عَشِیّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَشِىّ:
(بِالْعَشِيِّ وَ الإِبْكَارِ) واژه
«عَشِىّ» معمولًا به ساعات آخر روز گفته مىشود همان گونه كه «
ابْكار» به ساعات آغاز روز مىگويند. بعضى معتقدند كه از ابتداى ظهر تا غروب آفتاب
«عَشِىّ» نام دارد، و از ابتداى طلوع صبح تا هنگام ظهر، «
ابْكار» است. اما «
راغب» در كتاب «
مفردات» مىگويد:
«عَشِىّ» از هنگام ظهر است تا صبح فردا، و «
ابكار» از طلوع صبح است تا ظهر، بنابراين عَشِىّ و
ابكار، مجموع شبانه روز را شامل مىشود،
ولى، همان طور كه گفتيم اين دو واژه معمولًا در دو معناى اول به كار مىرود.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با عَشِىّ:
(قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَ اذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الإِبْكَارِ) (زكريا گفت: «
پروردگارا! نشانهاى براى من قرار ده.» فرمود: «نشانه تو آن است كه سه روز، جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهى گفت. و زبان تو، از كار مىافتد. و پروردگار خود را به شكرانه اين نعمت بزرگ، بسيار ياد كن و به هنگام صبح و شام، او را تسبيح بگو!»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه عشى به معناى طرف آخر روز است، و گويا از عشوه گرفته شده كه به معناى غبار و تاريكى عارض بر چشم است و باعث مىشود آدمى نتواند اشيا را ببيند، و به اين مناسبت آن قسمت از زمان را هم كه به طرف تاريكى مىرود عشى ناميدند، و كلمه
ابكار به معناى طرف ابتداى روز است، و معناى اصلى و لغوى اين كلمه استعجال و شتابزدگى بوده است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ) (به خاطر بياور هنگامى را كه عصرگاهان اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه عشى در مقابل غداة است، كه به معناى اول روز است و در نتيجه عشى به معناى آخر روز و بعد از ظهر است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ) (
عذاب آنها
آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مىشوند؛ و روزى كه
قیامت برپا شود مىفرمايد: «
فرعونیان را در سختترين عذابها وارد كنيد.»)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید:
(غُدُوًّا وَ عَشِيًّا) اشاره است به اينكه عرضه كفار بر آتش پشت سر هم واقع مىشود، و لا ينقطع ادامه مىيابد. و اى بسا اين استفاده هم بشود، كه اهل
برزخ از آنجا كه به كلى از نداى منقطع نشدهاند، مانند اهل دنيا صبح و شام دارند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكَارِ) (پس اى
پیامبر! صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعده
خدا حق است، و براى گناه (ترک اولى) خود استغفار كن، و هر صبح و شام پروردگارت را تسبيح و حمد بگو.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید:
(وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ) يعنى خداى سبحان را تسبيح بگو، تسبيحى كه همراه حمد او باشد، حمدش بر نعمتهاى جميلش، حمدى كه با توالى ايام استمرار داشته باشد. و يا: حمدى كه در هر صبح و شام انجام شود. و بنابر معنى اول، دو كلمه عشى و
ابكار از قبيل كنايه خواهد بود.
بعضى از مفسرين
گفتهاند: مراد از تسبيح به حمد در صبح و شام، همان نماز صبح و عصر است، و به همين جهت بايد گفت: اين آيه از بين همه
آیات سوره در
مدینه نازل شده است. ليكن اين تفسير صحيح نيست، به اين جهت كه از نظر
روایات و مخصوصا روايات معراج مسلم است كه
نمازهای پنجگانه همه در
مکه و قبل از
هجرت واجب شده، و بنابر اين اگر مراد از تسبيح به حمد نماز صبح و عصر باشد، بايد
آیه شریفه در مكه و قبل از واجب شدن ساير نمازها نازل شده باشد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «عَشِیّ»، ص۳۸۲.