عصمت امامان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این مقاله درباره
عصمت امامان علیهمالسّلام از هرگونه پلیدی و
گناه است.
این
آیه دلالت بر
عصمت امامان علیهمالسّلام از هرگونه گناه و خطا میکند:
یـایها الذین ءامنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم...
اى كسانى كه
ایمان آوردهايد! اطاعت كنيد
خدا را! و اطاعت كنيد
پیامبر خدا و اولو الأمر (
اوصیای پیامبر) را!
از
عصمت امامان (علیهمالسّلام) در آیات الهی و روایات سخن به میان آمده است و یکی از مسائل مهم و زیربنایی که بسیاری از مسائل امامیه بر آن مبتنی است، حجت گفتار، فعل و تقریر امامان
معصوم (علیهمالسّلام) است که بر مبنای
عصمت آنان میباشد و در راستای تفسیر
وحی و تبیین جزئیات احکام شرعی است. برخی استدلالهای امامیه بر ضرورت نصب امام از طرف خداوند، مانند نیاز
شریعت به حافظ و نگهبان،
عصمت امام را نیز اثبات میکند.
امام خمینی نیز
عصمت را از ویژگیهای مهم امامان میداند و آن را ادامه
عصمت مطلقه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میشمارد.
ازاینرو امامان
معصوم حجت خدا بر روی زمیناند که در سیر، رفتار و گفتار و در تمام شئون زندگی بر
بندگان حجت میباشند
و
عصمت آنان، مانند
عصمت انبیاء ناشی از ایمان کامل آنان است که خود را در محضر حق میبینند و خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال خود
مشاهده میکنند.
ایشان همه اولیای کامل را در ویژگی
طهارت و پاکی از هرگونه رجس ظاهر و باطنی با پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شریک دانسته و بر
عصمت و پاکی امامان از هرگونه خطا، سهو و فراموشی تاکید کرده است.
به اعتقاد امام خمینی گستره
عصمت پیشوایان الهی از نظر زمانی، از آغاز تا پایان عمر آنان است. ازاینجهت در بعضی روایات برای عدم صلاحیت افرادی که مدتی از عمر خود را مشرک بودهاند برای منصب امامت به آیه
(لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ) استدلال شده است. امام
معصوم حجت خداوند روی زمین است و اثر این منصب که از ناحیه خداوند است، ولایت بر جان و مال مردم است.
در این آیه
اولوا الامر بـه رهـبران و امامان
معصوم تفسیر شده است، زیرا این
تفسیر با اطلاق
وجوب اطاعت که از آیه فوق استفاده میشود کاملا سازگار است، چون مقام
عصمت امام، او را از هر گونه خطا و اشـتـبـاه و گـنـاه حـفـظ مـیکند، و به این ترتیب فرمان او همانند فرمان
پیامبر صلیاللهعـلیهوآلهوسلم بدون هیچ گونه قید و شرطی
واجب الاطاعه است، و سزاوار است که در ردیـف اطـاعـت او قـرار گـیـرد و حـتـی بـدون تـکـرار اطـیـعـوا عـطـف بـر
رسول شـود. جـالب تـوجـه ایـنـکـه بـعـضـی از دانـشـمـنـدان مـعـروف
اهل تسنن از جـمـله مـفـسـر مـعـروف
فخر رازی در آغـاز سـخـنـش در ذیل این آیه، به این حقیقت
اعتراف کرده، میگوید:
کسی که
خدا اطاعت او را به طور
قطع و بدون چون و چرا لازم بشمرد حتما باید
معصوم بـاشد، زیرا اگر
معصوم از خطا نباشد به هنگامی که مرتکب اشتباهی میشود خداوند اطاعت او را لازم شمرده، و پیروی از او را در انجام خطا لازم دانسته، و این خود یک نوع
تضاد در
حکم الهـی ایـجـاد مـیـکـنـد، زیـرا از یـک طـرف انـجـام آن
عمل مـمـنوع است، و از طرف دیگر پیروی از اولوا الامر لازم است، و این موجب
اجتماع امر و نهی میشود.
بنابراین از یک طرف میبینیم خداوند اطاعت فرمان اولوا الامر را بدون هیچ قید و شرط لازم دانسته و از طرف دیگر اگر اولوا الامر
معصوم از خطا نباشند چنین فرمانی صحیح نیست، از ایـن مـقـدمـه چـنـیـن استفاده میکنیم که اولوا الامر که در آیه فوق به آنها اشاره شده حتما باید
معصوم بوده باشند.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۲۲۰، برگرفته از مقاله «عصمت امامان». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.