• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عضد (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: عضد (مفردات‌قرآن)، عضد.


عَضُد (به فتح عين و ضم ضاد) از واژگان نهج البلاغه به معنای بازو که ما بین آرنج تا شانه است. حضرت علی (علیه‌السلام) در قرابت خویش به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از این واژه استفاده نموده است.



عَضُد به معنای بازو که ما بین آرنج تا شانه است چنانکه ذراع از آرنج است تا سر انگشتان.


امام (صلوات‌الله‌علیه) در قرابت خویش به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده است: «وَأَنَا مِنْ رَسُولِ اللهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) كَالصِّنْوِ مِنَ الصِّنْوِ، وَالذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ.» (و من نسبت به پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همچون روشنى كه از روشنايى ديگر گرفته شده باشد و همچون ذراع نسبت به بازو هستم (بنابراين روش او را از دست نمى‌دهم).) (شرح‌های نامه: ) مثلا نور ماه از خورشید و نور چراغی از چراغ دیگر است و ذراع به عضد کاملاً چسبیده و غیر منفّک است.
در نسخه دیگر به جای «ضوء» «صنو» آمده است و «صنوان» دو درخت است که از یک ریشه روئیده باشند یعنی من از آن حضرت چنینم.


این ماده یک بار در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۷۲۴.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۳، ص۱۰۲.    
۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص، نامه ۴۵.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۳، ص۸۱، نامه ۴۵.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۱۸، نامه ۴۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۵۵.    
۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۶۸.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۸۷.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۰، ص۲۱۲.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۰، ص۱۲۱.    
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۶، ص۲۹۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عضد»، ج۲، ص۷۲۴.    






جعبه ابزار