• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عُزَیر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عُزَیر (به ضم عین و فتح راء) از واژگان قرآن کریم ظاهرا همان است که در تورات عزرا نامیده شده ولی در قرآن درباره هویت او مطلبی نیامده است.



عُزَیر در کلام خدا راجع به هویّت عزیر مطلبی نیامده است، ظاهرا عزیر همان است که در تورات عزرا نامیده شده و در تورات فعلی کتابی هست به نام کتاب عزرا مشتمل بر ده باب. و او کسی است که پس از مراجعت از بابل مقداری از کلمات تورات را پیدا کرد و نوشت.
در «بنو- ابن» راجع به ابن اللّه بودن عزیر که آیا یهود او را فرزند حقیقی خدا می‌دانستند یا تشریفی؟ و نیز در بررسی «تورات» راجع به او توضیح داده‌ شده است.


(وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ) (يهود گفتند: «عُزير پسر خداست...)
در تفسیر عیّاشی از ابی‌سعید خدری از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده:
«اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَی الْیَهُودِ حِینَ قَالُوا عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ‌ وَ اشْتَدَّ غَضَبَهُ عَلَی النَّصَارَی حِینَ قَالُوا الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ‌ وَ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَی مَنْ اَرَاقَ دَمِی وَ آذَانِی فِی عَتْرَتِی.»
این حدیث در تفسیر المیزان از درّ المنثور نیز نقل شده و در صدر آن هست: چون روز جنگ احد صورت آن حضرت زخمی شد و دندانش شکست برخاست و دست‌ها را بلند کرد و می‌فرمود: «اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَی الْیَهُودِ..»


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۳۳۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۴.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۰۰.    
۴. توبه/سوره۹، آیه۳۰.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۱.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۴۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۳۲۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۷۰.    
۱۰. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۸۶.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۵۴.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۳۳۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عُزَیر»، ج۴، ص۳۳۸.    






جعبه ابزار