عدل تشریعی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از انواع
عدل، عدل تشریعی است
عدل تشریعی بدین معنا است که
اوامر و
نواهی و هر آنچه
خداوند بر
انسان تکلیف کرده است، بر دادگری و
عدالت است.
قرآن کریم،
بعثت پیامبران را برای آن میداند که
جامعه انسانی را به سوی
قسط و عدل برند.
و به
پیامبر اسلام (ص) فرمان میدهد: «بگو پروردگارم مرا به قسط و عدل امر فرموده است.»
قسط و
عدل آنگاه پای میگیرد که نظام قانونگذاری، دادگرانه باشد و دیگر آنکه قوانین با دادگری اجرا گردند.
امام خمینی عدالت را از صفات کمالی میداند که خداوند بر اساس آن نظام عالم را بنا کرده است.
ایشان با تاکید بر عدالت در تشریع خاطرنشان کرده که مقتضای
عدالت این است که دین در بیان احکام و قوانین و بیان معارف و حقایق که مقصد اصلی ادیان الهی است، در اوج و کمال خود باشد، در غیر این صورت نقص در شریعت و خلاف عدل الهی است.
چنانکه برای تحقق یک حکومت عادلانه و الهی در جامعه قوانینی بر اساس عقل و عدالت نیاز است تا بهواسطه این قوانین عدالت در جامعه استوار گردد و هر گونه تبعیض و ظلم در آن برطرف شود.
افزون بر این لازمه عدالت تشریعی خداوند، چنان که امام خمینی خاطر نشان کرده است، اموری چند است، ازجمله:
۱- وجود قدرت در امتثال تکلیف: خداوند به مقدار وسع و قدرت انسان تکلیف میکند و تکلیف به آنچه خارج از قدرت و طاقت انسان است، قبیح و ظلم است.
۲- عدم تکلیف به اطاعت از ظالمان: مقتضای عدالت امر تشریعی نبود امر به اطاعت از ظالمان است، و ازاینجهت ممکن نیست «اولوالامر» حاکمان و سلاطین جور باشند که خود رواجدهنده فساد و ظلماند و این خلاف عدل الهی است.
۳-وجود اختیار و نبود جبر:
عدل الهی اقتضا میکند انسان در برابر تکلیفهایی که بر عهده او گذاشته شده است،
مختار باشد و قول به جبر در افعال انسان و مؤاخذه او بر انجام افعالی که در انجام آن مجبور بوده خلاف عدل الهی است. در این میان برخی از اشاعره برای رهایی از این پیامد قائل به «کسب» شدهاند، به این بیان که خداوند خالق افعال بشر است و انسان کسب کننده افعال خود است و قلمرو افعال خداوند غیر از افعال انسان است. امام خمینی با منزه دانستن خداوند از ظلم با چند دلیل قول به جبر را باطل و نظریه امامیه در «امر بین الامرین» را ثابت میکند.
الف. در نظام قانونگذاری
اسلام شخص نابالغ و
مجنون از
تکلیف فارغ است؛ زیرا این دو، توان بدنی و نیروی عقلانی بایسته تکلیف را ندارند.
ب.
اسلام تکلیفی بر ننهاده است که مکلّفان نتوانند و بدین روی،
روزه بر بیماران
واجب نیست و چون
آب پیدا نشود،
تکلیف وضو ساقط است و کسی که ایستاده نمیتواند، میباید نشسته
نماز بگزارد و به طور کلّی هیچ
حکم شاق و
حرجی در قوانین
اسلام نیست.
ج. برخی امور
حرام، در حال
اضطرار،
مباح میگردند و
پیامبر اسلام (ص)، بنابر
روایت، نُه امر را از
امت خویش برداشته است.
•
پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص۳۳۵، انتشارات زمزم هدایت. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.