عَرّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَرّ (به فتح عین و تشدید راء) یا
عُرّ (به ضم عین و تشدید راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای مرضی جلدی که سوزش و خارش دارد، است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
•
مُعْترّ (به ضم میم) به معنای سوال کننده و آنکه خود را در معرض سوال قرار میدهد.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره گناهانی که بدون
توبه آمرزیده نمیشوند و ... از این واژه استفاده نموده است.
از این ماده سه بار در نهج البلاغه آمده است.
عَرّ یا
عُرّ به معنای مرضی جلدی است که سوزش و خارش دارد. به عربی جرب (مثل شرف) گویند و آن غیر از
آبله است و اصل آن به معنی عروض است.
مُعْترّ به معنای سوال کننده و آنکه خود را در معرض سوال قرار میدهد آمده است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام (صلواتاللهعلیه) درباره بعضی از گناهان که بدون توبه آمرزیده نمیشوند فرموده است:
«أَنْ يُشْرِكَ بِالله... أَوْ يَشْفِيَ غَيْظَهُ بِهَلاَكِ نَفْسِهِ، أَوْ يُعِرَّ بِأَمْر فَعَلَهُ غَيْرُهُ» «
خدا را
شرک قرار دهد، یا با کشتن دیگری غیظ خود را
شفا دهد و یا با کاری که خود کرده دیگری را معیوب و آلوده کند.»
(شرحهای خطبه:
) «غیره» مفعول «یعّر» است «عرّ» در اینجا به معنی عیب گرفتن و مورد تعرّض قرار دادن است.
«معرة الجیش» یعنی اذیت کردن و ناراحت کردن قشون دیگران را، ایشان در
نامه ۶۰ به بعضی از فرمانداران مینویسد: من لشکری فرستادهام آنها از کنار شما خواهند گذشت ان شاء الله به آنها
وصیت کردهام که به مردم ضرری نرسانند:
«فَإِنّي قَدْ سَيَّرْتُ جُنُوداً هيَ مارَّةٌ بِكُمْ إِنْ شَاءَ اللهُ... وَأَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكُمْ وَ إِلَى ذِمَّتِكُمْ مِنْ مَعَرَّةِ الْجَيْشِ، إِلاَّ مِنْ جَوْعَةِ الْمُضْطَرِّ» <.ref>
السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص ۷۳۸، نامه ۶۰. «و من در نزد شما و تعهدی که نسبت به شما دارم از آزاری که قشون به مردم رسانند بیزارم مگر آنکه گرسنگی سربازی را ناچار گرداند.»
و
«فإِنَّ في هذِهِ الطَّبَقَةِ قانِعاً وَ مُعْتَرّاً» «در اين طبقه هم كسانى هستند كه دست سؤال دارند و هم افرادى كه بايد به آنها بدون پرسش، بخشش شود.»
(شرحهای نامه:
)
قانع فقیری که به آنچه دادهای
قناعت کنند، «
معتّر» سوال کننده و آنکه خود را در معرض سوال قرار میدهد.
از این ماده سه بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عر»، ج۲، ص۷۱۰.