عشر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَشْر (به فتح عين و سكون شين) (به) از
واژگان نهج البلاغه از اسماء عدد است به معنای «ده». این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
عَشْره و
عَشیره (به فتح عین) به معنای
خانواده و
مَعْشَر (به فتح عین و شین) به معنای جماعت و
عُشّار (به ضم عین) به معنای کسی که در دروازه
مالیات و (ده یک) میگیرد.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
قیامت و شهر
بصره و ... از این واژه استفاده نموده است.
عَشْر (بر وزن عقل) از اسماء عدد است به معنای «ده» همچنین
عَشره (بر وزن خمسه و به فتح هر سه) و
عَشیره به معنای خانواده است.
راغب گوید: آن اهل رجل و خانواده اوست.
مَعْشَر به معنای جماعت آمده است.
عُشّار به معنای کسی که در دروازه مالیات و (ده یک) میگیرد.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره قیامت فرموده است:
«(يَوْم تَشْخَصُ فِيهِ الاَْبْصَارُ)، وَتُظْلِمُ لَهُ الاَْقْطَارُ، وَتُعَطَّلُ فِيهِ صُرُومُ الْعِشَارِ» یعنی روزی که در آن چشمها خیره میشوند و اطراف تاریک میگردند و گلّههای شتران باردار رها کرده میشوند.
(شرحهای خطبه:
) این جمله از:
(و اذا العشار عطلّلت) گرفته شده است. «صروم» جمع صرمه به معنای قطعه و گلّه
و «عشار» جمع «عشراء» و آن ناقهای است که بر حملش ده ماه گذشته باشد.
اینکه درباره بصره فرموده است:
«وبها تِسعةُ أعشار الشَّرّ، المُحتَبس فيها بَذنبه، والخارجُ بعَفو اللّه» «نه دهم شرّ در بصره است هر که در آنجا بماند به علت گناهش است و هر که از آن خارج شود، به جهت
عفو خدا خلاص شده است.»
(شرحهای خطبه:
) ظاهراً یک مطلب مقطعی است زیرا آن موقع اهواء گوناگون و افکار مختلفی در آن بوده است.
در
حکمت ۴۱۸ فرموده:
«الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ» «
بردباری و ملایمت خانواده است.»
(شرحهای حکمت:
) یعنی مانند خانواده مردم را به یاری انسان میخواهد.
به
عثمان بن حنیف مینویسد:
«طُوبَى لِنَفْس أَدَّتْ إِلَى رَبِّهَا فَرْضَهَا،... فِي مَعْشَر أَسْهَرَ عُيُونَهُمْ خَوْفُ مَعَادِهِمْ» «خوشا به حال کسی که واجبش را به
خدا ادا کرده در جماعتی که خوف
معاد چشم آنها را بیخواب کرده است.»
(شرحهای
نامه:
)
این ماده به
کرّات در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عشر»، ج۲، ص۷۱۹.