عَضْل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَضْل (به فتح عین و سکون ضاد) از
واژگان نهج البلاغه به معنای در فشار گذاشتن و منع کردن است. این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
اِعضال (به کسر الف) به معنای شدید شدن و سخت شدن و
مُعضَلات (به ضم میم و فتح ضاد) به معنای مشکلات.
حضرت علی (علیهالسلام) در
حکمت ۳۱ و ... از این واژه استفاده نموده است.
عَضْل به معنای در فشار گذاشتن و منع کردن آمده است. «
عَضَلَ عَلیه
عَضلاً: ضَیَّقَ عَلیه»
اعضال شدید شدن و سخت شدن است.
معضلات به معنای مشکلات است.
امام (صلواتاللهعلیه) در حکمت ۳۱ فرموده است:
«وَأَعْضَلَ عَلَيْهِ أَمْرُهُ» یعنی کارش بر او مشکل شد.
(شرحهای حکمت:
)
«
اِعضال» شدید شدن و سخت شدن است. «
مُعضلات» به معنای مشکلات است:
«عُقِدَتْ رَايَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ» یعنی فتنههای به زحمت اندازنده.
(شرحهای خطبه:
) به صیغه فاعل.
این ماده چندین بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عضل»، ج۲، ص۷۲۵.