رو شدند، نشانه و عبرتى براى شما بود: يک گروه، در راه خدا نبرد مىكردند؛ و جمع ديگرى
کافر بودند، و در راه شيطان و بت مىجنگيدند، در حالى كه كافران، مؤمنان را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، مىديدند. (و اين خود عاملى براى وحشت و شكست آنها شد. و
خداوند، هر كس را بخواهد و شايسته باشد)، با يارى خود، تاييد مىكند. در اين، عبرتى است براى صاحبان بصيرت.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: مراد از كلمه
(أبصار) به قولى همان چشم ظاهرى است، چون در آيه شريفه سخن از تصرف در چشمها بود، و به قول بعضى ديگر، مراد از آن، بصيرتهاى قلبى است، چون عبرت گرفتن كار بصيرت است، نه كار چشم و به هر حال فرق چندانى ندارد، براى اينكه خداى تعالى در كلامش كسانى را كه از عبرتها عبرت نمىگيرند كور ناميده است. وظيفه چشم اين است كه هم ببيند و هم حق را از باطل تميز دهد، و معلوم است كه در اين گونه تعبيرات، ادعايى به كار رفته، و آن اين است كه: دين حقى كه من شما
انسانها را به سوى آن مىخوانم آن قدر ظاهر و روشن است كه گويى محسوس و ملموس است، به طورى كه چشم ظاهرى هم بايد آن را درک كند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «عِبْرَةٌ»، ص۳۷۲.