• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عَرْو (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عَرْو (به فتح عین) از واژگان نهج البلاغه به معنای قصد کردن و آمدن با خواستن است. این واژه دارای مشتقاتی است که در نهج البلاغه به‌کار رفته است، مانند: عُروَه (به ضم عین و فتح واو) به معنای دستگیره. حضرت علی (علیه‌السلام) در نامه به حکام بلاد و شیطان و ... از این واژه استفاده نموده است.



عَرْو (مثل عقل) به معنای قصد کردن و آمدن با خواستن آمده است. «عَراه عَروا: اَتاه طالبا» اعتراء نیز از آن است. عُروَه به معنای دستگیره آمده است.


امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره بعضی افراد فرموده است: «وَإِنْ عَرَتْهُ مِحْنَةٌ انْفَرَجَ عَنْ شَرَائِطِ الْمِلَّةِ» «اگر امتحانی به او آید از راه‌های دین فاصله می‌گیرد.» (شرح‌های حکمت: )
به حکام بلاد درباره آزار نرساندن لشکریان‌شان به مردم نوشته است: «وَأَنَا بَيْنَ أَظْهُرِ الْجَيْشِ، فَارْفَعُوا إِلَيَّ مَظَالِمَكُمْ، وَمَا عَرَاكُمْ مِمَّا يَغْلِبُكُمْ مِنْ أَمْرِهِمْ» «من در میان لشکر هستم، ظلامتها را به من برگردانید و آنچه شما را پیش آید از آنچه در کار لشکریان عاجز شدید به من بگویید.» (شرح‌های نامه: ) «عراکم» یعنی شما را پیش آمد و شما را قصد کرد.
درباره شیطان فرموده است: «اعْتَرَتْهُمُ الحَمِيَّةُ، وَغَلَبَتْ عَلَيْهِمُ الشِّقْوَةُ» «حمیّت او را دریافت و شقاوت بر او غلبه کرد.» (شرح‌های خطبه: )
«عُروَه»: دستگیره. دستاویز مادّی باشد یا معنوی. درباره اسلام فرموده است: «لاَ انْفِصَامَ لِعُرْوَتِهِ، وَلاَ فَكَّ لِحَلْقَتِهِ، وَلاَ انْهِدَامَ لاَِسَاسِهِ» «قطع شدن نیست دستگیره آن را، باز شدن نیست حلقه آن را انهدامی نیست پایه آن را» (شرح‌های خطبه: ) جمع عروه عری است.


این ماده شش بار در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۷۱۴.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۱، ص۲۸۸.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۳، ص۵۳۴.    
۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص، حکمت ۱۴۲.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۳، ص۱۹۰، حکمت ۱۵۰.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۹۸، حکمت ۱۵۰.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۷۵.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۵۵.    
۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۵۸.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۳، ص۲۴۷.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۱، ص۲۳۳.    
۱۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۳۵۹.    
۱۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص، نامه ۶۰.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۳، ص۱۲۹، نامه ۶۰.    
۱۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۵۰، نامه ۶۰.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۰۳.    
۱۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۳۳۱.    
۱۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۳۳۲.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۱، ص۲۱۹.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۰، ص۳۴۸.    
۲۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۷، ص۱۴۸.    
۲۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۳۳، خطبه ۱.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۱، ص۱۵، خطبه ۱.    
۲۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۲، خطبه۱.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۹.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۵۴.    
۲۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۵۵.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱، ص۱۸۵.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲، ص۵۸.    
۳۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۲، ص۵۸.    
۳۱. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۳، ص۵۳۵.    
۳۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۴۹۸، خطبه ۱۹۸.    
۳۳. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۲۰۰، خطبه ۱۹۳.    
۳۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۱۴، خطبه ۱۹۸.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۸۹.    
۳۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۰۷.    
۳۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۲۱.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۷، ص۶۸۹.    
۳۹. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱۲، ص۲۸۸.    
۴۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۰، ص۱۹۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عرو»، ج۲، ص۷۱۴.    






جعبه ابزار