عدالت اجتماعی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عدالت اجتماعی از اصطلاحات
علوم اجتماعی و
علوم سیاسی است و همواره
آرزوی انسان بوده است.
عدالت اجتماعی به معنای رعایت
تناسب،
استحقاق ها و شایستگی ها در ساحت
اجتماع است. در این تعریف، هر گروه و
صنف و طبقهای باید در جایگاه شایسته خویش جای گیرد و در پی جایگاه دیگران برنیاید.
عدالت اجتماعی مبتنی بر احوال و افعال اعضای
جامعه است و مرتبت هر کس بنابر
استحقاق و
استعداد او تعیین میشود
.
نگاه
دین مبین
اسلام به عدالت با
مکاتب بشری متفاوت است.
اهمیّت
عدالت در اسلام از آنجا سرچشمه میگیرد که بنابر آموزههای اسلامی،
خداوند،
عادل است و همه افعال الهی عین دادگری و عدالت اند و
ستم و
افراط و
تفریط بدانها راه ندارد.
عدل در
تشیع اهمیّتی ویژه دارد؛ چونان که از
اصول دین و
مذهب به شمار میآید.
قرآن کریم، برای
بعثت پیامبران و نزول کتب آسمانی از دو
هدف یاد میکند: برقرار ساختن
عدالت میان انسانها و تأمین
سعادت دنیوی و اخروی آنان و دیگر
هدایت انسانها از تاریکیهای
شرک و
کفر به سوی
نور توحید و
بندگی خدا. ا
نسان موظّف است بر پایه تعالیم دینی، فعّالیتهای فردی و اجتماعی خویش را با
عدالت همراه سازد و از این گذر به
سعادت دست یابد.
چون
پیامبر اسلام (ص) به
مدینه هجرت کرد و
حکومت دینی خویش را بنیان نهاد، عدالت اجتماعی از پایههای آن بود. در نظامنامهای که پیامبر (ص) پدید آورد و به مثابه
قانون اساسی مدینة النبی بود، آشکارا میتوان سلطه
قسط و
عدل را بر همه اصول و قوانین بازدید. در این
نظامنامه، هر کس و هر گروه و جماعتی بر سر جای خویش بود و روابط
مسلمانان با دیگر
طوایف نیز در آن به گونهای عدالتمحورانه تشریح گشته بود
.
امام علی (ع) نخستین
امام معصوم (ع) نیز
حکومت خویش را با عدالتگستری آغاز کرد و از ویژگیهای مشهور او سختگیریاش در دادگری و
قسط و
عدل بود.
عهدنامه مالک اشتر امام علی (ع) که با تفصیل تمام، چگونگی رفتار عادلانه
حاکم اسلامی را با صنفهای گوناگون
جامعه بیان میکند، گواهی روشن بر این
حقیقت است
. بنابر معتقدات شیعی،
عدالت راستین و جهانگیر آنگاه حاصل میآید که دوازدهمین
امام معصوم (ع)
ظهور کند و حکومت جهانی خویش را بنیان نهد. در
روایتی از
پیامبر اسلام (ص) آمده است: «
دنیا به پایان نمیرسد مگر مردی از
اهل بیت من
ظهور کند.... او
زمین را از
قسط و
عدل سرشار میکند؛ همانسان که پیش از او از
ستم پر میشود.»
عدالت از صفات پسندیده است که فطرت انسانی آن را درک و به آن امر میکند و عقل، حسن آن را بهصورت مستقل درک میکند. امام خمینی عدالت را حد وسط افراط، تفریط و اعتدال قوای سهگانه، یعنی قوه غضبیه، شهویه و عملیه میداند که از امهات فضایل اخلاقیه است.
ایشان عدالت در قوا را امری فطری میشمارد، همان گونه که جور و ظلم برخلاف
فطرت است. عقیده ایشان، طریق سیر انسان کامل، بر اساس عدالت است که خط مستقیم، سیر معتدل و راه انسانیت است، چنانکه راه خداوند نیز مستقیم است؛ اعتدال حقیقی تنها برای
انسان کامل که از آغاز سیر تا منتهای آن هیچ انحرافی ندارد، حاصل میشود. این سیر در اصل متعلق به رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است و برای دیگران به پیروی از ایشان حاصل میشود و ازآنجاکه خط مستقیم میان دو نقطه، بیش از یک خط قابلتصور نیست، فضایل بر طریق عدالت واقعی نیز بیش از یک نوع نیست؛ ولی رذایل دارای انواع بسیار و بلکه نامتناهی است.
امام خمینی از عدالت به عنوان طریق اعتدال و مستقیمی یاد میکند که به حقتعالی میانجامد. به همین سبب حد اعتدال، وسطیت حقیقیه دارد.
ایشان یکی از معانی عدالت را از نگاه عرفانی، اعتدال هر موجودی در مظهریت از اسمای الهی میداند، بدین معنا که موجود، بهصورت کامل و تمام مظهر تمامی اسماء یا صفات خداوند باشد، بهگونهای که مظهریت از اسمی بر اسم دیگر غلبه نداشته باشد و مظهر همه اسماء به صورت مساوی باشد. امام خمینی با استناد به بعضی آیات الهی، انسان کامل را یکی از مظاهر و حقایق وجودی میداند که در او عدل
مطلق و
استقامت مطلقه، به معنای مظهریت همه اسماء و صفات الهی به صورت اعتدال تام و بر صراط مستقیم ظهور یافته است.
•
پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص۳۳۳،انتشارات زمزم هدایت. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.