عَقْص (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَقْص (به فتح عین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بافتن یا تابیدن
مو است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
طلحه از این واژه استفاده نموده است.
عَقْص به معنای بافتن یا تابیدن مو آمده است. «عَقَصَ شعرَهُ: ضفرهُ و قيل فتلهُ»
در انسان اگر گفته شود «عاقصا قرنه» اشاره به
تکبّر و سوء خلق است.
امام (صلواتاللهعلیه)
ابن عباس را در
بصره به دنبال
زبیر فرستاد که شاید دست از
جنگ بردارد، فرمود: با طلحه ملاقات نکن و با زبیر ملاقات کن:
«لاتَلْقَيَنَّ طَلْحَةَ، فَإِنَّكَ إِنْ تَلْقَهُ تَجِدْهُ كَالثَّوْرِ عَاقِصاً قَرْنَهُ، يَرْكَبُ الصَّعْبَ وَيَقُولُ: هُوَ الذَّلُولُ، وَلكِنِ القَ الزُّبَيْرَ» یعنی طلحه را ملاقات نکن چون اگر ملاقات کنی خواهی دید مانند گاوی است که شاخ راست کرده، سوار مرکب چموش میشود و میگوید که راهوار است ولی زبیر را ملاقات کن.
(شرحهای خطبه:
)
این ماده یک بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عقص»، ج۲، ص۷۳۵.