• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استدراج

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



استدراج: غافلگیر کردن گناهکاران با نعمت‌ است.
واژه «استدراج» به معناى فریب دادن و نزدیک کردن تدریجى است. مفهوم کلّى «انجام تدریجى» در این واژه نهفته است.



از دیدگاه اهل لغت
[۱] مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ ش، ..........، ج ۳، ص: ۱۹۰
استدراج دو معنی دارد، یکی گرفتن چیزی به تدریج است. زیرا اصل این ماده از درجه گرفته شده که به معنی " پله" است، همان گونه که انسان در صعود و نزول از طبقات پائین عمارت به بالا، یا به عکس، از پله‌ها استفاده می‌کند، همچنین هر گاه چیزی را تدریجاً و مرحله به مرحله بگیرند یا گرفتار سازند به این عمل استدراج گفته می‌شود.معنی دیگر "پیچیدن" است، همان گونه که یک طومار را به هم می‌پیچند.
از حسین بن علی(صلوات الله علیهما) در تحف العقول نقل شده فرمود:
«استدراج از خداوند سبحان آن است که نعمت بنده را فراوان کند و توفیق شکر را از او سلب نماید.»
[۴] قریشی، سید علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، ششم، ج ۲، ص: ۳۳۵



در اصطلاح دینى، مراد از استدراج این است که خداوند گناهکاران و نافرمانان جسور و بى‌شرم را سریع گرفتار عقوبت نمى‌کند؛ بلکه درهاى نعمت خود را بر آنها مى‌گشاید. فراوانى نعمت یا آنها را از خواب غفلت بیدار مى‌کند که این همان «هدایت الهی» است و یا بر غرور آنها مى‌ افزاید و عقوبت را سخت‌تر مى سازد که این، استدراج است
[۵] اصول کافى، ج۴،ص۱۸۹.
[۶] تاج العروس، ج۲،ص۴۱.



«استدراج» دو بار در قرآن کریم به کار رفته استو هر دو درباره انکار کنندگان آیات الهی است. ولی کید الهی، مهلت، استهزاء، طول عمر دادن و... به عنوان «استدراج»، بارها در آیات قرآن آمده است.
«وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ»
«و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمی‌دانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد.»
در این آیه، قرینه مقام دلالت دارد بر این که منظور از استدراج نزدیک شدن به هلاکت است یا در دنیا و یا در آخرت و این که استدراج را مقید کرد به راهی که خود آنان نفهمند، برای این است که بفهماند این نزدیک کردن آشکارا نیست، بلکه در همان سرگرمی به تمتع از مظاهر زندگی مادی مخفی است، و در نتیجه ایشان با زیاده روی در معصیت پیوسته بسوی هلاکت نزدیک می‌شود. پس می‌توان گفت استدراج، تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگری است تا بدین وسیله التذاذ به آن نعمت‌ها ایشان را از توجه به وبال کارهایشان غافل بسازد.

از امام صادق (ع)، در تفسیر آیه فوق چنین نقل شده که فرمود:
«هو العبد یذنب الذنب فتجدد له النعمة معه تلهیه تلک النعمة عن الاستغفار من ذلک منظور از این آیه بنده گنهکاری است که پس از انجام گناه، خداوند او را مشمول نعمتی قرار می‌دهد ولی او نعمت را به حساب خوبی خودش گذاشته و از استغفار در برابر گناه غافلش می‌سازد.

متکلّمان مسلمان، استدراج را در دو معنا به کار برده ‌اند:
الف. امور و کارهاى شگفت و فوق‌العاده‌اى که از کسانى مانند مرتاضان‌و راهبان سرمى‌زند؛
ب. مهلتى که خداوند به بندگان گناهکارش مى‌دهد و چون مى‌خواهد آنان را نگونبخت کند، خواسته‌هاى دنیایى‌شان را برمى‌آورد و بنده بى آنکه خود بداند، اندک اندک از رحمت خدا دور مى‌شود و به کیفر او نزدیک مى‌گردد
[۱۲] دائرة المعارف تشیّع، ۲/ ۱۰۰



۱. مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ ش، ..........، ج ۳، ص: ۱۹۰
۲. ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب،ج۲،ص۲۶۹.    
۳. راغب اصفهانی حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن،ص۱۶۷    
۴. قریشی، سید علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، ششم، ج ۲، ص: ۳۳۵
۵. اصول کافى، ج۴،ص۱۸۹.
۶. تاج العروس، ج۲،ص۴۱.
۷. تفسیر نمونه،ج۷،ص۳۳.    
۸. سوره اعراف(۷)،آیه ۱۸۲.    
۹. سوره قلم(۶۹)،آیه ۴۴.    
۱۰. علامه طباطبائی، محمد حسین؛ المیزان، مترجم:موسوی همدانی سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ ش، پنجم، ج ۸، ص:۴۵۳.    
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب؛ اصول کافی،ج۲،ص۴۵۲.    
۱۲. دائرة المعارف تشیّع، ۲/ ۱۰۰



سایت پژوهه    
فرهنگ شیعه،ص۷۳-۷۴،پژوهشکده تحقیقات اسلامی،ناشر،زمزم هدایت    






جعبه ابزار