علوم قرآنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
علوم قرآنی، عبارت است از مجموعه علومی كه برای فهمیدن و شناخت هرچه بیشتر و دقیقتر
قرآن، و آموختن آن لازم است. لذا برای هر
مفسر و محقق قرآنی شناخت این علوم لازم است. ضرورت و فایده بحث در علوم قرآنی از آن جهت است که تا قرآن به طور کامل شناخته نشود و ثابت نگردد که
کلام الهی است، پیگیری محتوای آن بیمورد است.
علوم قرآنی به مجموعهای از علوم اطلاق میگردد که برای فهم و درک
قرآن مجید به عنوان مقدمه فراگرفته میشود، به بیان دیگر اطلاعات و دانستنیهایی که آشنایی با آنها برای هر
مفسر و محققی لازم است، مجموعه مباحث علوم قرآنی را تشکیل میدهند.
عبدالعظیم ذرقانی در تعریف آن میگوید:
مباحثی است متعلق به «قرآن از جهت
نزول قرآن، ترتیب، جمع کتابت، قراءت،
تفسیر،
ناسخ و
منسوخ و نظایر اینها.»
بدیهی است که چنین تعریفهایی حد و مرز مشخص را برای مسائل قابل طرح در علم علوم قرآنی بیان نمیکند و به همین خاطر برخی شمار انواع این علوم را پنجاه و برخی هشتاد و عدهای چهارصد و بیشتر ذکر نمودهاند.
بدرالدین زرکشی فهرست انواع علوم قرآنی را در چهل و هفت قسمت
و
سیوطی نیز رقم انواع آن را به هشتاد نوع رسانیده است.
«علوم قرآنی» بحثهای مقدماتی برای شناخت قرآن و پی بردن به شئون مختلف آن است، در علوم قرآنی مباحثی چون
وحی و نزول قرآن، مدت و ترتیب نزول، اسباب النزول، جمع و تالیف قرآن، کاتبان وحی، یکسانسازی مصحفها، پیدایش قرائات و منشا اختلاف آنها، حجیت و عدم تحریف قرآن، مساله
نسخ در قرآن، پیدایش متشابهات، اعجاز قرآن و....
ضرورت و فایده بحث در علوم قرآنی از آن جهت است که تا قرآن به طور کامل شناخته نشود و ثابت نگردد که کلام الهی است، پیگیری محتوای آن بیمورد است. برای رسیدن به نص اصلی که بر
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده، باید روشن شود که آیا تمامی قرائت یا برخی از آنها ما را به آن نصّ هدایت میکند؟ همچنین تشخیص ناسخ از منسوخ،
متشابهات، استنباط احکام و درک مفاهیم عالی قرآن و... همگی نیازمند، آشنایی با علوم قرآنی است.
بحث درباره قرآن کریم و شناخت مسایل مختلف آن، از همان دوران نخست مطرح بوده و همواره در طول تاریخ، بزرگان و دانشپژوهان در این زمینه به بحث و گفتگو نشسته و آثار گرانبهایی را از خود به یادگار گذاردهاند و پیوسته ادامه دارد.
بر اساس مدارک موجود، تحسین کسی که درباره قرآن به بحث پرداخته و گفتگو را آغاز نمود
یحیی بن یعمر شاگر
ابوالاسود دولی بود، که کتابی را در فن قرائت نگاشت که شامل قرائتهای مختلف آن دوره بود.
سپس
حسن بصری کتابی در عدد
آیات قرآن نوشت و نویسندگان بعدها آثار دیگری را در علوم قرآنی خلق کردند.
برخی از آثار مهم که عمدتا از قرآن یازدهم به بعد نوشته شده عبارتند از:
۱-
البرهان فی علوم القرآن، تالیف بدر الدین
محمد بن عبدالله
بن بهادر زرکشی.
۲-
الاتقان فی علوم القرآن، تالیف جلال الدین سیوطی.
۳-
مناهل العرفان فی علوم القرآن، تالیف عبدالعظیم زرقانی.
۴-
البیان فی تفسیر القرآن، تالیف ابوالقاسم خویی.
۵-
التمهید فی علوم القرآن،
محمدهادی معرفت.
و....
«علوم قرآنی» بحثهای مقدماتی برای شناخت قرآن و پی بردن به شؤون مختلف آن است، در علوم قرآنی مباحث مختلفی مطرح است از این جهت علوم را به صیغه جمع گفتهاند که هر یک از این مسایل در چاچوب خود دارای استقلال هستند و علمی جدا شناخته میشود و غالبا ارتباط تنگاتنگی میان این مسایل وجود ندارد، به همین دلیل میان مسایل علوم قرآنی نوعاً یک نظم طبیعی برقرار نیست تا رعایت ترتیب میان آنها ضروری گردد، لذا هر مساله جدا از مسائل دیگر قابل بحث و بررسی است.
(عـلـوم قرآنی) اصطلاحی است درباره مسایلی مرتبط با شناخت قرآن و شؤون مختلف آن فرق مـیان (علوم قرآنی) و (
معارف قرآنی) آن است که علوم قرآنی بحثی بیرونی است و به درون و مـحـتـوای قـرآن از جـنـبه تفسیری کاری ندارد، اما معارف قرآنی کاملا با مطالب درونی قرآن و محتوای آن سروکار داشته و یک نوع
تفسیر موضوعی به شمار میرود.
مـعارف قرآنی یا تفسیر موضوعی، مسایل مطرح شده در قرآن را از حیث محتوایی بررسی میکند بدین ترتیب که
آیات مربوط به یک موضوع را از سراسر قرآن در یکجا گردآورده و در مورد آن چه که از مجموع آنها به دست میآید سخن میگوید، مشروط بر آن که از محدوده دلالت قرآنی فراتر نـرود گـرچه در تفسیر موضوعی گاه ضرورت دارد به شواهد عقلی و نقلی دیگری نیز استشهاد شـود، ولـی بـحـث کـامـلا قـرآنـی اسـت و تنها از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار میگیرد این مطلب بدین جهت اهمیت دارد که بحثهایی را که جنبه (معارف اسلامی) دارند و احیانا در کنار دلایـل عـقـلی و نقلی به آیات قرآن نیز استناد میکنند، از (معارف قرآنی) یا (تفسیر موضوعی قرآن) جدا شود.
(عـلـوم قـرآنی) بحثهای مقدماتی برای شناخت قرآن و پی بردن به شؤون مختلف آن است در عـلـوم قـرآنی مباحثی چون
وحی و نزول قرآن، مدت و ترتیب نزول، اسبابالنزول، جمع و تالیف قـرآن،
کاتبان وحی، یکسان کردن مصحفها، پیدایش قرائات و منشا اختلاف در قرائت قرآن، حجیت و عدم تحریف قرآن، مساله نسخ در قرآن، پیدایش متشابهات در قرآن، اعجاز قرآن و مطرح مـی بـاشـد از ایـن جـهـت عـلوم را به صیغه جمع گفتهاند که هر یک از این مسایل در چارچوب خـود اسـتـقلال دارد و علمی جدا شناخته میشود و غالبا ارتباط تنگاتنگی میان این مسایل وجود نـدارد لـذا میان مسایل علوم قرآنی نوعا یک نظم طبیعی برقرار نیست تا رعایت ترتیب میان آنها ضروری گردد، لذا هر مساله جدا از مسایل دیگر قابل بحث و بررسی است.
ضـرورت بـحـث در علوم قرآنی از آن جهت است که تا قرآن کاملا شناخته نشود و ثابت نگردد که کـلام الـهی است، پی جور شدن محتوای آن موردی ندارد برای رسیدن به نص اصلی که بر
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده، باید روشن کرد که آیا تمامی قرائتها یا برخی از آنها است که ما را به آن نص هـدایـت مـی کـند؟
همچنین در مساله نسخ، تشخیص آیه منسوخ از ناسخ یک ضرورت اولی است الـبـتـه نـسـخ بـه معنای اعم که شامل تخصیص و تقیید نیز میباشد، چنان که در کلام پیشینیان نـیـز آمـده اسـت هـم چنین است مساله متشابهات در قرآن که بدون تشخیص این جهت در آیات، اسـتـنباط احکام و استفاده از مفاهیم عالیه قرآن به درستی ممکن نیست و هر یک از مسایل علوم قرآنی در جای خود، نقش مهمی در بهرهگیری از محتوای قرآن ایفا میکند برخی از این مسایل، از
مبادی تصوریه و برخی از
مبادی تصدیقیه به شمار میروند.
بـحـث درباره قرآن و شناخت مسایل مختلف آن، از همان دوران نخست مطرح بوده و همواره در طـول تـاریخ، بزرگان و دانشپژوهان در این زمینه به بحث و گفتوگو نشسته و آثار نفیس و گرانبهایی از خود به یادگار گذاردهاند و این مطالعات پیوسته ادامه دارد.
بـر پـایـه مدارک موجود، اولین کسی که درباره قرآن به بحث نشست و گفتوگو را آغاز نمود، یـحیی
بن یعمر شاگرد برومند ابوالاسود دؤلی (متوفای ۸۹) بود نام برده کتابی در فن قرائت قرآن، در روسـتـای واسـط، نـگـاشـت که شامل انواع قرائتهای مختلف آن دوره میباشد سپس حسن بصری (متوفای ۱۱۰) کتابی در عدد آیات قرآن نوشت نویسندگان و آثار دیگر موجود در این زمینه به ترتیب ظهور، عبارتند از:
عبدالله بن عامر یحصبی (متوفای ۱۱۸) رسالهای در اختلاف مصاحف عثمانی و نیز رساله دیگری در وقف و وصل در قرآن نوشته است و
شیبه بن نصاح مدنی (متوفای ۱۳۰) کتاب (
الوقوف) را نگاشت
ابان بن تغلب (متوفای ۱۴۱) نخستین کسی است که پس از یحیی
بن یعمر در فن قرائات کتاب نـوشـت
محمد بن سائب کلبی (متوفای ۱۴۶) اول کسی است که در (
احکام القرآن) کتاب نوشت
مقاتل بن سلیمان (متوفای ۱۵۰) نخستین نویسندهای است که درباره (
آیات متشابهات) کتاب نـوشـت
ابوعمرو،
علا بن زبان تمیمی (متوفای ۱۵۴) کتاب (وقف و ابتدا) و (قرائات) را نوشت
حمزة بن حبیب یکی از
قرا سبعه (متوفای ۱۵۶) در فن قرائات کتاب نوشت.
یحیی بن زیاد فرا (مـتوفای ۲۰۷) کتاب (
معانی القرآن) را در سه مجلد نوشت این نویسنده هم چنین کتاب (اختلاف اهل کوفه و بصره و شام در مصاحف) و کتاب (جمع و تثنیه در قرآن) را بـه تحریر درآورد
محمد بن عمر واقدی (متوفای ۲۰۷) کتاب (
رغیب) در علوم قرآنی و (
غلط رجال) را نـوشـت
ابوعبیده معمر بن المثنی (متوفای ۲۰۹) کتاب (اعجاز القرآن) در دو جز و (معانی القرآن) را نوشت او اول کسی است که در اعجاز قرآن کتاب نوشته است
ابوعبید قاسم بن سلام (متوفای ۲۲۴) کتابهای فراوانی در علوم قرآنی نوشته و او اول کسی است که در این زمینه به طور گسترده کتاب نوشته است از جمله کتب او (
فضائل القرآن)، (
المقصور و الممدود) در فن قرائات، (غریب القرآن)، (ناسخ و منسوخ) و (اعجازالقرآن) و، را میتوان نام برد
علی بن مدینی (متوفای ۲۳۴) در (اسباب نزول) کتاب نوشت
احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی (مـتوفای حدود ۲۵۰) کتاب (ناسخ و منسوخ) را نوشت
ابوزرعه عراقی (متوفای ۲۶۴) هزار بیت (الـفـیـه) در (غـریـب الـفـاظ قرآنی) سرود ابوعبدالله
احمد بن محمد بن سیار (متوفای ۲۶۸) (
ثواب القرآن) و (
کتاب القرائة) را تالیف کرد
ابومحمد عبدالله
بن مسلم (
ابن قتیبه) (متوفای ۲۷۶) کـتـاب هـای : (
تاویل مشکل القرآن) و (
تفسیر غریب القرآن) و (
اعراب القرآن) و (قرائات) را نوشت ابوالعباس
محمد بن یزید مبرد نحوی (متوفای ۲۸۶) کتاب (اعراب القرآن) را نوشت ابوعبدالله
محمد بن ایوب بن ضریس (متوفای ۲۹۴) کتابی در آنچه در
مکه و
مدینه نازل شده و نیز کتاب (فضائل القرآن) را نوشت ابوالقاسم
سعد بن عبدالله اشعری قمی (متوفای ۲۹۹) رسالهای در انواع آیات قرآن نوشت.
محمد بن زید واسطی متکلم امامی (متوفای ۳۰۷) کتابی در (اعجاز قرآن) نوشت و آن را در نظم و تالیف آن دانست
محمد بن خلف بن مرزبان (متوفای ۳۰۹) کتاب (
الحاوی) در علوم قرآنی در (۲۷) جز نوشت ابو
محمد حسن بن موسی نوبختی (متوفای ۳۱۰) کتاب (
التنزیه و ذکر متشابهات القرآن) را نوشت
ابوبکر بن ابی داوود عبدالله
بن سلیمان سجستانی (متوفای ۳۱۶) کتاب معروف (
المصاحف) و (
الناسخ و المنسوخ) و رسالهای در (قرائات) نوشت ابن درید
ابوبکر محمد بن الحسن ازدی (متوفای ۳۲۱) کتابی در (غریب القرآن) نوشت
ابن مجاهد ابوبکر احمد بن موسی (مـتـوفای ۳۲۴) کتاب ((السبعة فی القراآت) ) را نگاشت
ابوالبرکات عبدالرحمان انباری (متوفای ۳۲۸) (الـبـیـان فـی اعـراب القرآن) و (عجائب علوم القرآن) را به نگارش درآورد ثقةالاسلام
محمد بن یعقوب کلینی (متوفای ۳۲۹) کتاب (فضائل القرآن) را تالیف کرد
ابوبکر محمد بن عزیز سجستانی (متوفای ۳۳۰) کتاب معروف (غریب القرآن) را نگاشت ابوجعفر
احمد بن محمد نحاس (مـتـوفـای ۳۳۸) کـتـب (اعراب القرآن)، (الناسخ والمنسوخ) و (معانی القرآن) را تـحـریرنمود
ابومحمد قصاب
محمد بن علی کرخی (متوفای حدود ۳۶۰) کتاب (
نکت القرآن) را تقریر کرد ابو
بکر احمد بن علی رازی جصاص (متوفای ۳۷۰) کتاب (احکام القرآن) را در سه جلد بـزرگ تالیف کرد
ابوعلی فارسی (متوفای ۳۷۷) کتاب (الحجة فی القراات) را نگاشت ابوالحسن
عباد بن عباس (متوفای ۳۸۵) در احکام القرآن کتابی نوشت ابوالحسن
علی بن عیسی رمانی (متوفای ۳۸۶) کتاب (النکت فی اعجاز القرآن) را نگاشت
محمد بن علی ادفوئی (متوفای ۳۸۸) کـتاب (
الاستغنا) در علوم قرآنی را در ۲۰ مجلد نوشت ابو سلیمان
حمد بن محمد بستی خطابی (متوفای ۳۸۸) کتاب (
بیان اعجاز القرآن) را تالیف کرد.
ابـوبـکـر محمد بن طیب باقلانی (متوفای ۴۰۳) کتاب (اعجاز القرآن) را تقریر نمود ابوالحسن
محمد بن الحسین شریف رضی (متوفای ۴۰۴) (تلخیص البیان) در مجازات قرآن و (حقائق الـتـاویـل) در متشابه قرآن را تصنیف کرد ابوزرعه عبدالرحمان
بن محمد (متوفای حدود ۴۱۰) کتاب (
حجةالقرائات) را به رشته تحریر درآورد هبةالله،
ابن سلامة (متوفای ۴۱۰) کتاب (الناسخ و الـمـنـسـوخ) را نـوشـت ابـوعـبدالله
محمد بن محمد بن النعمان (
شیخ مفید) (متوفای ۴۱۳) (اعـجـازالـقـرآن) و (الـبـیـان) را در انـواع عـلـوم قرآنی نگاشته است ابوالحسن
عمادالدین قاضی عبدالجبار (مـتـوفای ۴۱۵) (
متشابه القرآن) و (
تنزیه القرآن عن المطاعن) را به تـحـریـردر آورده است ابوالقاسم
حسین بن علی مغربی (متوفای ۴۱۸) (
خصائص القرآن) را تالیف کرد ابوالحسن
علی بن ابراهیم حوفی (متوفای ۴۳۰) (
البرهان فی علوم القرآن) را نوشت
ابومحمد مکی بن ابیطالب (متوفای ۴۳۷) ((الکشف عن وجوه القراات السبع) ) را در دو جز بزرگ تالیف کرد
ابوعمرو دانی (متوفای ۴۴۴) (التیسیر) در قرائات سبع و (المحکم) در نقطه گذاری مصحف و (الـمـقـنـع) را در رسـم الـخـط مصحف تقریر نمود ابو
محمد علی بن احمد بن حزم ظاهری (متوفای ۴۵۶) (الناسخ و المنسوخ) را نوشت ابوالحسن
علی بن احمد واحدی نیشابوری (متوفای ۴۶۸) (اسباب النزول) و (فضائل القرآن) را تالیف کرد
ابوبکر عبدالقاهرجرجانی (متوفای ۴۷۱) (الرسالة الشافیه) در اعجاز قرآن و (دلایل الاعجاز) را تقریر نمود.
ابوالقاسم حسین
بن محمد راغب اصفهانی (متوفای ۵۰۲) (المفردات) در الفاظ غریبه قرآن را به تحریر درآورد
ابوبکر محمد بن عبدالله،
ابن عربی (متوفای ۵۴۳) (احکام القرآن) را در چهار مجلد نوشت
محمود بن حمزة
بن نصر کرمانی (متوفای حدود ۵۵۰) (
اسرار التکرار فی القرآن) را تالیف کـرد ابـوجـعـفـر
محمد بن علی بن شهرآشوب (متوفای ۵۸۸) (متشابهات القرآن و مختلفه) را تـقـریـر نـمود
ابومحمد قاسم بن فیره شاطبی (متوفای ۵۹۰) (حرز الا مانی) قصیده معروف در قـرائات سبع را انشا نمود ابوالفرج
عبدالرحمان بن علی بن جوزی (متوفای ۵۹۷) (فنون الافنان فی عجائب علوم القرآن) و (
المجتبی فی علوم القرآن) را تالیف کرد.
ابوالبقا عبدالله
بن الحسین عکبری (متوفای ۶۱۶) (
املا مامن به الرحمان) در اعراب قرآن را نوشت
علی بن محمد سخاوی (متوفای ۶۴۳) (
جمال القرا و کمال الاقرا) در قرائات سبع را تالیف کـرد ابـوالـقاسم
محمد بن عبدالله (متوفای حدود۶۵۰) رسالهای در لغات قبائل
عرب که در قرآن آمـده نوشت
ابن ابی الاصبع عبدالعظیم
بن عبدالواحد (متوفای ۶۵۴) (بدیع القرآن) را به رشته تـحـریـر درآورد
ابـومـحمد عبدالعزیز بن عبدالسلام (متوفای ۶۶۰) (مجاز القرآن) را تقریر نمود
ابوشامه شـمـسالدین عبدالرحمان
بن اسماعیل (متوفای ۶۶۵) (
المرشدالوجیز) را در علوم قـرآنـی تـالـیـف کرد
محمد بن ابی بکر رازی (متوفای ۶۶۶) (
اسئلةالقرآن المجید و اجوبتها) را نوشت.
در قـرن هـشتم جامعترین کتاب در علوم قرآنی نوشته شد این مهم بر دست توانای امام بدرالدین
مـحـمد بن عبدالله
زرکشی (متوفای ۷۹۴) انجام گرفت کتاب او (البرهان فی علوم القرآن) نام دارد کـه در چـهـل و هـفت فن از فنون علوم قرآنی بحث کرده و در این باب استقصا کامل نموده است و نیز بدرالدین
محمد بن ابراهیم بن جماعه (متوفای ۷۳۳) (
کشف المعانی) در متشابهات قرآن را تالیف کرد کمالالدین عبدالرحمان
بن محمد حلی معروف به
ابن العتائقی (متوفای ۷۷۰) (الناسخ والمنسوخ) را نوشت.
جلال الدین بلقینی شیخ و استاد
جلالالدین سیوطی (متوفای ۸۲۴) (
مواقعالعلوم فی مواقعالنجوم) را در انواع پنجاهگانه علوم قرآنی نوشت، که ابتدا جلالالدین سیوطی کتاب معروف خود را برآن پایهگذاری نمود سپس بر کتاب برهان زرکشی دست یافت و آن را محور قرار داد.
در قـرن نـهم معروفترین و جامعترین کتاب در علوم قرآنی کتاب (الاتقان) فی علوم القرآن، بر دسـت برومند جلالالدین سیوطی (متوفای ۹۱۱) نوشته شد البته این کتاب را باید از شاهکارهای قـرن نـهم به حساب آورد، زیرا فراغت از آن در سال (۸۷۲) بوده است همچنین وی کتاب معروف (معترکالاقران) را در اعجاز قرآن در سه مجلد بزرگ نوشته است در همین قرن ابوالخیر شمسالـدیـن
محمد بن محمد بن جزری (مـتوفای ۸۳۳) کتاب (
النشر فی القراات العشر) و کتاب (غایةالنهایة) در طبقات قرا و کتاب (فضائل القرآن) را نوشت.
قاضی زکریا بن محمد انصاری (متوفای ۹۲۶) (
فتحالرحمان) در رفع و دفع اشکالات و ابهامات قـرآن را تحریر نمود ابوعبدالله
محمد بن احمد مکی (متوفای ۹۳۰) (الاحسان) را در علوم قرآنی نـوشـت
محمد بن یحیی حلبی (متوفای ۹۶۳) (
القول المذهب) را در کلمات رومی معرب در قرآن تقریر کرد که از کتاب (
المهذب) سیوطی گرفته شده است.
اضافه بر موارد فوق، کسانی که در مقدمه تفسیر خود به مباحث علوم قرآنی پرداختهاند بسیارند، از جمله: مقدمه
جامعالتفاسیر راغب اصفهانی که شیواترین مباحث علوم قرآنی را دارا است و مقدمتان فی عـلـوم الـقـرآن، که مقدمه کتاب (المبانی) و مقدمه کتاب تفسیر
ابن عطیه که به نام (
المحرر الوجیز فی تفسیر القرآنالعزیز) نوشته است، دو مقدمه بسیار نفیس در شؤون قرآن مجید است مـقـدمه
تفسیر قرطبی و
تفسیر ابن کثیر و
تفسیر طبری از مهمترین مقدمهها در این زمینه است مقدمه تفسیر (
تفسیر آلاالرحمان) شیخ
محمد جواد بلاغی، از جامعترین مباحث علوم قرآنی برخوردار است (البیان) حضرت استاد
آیتالله خویی، که مقدمهای بر تفسیر است و جامعترین و کاملترین مباحث مهم علوم قرآنی را شامل میشود مقدمه
تفسیر صافی فیض کاشانی و مقدمه
تفسیر برهان نیز از مهمترین مباحث در جنبههای نقلی علوم قرآنی میباشد مقدمه
مجمع البیان علامه طبرسی از متقنترین مباحث علوم قرآنی برخوردار است.
از قـرن یازدهم به این طرف، کتب فراوانی در تفسیر علوم قرآنی نگاشته شده که ذکر آنها موجب تـطویل است برای نمونه نام تعدادی از آنها را در مقدمه (
التمهید) آوردهایم که میتوان رجوع نمود.
از مـیـان آثـار مـوجـود مـهمترین کتابها در زمینه علوم قرآنی اساسا دو کتاب البرهان و الاتقان میباشند.
الـبـرهـان فی علوم القرآن، تالیف امام بدرالدین
محمد بن عبدالله
بن بهادر زرکشی است ایشان از بـرجـسـتـهتـریـن عـلما و دانشمندان قرن هشتم میباشد ولادت او در
قاهره مصر به سال ۷۴۵ بـوده اسـت وی در هـمان دیار بزرگ شده و در رشتههای مختلف علوم اسلامی به سرحد استادی رسـیـده است وی طبق
مذهب شافعی تدریس
فقه میکرده و فتوی میداده است او در سال ۷۹۴ بـدرود حیات گفت کتاب وی (البرهان) زبدهترین کتاب در مباحث علوم قرآنی است این کتاب شمول و گستردگی را با ایجاز و ایفا در عبارت به هم آمیخته است نامبرده مباحث علوم قرآنی را تا ۴۷ نوع پیش برده و درباره هر یک آنچه لازم بوده گردآورده است، در عین حال که گوی سبقت از سابقین خود ربوده، برای لاحقین الگوی گرانبهایی به جای گذاشته است.
دومین کتاب، (الاتقان) فی علوم القرآن، تالیف جلالالدین عبدالرحمان سیوطی است ولادت او در اسـیوط مصر به سال ۸۴۹ میباشد (متوفای ۹۱۱ در قاهره) او در تمامی
علوم حدیث و تفسیر و دیگر علوم اسلامی ید طولایی دارد و تالیفات گرانبهایی از خود باقی گذارده است او ابتدا کتاب استاد خود
جلالالدین بلقینی (متوفای ۸۲۴)، (مواقعالعلوم) را محور قرار داده، تحریر و تهذیب نـمـود و بـر او افـزود و بـه نـام (
التحبیر فی علوم التفسیر) تالیف نمود وی در این کتاب بالغ بر ۲۰۲نـوع از مـبـاحـث عـلـوم قرآنی گرد آورد سپس بر کتاب استاد استاد خود (البرهان) تالیف زرکشی دست یافت و آن را بهتر پسند کرد و بنای کتاب خود را بر آن نهاد آن را تنقیح و تحریر نمود و مـطالب بسیاری بر آن اضافه نمود و تا ۸۰ نوع از عناوین علوم اسلامی را در آن فراهم کرد امروزه ایـن مـنابع از گستردهترین و جامعترین علوم قرآنی است که در اختیار محققین و پژوهش گران قرار دارد.
کـتاب (
مناهل العرفان) فی علوم القرآن، نوشته
محمد عبدالعظیم زرقانی، موسعترین کتاب در عـلـوم قـرآنـی در عـصـر اخـیـر اسـت و مـجـلس اعلای ازهر مصر این کتاب را برای تدریس در دانشگاههای ازهر مقرر نموده است مقدمه تفسیر (آلاالرحمان) تالیف علامه بزرگ
محمد جواد بـلاغـی (مـتـوفـای ۱۳۵۲) کـه تـحـقیقیترین نوشتهها در مهمترین مسایل علوم قرآنی را شامل مـیگـردد و بـه جـهـت اهـمـیـت آن، مـسـتقلا در مقدمه تفسیر مختصر شبر در مصر (قاهره) بـه چـاپ رسـیـده است این اثر بیشتر به دفع شبهات و به دفاع از مقام منیع قرآن پرداخته است در مـقـدمـه
تفسیر صافی دوازده فـصل به عنوان ۱۲ مقدمه در انواع مباحث علوم قرآنی سخن رانـده شـده اسـت مـقـدمـه تفسیر (
مرآتالانوار) که به طور تفصیل از نظر حدیثی به مقدماتی پـرداخـتـه و بـا عنوان مقدمه تفسیرالبرهان
سیدهاشم بحرانی به چاپ رسیده است مقدمه مذکور تـالـیـف
ابوالحسن عاملی اصفهانی (متوفای ۱۱۳۸) از شاگردان
مرحوم مجلسی است البیان فی تفسیرالقرآن، نوشته استاد علامه سید ابوالقاسم خویی (رحمهاللهتعالی) مقدمه لطیف و جامعی است در بـرخـی مـبـاحث علوم قرآنی و از تحقیقات عالیه در این زمینه برخوردار است مباحث فی علوم الـقرآن نوشته دکتر
صبحی صالح، استاد علوم اسلامی در دانشگاه لبنان شامل برخی از مباحث علوم قرآنی به صورت فشرده است.
ایـن جـانب از وقتی که خواندن قرآن را آموختم، با علاقه و لذت فراوان به تحقیق و بررسی درباره مـسـایل مختلف قرآن و مطالعه کتابهای گوناگونی که در این زمینه تالیف شده، پرداختهام با دقـت در مـسـایل مربوط به قرآن آنها را مورد توجه قرارداده و در ضمن مطالعات خود نکاتی را یـادداشـت میکردم، اعم از آنکه این نکات توجه مرا جلب میکرد و به ظرافت و صحت آن معتقد مـیشـدم و یـا نکاتی که در صحت آنها
شک و
تردید داشتم پس از سالیان دراز این یادداشتها را مـبـنـای تـالـیـف کـتـابـی قـرار دادم کـه شامل مباحث و مسایل مختلف علوم قرآنی است و نام آن را (الـتـمهید فی علوم القرآن) گذاشتم زیرا این مباحث به منزله تمهید و مقدمه برای تفسیر قرآن است.
آنچـه مـرا بـر تالیف آن اثر تشویق کرد این بود که جای چنین تحقیقی را در کتابخانههای فعلی
شیعه خـالـی دیـدم، در حالیکه پیش از این کتاب خانههای ما مملو از این قبیل تحقیقات بود هـم اکـنـون کتابی که تمام مسایل مربوط به قرآن را مورد بحث قرار داده باشد در بین کتابهای فـعـلی شیعه کمتر وجود دارد و کتابهای موجود تنها دارای بحثهای مختصری در برخی از این مسایل است و مطالب و بحثهای با ارزش در گوشه و کنار است و محققان بدان دسترسی ندارند مگر آنکه آنها را از منابع پراکنده طبق مذهب
اهل بیت (علیهالسّلام) بدست آورند به همین دلیل به تحقیق و نقد آثار و نظریات مختلف پرداختم و آنها را با نصوص قطعی
تاریخ و
روایات متواتر و یا همراه با قرائن قطعی مقایسه کردم در خلال مباحث کتاب (التمهید فی علومالقرآن) روشن شده که چه اشـتباهاتی برای بسیاری از محققان و دانشمندان دست داده است البته علت آن یا عدم حوصله و یـا تـعصب آن نسبت به مذهب و طریقه خاصی است که بدان معتقد بودهاند من هیچ مسالهای را مطرح نکردم مگر اینکه در حد توانایی خود به اصالت و صحت آن اطمینان یافتم.
اینجانب در تمام مدت اقامت خود در
نجف اشرف (۱۳۳۷-۱۳۵۰ ه ش) و پس از
مهاجرت به شهر مـقـدس
قم (اواخر سال ۱۳۵۰ ه ش) به تدریس این مباحث برای طلاب علوم دینی و دانشجویان اشـتـغال داشته و هیچگاه از آن
غافل نبودهام هدف من از این کار بحث و بررسی جمعی نسبت به این مسایل بوده، لذا هر مسالهای از این مسایل را در این جلسات مطرح کرده تا هر یک به طور کامل مـورد بـحـث قـرار گیرد و بهترین و استوارترین نظریات به دست آید به همین منظور گاهی نیز جـزوههـایـی را بـه عنوان نمونه منتشر کرده و آنها را در اختیار دوستان
دانشمند و محقق قرار مـیدادم تـا از افکار و آرا آنان نیز استفاده شود همینجا از همکاری کریمانه همه دوستان تشکر و قدردانی میکنم.
کـتـاب (الـتـمهید فی علومالقرآن) تاکنون در ۶ جلد از سوی انتشارات جامعه مدرسین منتشر شـده و مـجـلدات بعدی آن در دست تالیف است خوشبختانه این کتاب با عنایت حقتعالی مورد تـوجـه عـلـما و دانشمندان قرار گرفته و اکنون به عنوان یک مرجع در حوزه و دانشگاه مورد اسـتـفـاده محققین است در جلد اول این کتاب مسایل مربوط به
وحی، نزول قرآن، اسباب نزول، جـمـع و تـالـیف قرآن بحث شده است در جلد دوم قرائت و قرا و
ناسخ و
منسوخ بررسی شده است در جـلد سوم محکم و متشابه مطرح شده و با دستهبندی
آیات، بیش از هزار
آیه متشابه مورد دقت قـرار گـرفـته است جلد چهارم مباحث مقدماتی اعجاز قرآن است جلد پنجم به اعجاز بیانی قرآن اخـتـصاص یافته و ششم شامل
اعجاز علمی و
اعجاز تشریعی است جلد هفتم به رد شبهات درباره قـرآن اخـتـصـاص یـافـتـه و در مـجـلـدات بعدی بحثی با عنوان (تنزیه التفسیر عن الدخائل و الموضوعات) برای جداسازی صحیح از سقیم در روایات تفسیری خواهد آمد.
در کـتـاب (صـیانة القرآن من التحریف) مسایل مربوط به عدم تحریف قرآن جداگانه و به طور مـفـصـل بـررسی شده است همچنین کتاب (
التفسیر والمفسرون فی ثوبةالقشیب) که از سوی انـتـشارات دانشگاه رضوی منتشر شده به شناخت تفسیر و مفسران بزرگ و تاریخ و مراحل تفسیر قـرآن کـریـم و بـررسـی مهمترین تفاسیر، اختصاص یافته است ترجمه فارسی این کتاب با عنوان (تفسیر و مفسران) به زودی منتشر میشود.
هـنـگامی که شورای مدیریت حوزه علمیه قم کتاب (التمهید فی علوم القرآن) را به عنوان متن درسـی تعیین کرد، ضرورت خلاصهگیری آن نمایان شد به همین جهت ۶ جلد کتاب
التمهید در دو جلد تحت عنوان (تلخیص التمهید) برای تدریس خلاصه شد همچنین کتاب (تاریخ قرآن) بـه درخـواست سازمان (سمت) برای تدریس در رشته علوم قرآنی به
زبان فارسی و با اقتباس از دو جلد اول کتاب التمهید همراه با اضافاتی به رشته تحریر در آمد.
کـتاب حاضر در حقیقت خلاصه و بازنویسی از ۶ جلد اول کتاب (التمهید فی علوم القرآن) و نیز کـتـاب (صیانةالقرآن من التحریف) است این بازنویسی به گونهای انجام گرفته که متناسب با سـطح عمومی در حوزه و مقطع کارشناسی در دانشگاه باشد البته برای سطوح بالاتر و استفاده محققین رجوع به مجلدات التمهید پیشنهاد میشود.
امام خمینی در بیان حقیقت قرآن، به دو مرتبه از
قرآن پرداخت است: یکی پیش از تنزل و مقام بطون قرآن و دیگری پس از تنزل و مرتبه نازله قرآن. اما در مرتبه نخست، حقیقت قرآن کتاب تکوینی و از شئون ذاتی و حقایق علمی در حضرت واحدیت است و حقیقت آن کلامی نفسی و ذاتی است. این حقیقت برای کسی حاصل نمیشود، مگر برای ذات
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با
مکاشفه الهی در مقام «
قاب قوسین» و بلکه در «
مقام او ادنی» .
در حقیقت، قرآن مقام ظهور اسم الله به ظهور رحمانیت و رحیمیت است که جامع جمع و تفصیل
و صفحهای است که بیانگر
اسم اعظم الهی است، همچنان که
انسان کامل صورت اسم اعظم است و قرآن و انسان کامل هر دو، در جلوه بودن آن مقام، در یک رتبه هستند، از این جهت
نسخ و انقطاع در حقیقت قرآن راه ندارد، زیرا اسم اعظم و مظاهر او ازلی و ابدی هستند.
قرآن در این مقام سرّی میان
حق تعالی و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که با رازهای دیگر پوشیده است.
اما مرتبه دوم قرآن، رقیقه و تنزل یافته از عوالم بالاتر است که با هزاران حجاب تنزل مییابد و همان کتاب تدوینی است که تنزل یافته کتاب تکوینی است
که پس از عبور از حجابهای نوری بر قلب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد میگردد و از آنجا متنزل میشود و به مرحلهای میرسد که با زبان گفته میشود.
به اعتقاد امام خمینی حقایق قرآن به زبان عرفی نازل شده و این از باب شفقت و رحمت بر انسانها است تا هر شخصی به مقدار فهم خود از حقایق آن نصیبی داشته باشد.
به باور امام خمینی قرآن دارای بطنهای متعدد و حقایقی است که از دید انسانهای عادی پوشیده است.
به باور ایشان
ظاهر قرآن در مقابل باطن آن نیست بلکه
باطن قرآن در طول ظاهر آن است و آنچه در دست ما است، تنزل یافته مراتب بطونی و حقیقت قرآن است.
رابطه قرآن و تاریخ،
رابطه قرآن و حدیث،
رابطه قرآن و کلام،
رابطه قرآن و اخلاق،
فطرت قرآنی،
روانشناسی قرآنی.
برخی از این علوم قرآن عبارتند از:
تاریخ قرآن، وحی و نزول قرآن،
اعجاز قرآن،
محکم و متشابه،
عدم تحریف قرآن،
تدوین قرآن،
نص قرآن،
اسامی قرآن و
اوصاف قرآن، آیات و سورهها،
فهم قرآن و
تفسیر قرآن،
قرائات،
ترجمه قرآن،
تلاوت قرآن و ....
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علوم قرآنی» تاریخ بازیابی ۹۶/۱۱/۴ •
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفسیر و علوم قرآن» تاریخ بازیابی ۹۶/۱۱/۴. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی