عوامل بخل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
گرایش به
حفظ مال، برخاسته از حبّ ذات و امری غریزی است که در نهاد
بشر قرار داده شده است.
این امر موجب میگردد
انسان بخل ورزیده، از بخشیدن اموال خویش به دیگران خودداری کند.
قرآن کریم به حضور
بخل در جان انسانها اشاره کرده: «واُحضِرَتِ الاَنفُسُ الشُّحَّ»
و انسان را هَلوع: «اِنَّ الاِنسنَ خُلِقَ هَلوعا»،
مَنوع: «واِذا مَسَّهُ الخَیرُ مَنوعا»
و قَتور: «و کانَ الاِنسنُ قَتورا»
دانسته است.
مفسران هلوع را به شخص
جزوع و
حریص و
بخیل و منوع
و قتور
را به بخیل
تفسیر کردهاند.
بر این اساس میتوانیم انگیزه بخل را نیاز انسان بدانیم، زیرا نیاز بهطور طبیعی او را به جمعآوری اموال وا میدارد.
از سوی دیگر کنترل این
غریزه و فرو کاستن آن در حدّ اعتدال، زمینه
سعادت و
رستگاری انسان را فراهم میآورد:
«ومَن یوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَاُولئِکَ هُمُ المُفلِحون».
برخی شُحّ و بخل را به یک معنا
و برخی دیگر مرتبه شحّ را بالاتر از بخل دانسته و در تبیین آن نظرهایی ارائه کردهاند.
در
قرآن از
وسوسههای شیطانی نیز در زمره عوامل بخل یاد شده است، زیرا
شیطان با القای این
پندار که
انفاق عامل فقر است، انسان را به بخل فرمان میدهد: «الشَّیطنُ یَعِدُکُمُ
الفَقرَ و یَأمُرُکُم بِالفَحشاءِ...».
فحشاء در این آیه به بخل تفسیر شده است.
شدت تأثیر
ترس از
فقر در پیدایش و رشد بخل تا بدانجاست که به تعبیر
قرآنکریم، برخی از بخیلان اگر مالک خزانههای نامتناهی
نعمت پروردگار نیز بودند باز هم از ترس تنگدستی بخل میورزیدند: «لَواَنتُم تَملِکونَ خَزائِنَ رَحمَةِ رَبّی اِذًا لاََمسَکتُم خَشیَةَ الاِنفاقِ...».
در این آیه
امساک به معنای بخل و انفاق به معنای
فقر و تنگدستی دانسته شده است.
از دیگر
عوامل بخل ، توجیه آن در سایه
قضا و قدر الهی است. برخی از کافران با استدلال به اینکه تقدیر روزی بنده به دست خداست،
فقر و نداری عدهای را پیامد این
قانون دانسته، از انفاق کردن به آنان امتناع میورزند:
«و اِذا قیلَ لَهُم اَنفِقوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ قالَ الَّذینَ کَفَروا لِلَّذینَ ءامَنوا اَنُطعِمُ مَن لَویَشاءُ اللّهُ اَطعَمَهُ...».
برای درمان بخل نیز در
قرآن و منابع اخلاقی راههایی ذکر شده است؛ انسان با اعتقاد به این وعده الهی که انفاق کنندگان را مشمول
آمرزش و فضل خویش قرار داده: «واللّهُ یَعِدُکُم مَغفِرَةً مِنهُ و فَضلاً...»
و به آنان چند برابر
پاداش میدهد
و با اعتقاد به اینکه روزی انسان و فراخ یا تنگ بودن آن به دست خداست: «اَللّهُ یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ و یَقدِرُ...»
و با توجه به این نکته که
ضرر بخل به خود شخص باز میگردد:
«مَن یَبخَلُ و مَن یَبخَل فَاِنَّما یَبخَلُ عَن نَفسِهِ...»
و نیز با اقدام عملی به انفاق و بخشش اموال خویش به دیگران،
میتواند بیماری بخل را
درمان کرده، خود را از این صفت ناپسند برهاند.
احیاء علوم الدین؛ اخلاق در
قرآن (پیام
قرآن)؛ الاساس فی التفسیر؛ بحارالانوار؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ التبیان فی تفسیرالقرآن؛ التحقیق فی کلمات
القرآن الکریم؛ التعریفات؛ تفسیر راهنما؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر المنار؛ تفسیر نمونه؛ جامعالبیان عن تأویل آی
القرآن؛ جامع السعادات؛ رحمة من الرحمن فی تفسیر و اشارات
القرآن؛ روضالجنان و روحالجنان؛ الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه؛ صحیح مسلم با شرح سنوسی؛ علل الشرایع؛ القاموس المحیط؛ الکافی؛ کشف الاسرار و عدةالابرار؛ الکلیات معجم فی المصطلحات و الفروق اللغویه؛ کیمیای سعادت؛ لسان العرب؛ مجمع البحرین؛ مجمع البیان فی تفسیر
القرآن؛ مجمع الزوائد و منبع الفوائد؛ المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء؛ مستدرک الوسائل؛ المصباح المنیر؛ معجم الفروق اللغویه؛ مفاهیم اخلاقی دینی در
قرآن؛ مفرداتالفاظ
القرآن؛ من هدی
القرآن؛ موسوعة مصطلحات مفتاحالسعادة و مصباح السیادة فی موضوعات العلوم؛ المیزان فی تفسیر
القرآن.
دائرةالمعارف قرآن کریم، مقاله بخل.