عزاداری حضرت ابراهیم برای امام حسین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عزاداری حضرت ابراهیم برای امام حسین، از مباحث مرتبط به تاریخچه عزاداری برای
امام حسین (علیهالسّلام) است. عزاداری و گریه در سوگ امام حسین (
علیه
السّلام) از سابقهای دیرینه برخوردار است و ریشه آن به قبل از واقعه
کربلا و شهادت ایشان باز میگردد. برخلاف تصور برخی، سوگواری و گریه برای امام حسین (
علیه
السّلام) منحصر به بعد از واقعه
عاشورا نیست و روایات متعددی حاکی از آن است که حتی قبل از شهادت آن حضرت، انبیاء و اولیاء الهی بر مصائب ایشان گریستهاند. یکی از انبیایی که در روایات به گریه ایشان برای امام حسین (
علیه
السّلام) اشاره شده
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) است.
روایات مختلفی درباره عزاداری حضرت
ابراهیم (
علیه
السّلام) برای امام حسین (
علیه
السّلام) نقل شده است که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
در روایتی نقل شده است: "هنگامی که
ابراهیم (
علیه
السّلام) قصد داشت بتها را درهم شکند، به قوم خود گفت: من بیمارم و نمیتوانم به عید شما بیایم." در برخی منابع، بیماری حضرت
ابراهیم (
علیه
السّلام) در این روایت، به سبب حزن و اندوه ایشان از مصیبت امام حسین (
علیه
السّلام) دانسته شده است.
همچنین در روایتی دیگر آمده است که حضرت
ابراهیم (
علیه
السّلام) سوار بر
اسب در زمین کربلا در حال حرکت بود که ناگهان اسبش لغزید و حضرت
ابراهیم (
علیه
السّلام) به زمین افتاد و سر ایشان مجروح شد و خون جاری شد. حضرت
ابراهیم (
علیه
السّلام) شروع به
استغفار کرد و گفت: "خدایا! چه گناهی از من سر زده است؟" در این هنگام،
جبرئیل امین نازل شد و
عرض کرد: "ای
ابراهیم! گناهی از تو سر نزده است، اما در این مکان، سبط خاتم الانبیاء و فرزند خاتم الاوصیاء به شهادت خواهد رسید و خون تو به تبعیت از خون او جاری شده است."
در برخی روایات، به ارتباط میان یاد و نام امام حسین (
علیه
السّلام) و پذیرش فدیه حضرت
ابراهیم (
علیه
السّلام) اشاره شده است. در روایتی از
امام رضا (علیهالسّلام) نقل شده است: "هنگامی که خداوند به
ابراهیم (
علیه
السّلام) دستور داد تا فرزندش
اسماعیل (علیهالسّلام) را قربانی کند،
ابراهیم (
علیه
السّلام) فرزندش را به قربانگاه برد. اما خداوند به او
وحی کرد که به جای اسماعیل، گوسفندی را قربانی کند.
ابراهیم (
علیه
السّلام) آرزو کرد که کاش گوسفندی نیامده بود و او میتوانست اسماعیل (
علیه
السّلام) را قربانی کند تا دلش شکسته شود و به مقام رفیع
صبر و
رضا برسد. در این هنگام، خداوند به
ابراهیم (
علیه
السّلام) وحی کرد: ای
ابراهیم! چه کسی محبوبترین خلق در نزد توست؟
ابراهیم (
علیه
السّلام)
عرض کرد: حبیب تو،
محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم). خداوند فرمود: آیا محمد (صلیاللهو
علیهوآلهو
سلم) را بیشتر دوست داری یا خودت را؟
ابراهیم (
علیه
السّلام) گفت: البته که محمد (صلیاللهو
علیهوآلهو
سلم) برای من دوست داشتنیتر از جانم است. خداوند فرمود: آیا فرزند محمد (صلیاللهو
علیهوآلهو
سلم) را بیشتر دوست داری یا فرزند خود را؟
ابراهیم (
علیه
السّلام)
عرض کرد: فرزند محمد (صلیاللهو
علیهوآلهو
سلم) را. خداوند فرمود: آیا بریده شدن سر فرزند محمد (صلیاللهو
علیهوآلهو
سلم) به تیغ ستم دشمنان بیشتر دلت را میسوزاند یا ذبح فرزندت به دست خودت در راه طاعت من؟
ابراهیم (
علیه
السّلام)
عرض کرد: ذبح فرزند محمد (صلیاللهو
علیهوآلهو
سلم) به دست دشمنان بیشتر دل مرا میسوزاند. خداوند فرمود: ای
ابراهیم! جمعی که گمان میبرند از امت خاتم انبیاء (صلیاللهو
علیهوآلهو
سلم) هستند، فرزند او
حسین (علیهالسّلام) را به ظلم و ستم مانند گوسفند سر میبرند و به جهت این عمل مستحق غضب و سخط من میشوند. پس
ابراهیم (
علیه
السّلام) جزع نمود و دلش شکست و گریست. در این هنگام، وحی آمد که: ای
ابراهیم! به خاطر ناله و شیونی که تو برای حسین (
علیه
السّلام) انجام دادی، قربانی ات را پذیرفتم و برای تو درجات رفیع اهل مصائب را واجب نمودم. و این است قول خداوند که:
(وَ فَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ)؛ «ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم.»"
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۳۳۵.