عوامل اضلال (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عوامل
اضلال با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
تصميم ابليس براى
گمراه کردن مردم
:
۱. «قالَ يا إِبْلِيسُ ما لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ • قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ؛
(خداوند) فرمود: اى ابليس! چرا با سجدهكنندگان نيستى؟! گفت: پروردگارا! به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من نعمتهاى مادّى را در زمين در نظر آنها جلوه مىدهم، و به يقين همگى را گمراه خواهم ساخت»
۲. «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً قالَ • أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا؛
به ياد آور زمانى را كه به
فرشتگان گفتيم: براى
آدم سجده كنيد. همگى
سجده كردند، جز ابليس كه گفت: آيا براى كسى سجده كنم كه او را از گل آفريدهاى؟! سپس گفت: آيا خبر مىدهى، اين كسى را كه بر من برترى دادهاى به چه دليل بوده است؟ اگر مرا تا روز قيامت زنده بگذارى، همه فرزندانش را، جز اندكى از ايشان، گمراه و ريشه كن خواهم ساخت.»
۳. «قالَ يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ • قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ؛
فرمود: اى ابليس! چه چيز مانع تو شد كه بر مخلوقى كه با قدرت خود او را آفريدم سجده كنى؟! آيا تكبّر كردى يا از برترينها بودى؟! (برتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود!) گفت: به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم كرد»
نقش
استکبار، در اغواى انسانها:
۱. «وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعاً فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ قالُوا لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَيْناكُمْ سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحِيصٍ؛
و در قيامت، همه آنها در برابر دادگاه
عدل خدا ظاهر مىشوند؛ در اين هنگام، ضعفا و پيروان نادان به مستكبران و پيشوايان گمراه مىگويند: ما پيروان شما بوديم؛ آيا اكنون كه گرفتار مجازات الهى شدهايم، حاضريد سهمى از
عذاب الهی را از ما برداريد؟ آنها مىگويند: اگر خدا ما را هدايت كرده بود، ما نيز شما را هدايت مىكرديم؛ ولى اكنون چه بىتابى كنيم و چه شكيبايى، تفاوتى براى ما ندارد؛ راه گريزىبراى ما نيست.»
۲. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ • وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ؛
و بعضى از مردم سخنان بيهوده را مىخرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و
آیات الهی را به
استهزا گيرند؛ براى آنان عذابى خواركننده است! و هنگامى كه آيات ما بر او خوانده شود، با
تکبر روى برمىگرداند، چنانچه گويى آن را نشنيده است؛ گويا اصلًا گوشهايش سنگين است؛ او را به عذابى دردناك
بشارت ده!»
۳. «... يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ • قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ؛
...
مستضعفان به
مستکبران مىگويند: اگر شما نبوديد ما مؤمن بوديم. (امّا) مستكبران به مستضعفان مىگويند: آيا ما شما را از هدايت بازداشتيم بعد از آنكه به سراغ شما آمد (و آن را بخوبى دريافتيد)؟! بلكه شما خود مجرم بوديد.»
۴. «فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ إِنَّهُمْ كانُوا إِذا قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ؛
ما شما را گمراه كرديم، زيرا خود گمراه بوديم. چرا كه وقتى به آنها گفته مىشد: معبودى جز خدا وجود ندارد»، تكبّر و سركشى مىكردند»
جهل و نادانى، زمينه و بسترى مناسب، براى گمراه كردن ديگران:
۱. «... وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ؛
... و بسيارى از مردم، بخاطر هوا و هوس و نادانى، ديگران را گمراه مىسازند؛ و پروردگارت،
تجاوزکاران را بهتر مىشناسد.»
۲. «... فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ؛
... پس چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا
دروغ مىبندد، تا از روى جهل، مردم را گمراه سازد؟! خداوند هيچگاه گروه
ستمکاران را هدايت نمىكند.»
۳. «لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ؛
آنها بايد روز قيامت، بار گناهان خود را بطور كامل بر دوش كشند؛ و همچنين سهمى از گناهان كسانى كه بخاطر جهل، گمراهشان مىسازند. بدانيد آنها بار سنگين بدى بر دوش مىكشند!»
از عوامل اضلال که در آیات قران به آنها اشاره شده، رهبران
باطل هستند.
شیطان، موجودى
گمراهگر:
۱. «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ ... وَ يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِيداً؛
آيا نديدى كسانى را كه گمان مىكنند به آنچه از كتابهاى آسمانى كه بر تو و پيش از تو نازل شده، ايمان آوردهاند، در حالى كه مىخواهند براى داورى نزد طاغوت و حكّام
باطل بروند؟! با اينكه به آنها دستور داده شده كه به طاغوت كافر شوند. امّا شيطان مىخواهد آنان را در گمراهى دورى بيفكند.»
۲. «إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً وَ إِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً • وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً؛
آنچه آنها غير از خدا مىخوانند، تنها بتهايى است بى روح و بى اثر يا شيطانى سركش و ويرانگر. و آنها را گمراه مىكنم؛ و به آرزوها سرگرم مىسازم؛ و به آنان دستور مىدهم كه اعمال خرافى انجام دهند، و گوش چهار پايان را بشكافند، و آفرينش پاك خدايى را تغيير دهند؛ (و فطرت توحيد را به شرك بيالايند.) و هر كس، شيطان را به جاى خدا ولىّ خود برگزيند، زيان آشكارى كرده است.»
۳. «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ • وَ إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ثُمَّ لا يُقْصِرُونَ؛
پرهيزگاران هنگامى كه گرفتار وسوسههاى شيطان شوند، به ياد خدا و پاداش و كيفر او مىافتند؛ و در پرتو ياد او، راه حق را مىبينند و در اين هنگام بينا مىشوند. و مشركان را برادرانشان از شياطين پيوسته در گمراهى پيش مىبرند، و در اين راه كوتاهى نمىكنند.»
۴. «وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعاً فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ قالُوا لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَيْناكُمْ ... • وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ
وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ...؛
و در قيامت، همه آنها در برابر دادگاه عدل خدا ظاهر مىشوند؛ در اين هنگام، ضعفا و پيروان نادان به مستكبران و پيشوايان گمراه مىگويند: ما پيروان شما بوديم؛ آيا اكنون كه گرفتار مجازات الهى شدهايم، حاضريد سهمى از عذاب الهى را از ما برداريد؟ آنها مىگويند: اگر خدا ما را هدايت كرده بود، ما نيز شما را هدايت مىكرديم. ... و هنگامى كه كار تمام مىشود، شيطان مىگويد: «خداوند به شما
وعده حق داد؛ و من به شما
وعده باطل دادم، و تخلّف كردم. من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد....»
۵. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ • كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ ...؛
بعضى از مردم، بدون هيچ علم و دانشى، درباره خدا مجادله مىكنند؛ واز هر شيطان سركشى پيروى مىنمايند. بر او مقرر شده كه هركس ولايتش را بر گردن نهد، بطور مسلّم گمراهش مىسازد، و به آتش سوزان راهنماييش مىكند.»»
۶. «... قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ؛
... موسى گفت: اين نزاع شما از عمل شيطان بود، كه او دشمن و گمراهكنندهاى آشكار است.»
۷. «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ • وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ؛
اى فرزندان
آدم! آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را نپرستيد، كه او براى شما دشمن آشكارى است؟! او گروه زيادى از شما را گمراه كرد؛ آيا انديشه نكرديد؟!»
اظهار ايمان در ابتداى روز و
کفر در انتهاى آن، حيله
یهود براى گمراهسازى
مسلمانان:
«وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛
و جمعى از
اهل کتاب از يهود گفتند: به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز به ظاهر ايمان بياوريد؛ و در پايان روز، كافر شويد (و به اين وسيله مؤمنان را در ايمانشان متزلزل سازيد). شايد آنها از آيين خود باز گردند.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۵۲، برگرفته از مقاله «اضلال».