عثمانیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از فرقههای سیاسی
اسلام که در نیمه نخست قرن اول هجری به وجود آمد، عثمانیه بود. بعد از
قتل عثمان، عدهای از اصحاب
پیامبر با
خلافت حضرت امیر (علیهالسّلام) مخالفت کردند و باعث جنگها و خونریزیهای فراوان شدند.
برخی بر این اعتقادند اولین مذهبی که در
اسلام تشکیل شد مذهب عثمانیه بوده که دارای عمری کوتاه ولی بسیار موثر بوده است. اما اگر کمی با دقت نظر بنگریم به وضوح میبینیم که هم از نظر
شیعه و هم از نظر
اهل سنت این کلام با چالشهایی روبرو است. زیرا هم شیعه و هم اهل سنت مذهب عثمانیه را در واقع دومین مذهب بعد از تشیع میدانند. اکنون برای مستند شدن مطلب دو عبارت را از کتب شیعی و کتب اهل سنت میآوریم تا این مطلب دقیقا روشن گردد. اولین عبارت متنی است که سید مرتضی ابطحی در کتاب خود به نام الشیعه فی احادیث الفریقین میآورد و از ابوحاتم سهل
ابن محمد بن عثمان سجستانی که از علمای بزرگ اهل سنت ساکن در
بصره بوده نقل میکند که «اولین اسمی که در
زمان رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بین
مسلمانان شایع شد لفظ شیعه بود و این لقب به چهار نفر از
صحابه اطلاق میشد: «
ابوذر و
سلمان و
مقداد و
عمار» اینگونه بود تا زمان
جنگ صفین که به موالی امیرالمومنین (علیه
السّلام) اطلاق میگردید»
(این جمله در کتب بسیاری از جمله
کلینی و کافی، نشات التشیع، و رکبت السفینه، شیعه شناسی و... ذکر گردیده است که ما از باب مثال فقط یک نمونه را آوردیم.) و همچنین از کتب اهل سنت میتوان به کتاب تاریخ
ابن خلدون اشاره نمود. وی مینویسد: «در قضیه شورا تعدادی از صحابه که شیعه علی بودند و علی را مستحق خلافت میدانستند وقتی دیدند که خلافت به غیر علی رسید شروع کردند به اف گفتن و بر این امر تاسف خوردن. اینها امثال
زبیر و عمار یاسر و مقداد بن اسود و غیر از اینها بودند»
پس اینکه فکر کنیم که عثمانیه اولین مذهبی بوده است که از دل مسلمانان تشکیل شده است اشتباه است هر چند در اوائل
اسلام خصوصا قرون اول و دوم نمیتوان تاثیرگذاری آن را نادیده گرفت.
عثمانیه را از دو منظر میتوان تعریف کرد:
از منظر اهل سنت: به قول
ابن حجر عسقلانی، عثمانیه کسانی هستند که در محبت عثمان
غلو کرده و برای امیرالمومنین (علیه
السّلام) نقص قائلند.
از نظر
امامیه: عثمانیه کسانی هستند که با خلافت
امیرالمومنین (علیهالسّلام) مخالف بوده و عثمان و قتل عثمان را بهانه قرار داده به کارشکنی در دولت آن حضرت پرداخته و موجبات جنگهای
جمل و
صفین را فراهم آوردند ولی بعدها این مساله به حب عثمان و
برائت و
سب امیرالمومنین (علیه
السّلام) منجر شد. عثمانیه در بین اهل سنت مرادف با همان
ناصبی (ناصبی: یعنی کسی که با
ائمه دین (علیهمالسّلام) به آشکارا دشمنی نماید)
در شیعه میباشد.
زمانی که عثمان دست به کارهای ناشایست برای یک خلیفه
اسلامی زد که مخالفت قطعی با
سنت پیامبر
اسلام (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) و حتی سنت شیخین داشت برخی از مسلمانان علیه او شوریدند و این شورش در نهایت منجر به قتل عثمان گردید و ناگوارتر، این بود که همین مسلمانان به قول صاحب عقدالفرید نگذاشتند که خلیفه
مسلمین در
قبرستان بقیع که قبرستان مسلمانان بود دفن گردد و به ناچار خلیفه
مسلمین را در
حش کوکبیه دفن کردند.
در این زمان که تعدادی از مسلمانان مخالف عثمان بودند تعداد دیگری بالخصوص
بنی امیه از عثمان جانبداری میکردند ولی به هر حال عثمان با این وضع کشته و دفن گردید. بعد از عثمان که عده کثیری از مردم به سوی امیرالمومنین (علیه
السّلام) روی آوردند تا آنحضرت خلافت را بپذیرند. در این وضعیت طرفداران عثمان یا بهتر بگوئیم مخالفان امیرالمومنین (علیه
السّلام) که
خون عثمان را بهانه خوبی برای مخالفتهای خود یافته بودند از
بیعت سر باز زدند که
تاریخ طبری از تعدادی از این افراد نام میبرد. طبری مینویسد: «چون که عثمان کشته شد
انصار با علی بیعت کردند مگر تعداد کمی از انصار که از آنها
حسان بن ثابت و
کعب بن مالک و
مسلمه بن مخلد و
ابو سعید خدری و
محمد ابن مسلمه و
نعمان بن بشیر و
زید بن ثابت و
رافع بن خدیج و
فضاله بن عبید و
کعب بن عجره بود که همه اینها عثمانی بودند.»
البته
عبدالله بن عمر در راس کسانی است که با امیرالمومنین (علیه
السّلام) بیعت نکردند و غیر از این هم تعدادی از این افراد مثل حسان بن ثابت وکعب بن مالک و نعمان بن بشیر به
شام رفته و با
معاویه هم پیمان شدند.
آنها با همراهی معاویه شروع به تحریک
عایشه کرده
جنگ جمل و بعد معاویه
جنگ صفین را به راه انداختند که شعار اصلی عثمانیه در این جنگها «یا لثارات عثمان»
بود. بعدها نیز جمله «علی دین عثمان» تا چندین قرن شعار عثمانیه محسوب میشد و در حادثه
عاشورا بالخصوص این قضیه را مشاهده میکنیم.
هر چند عثمانیه تا قرن چهار بیشتر دوام نیاورد و از بین رفت اما تاثیر تفکرات عثمانیه را ما تا چنیدین قرن بعد به وضوح مشاهده میکنیم تا جایی که
ابن تیمیهای که در قرن هشتم میزیسته آنها را بر علویون ترجیح داده مینویسد: «پس شیعه عثمان و نواصب افضل از شیعیان علی هستند.»
در
تاریخ میبینیم که برخی مسائل تاریخی، بدست عثمانیها یا به تحریک آنها بوده است: مثل جریان
شهادت محمد بن ابی بکر که به تحریک عثمانیه اتفاق افتاد و یا مثل جریان تدفین
امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) که به وضوح دخالت
مروان را که از عثمانیه است میبینیم که وی میگوید: «نه نمیگذاریم اینجا (کنار
قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم)) دفن شود. عثمان در حش کوکبیه دفن شود و حسن در اینجا»
توجه شدید به عثمان و دوری از امیرالمومنین (علیه
السّلام) تا به جایی رسید که امیرالمومنین (علیه
السّلام) را بالای منبرها سب میکردند و از اشعار معروف آن زمان این است:
وقستم بعثمان علیا سفاهه وعثمان خیر من علی و اطیب
یعنی: شما از روی نادانی علی را با عثمان مقایسه میکنید در حالیکه عثمان پاکتر و نیکوتر از علی است.
هر چند در زمان
عمر ابن عبد العزیز سب بر امیرالمومنین (علیه
السّلام) ممنوع شد اما غالب مردم تفکر عثمانی داشتند. بعد از قتل عثمان و حکومت اندک امیرالمومنین (علیه
السّلام) و امام حسن مجتبی (علیهما
السلام) تمام
حکومت ملک اختصاصی معاویه شد که خود، عثمانی و از طرفداران عثمان و پایه ریز و مجری سب بر امیرالمومنین (علیه
السّلام) بود و بعد از آن
یزید که معلوم الحال است و بعد از آن هم مروان که وی هم عثمانی بود و مانع دفن امام حسن مجتبی (علیه
السّلام) در کنار قبر پیامبر شد و طبق حدیث «الناس علی دین ملوکهم» (مردم دینشان را از
دین بزرگانشان میگیرند و هم دین بزرگان خود میشوند)
وضعیت مردم در آن زمان کاملا روشن میگردد.
اگر بخواهیم به وسعت عثمانیه و تاثیرگذاری آنها بر شهرها و مردمش نظری داشته باشیم باید بگوئیم در آن زمان شش شهر مهم در حوزه جغرافیایی
جهان اسلام وجود داشت:
مکه،
مدینه،
شام،
کوفه،
بصره، و
مصر. اکنون به صورت مختصر به بررسی این شهرها و بزرگان آنها میپردازیم تا نوع اعتقادات مردم که غالبا برگرفته از اعتقادات بزرگانشان میباشد برای ما روشن گردد. (این بخش تقریبا برگرفته از مقال عثمانیه جناب آقای مهدی فرمانیان است که در مجله تخصصی هفت آسمان شماره ۳۹ به چاپ رسیده است.)
در رابطه با صحابه تاثیرگذار در مدینه میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
عایشه که به اسم عثمان جنگ جمل را رهبری میکرد. وی ابتدا جزء مخالفان عثمان بود و دائما میگفت بکشید این نعثل را، (نعثل یعنی
انسان احمق)
خدا او را بکشد اما بعد از حامیان و مدافعان خون عثمان شد.
عبیدالله بن عبدالله مخزومی از مدافعان سرسخت عثمان است.
سلیمان ابن یسار که در تایید مروانیان میکوشید.
سعید ابن مسیب، کسی بود که قائل بود عثمان مظلومانه کشته شد و قاتلانش ظالمند ولی آنها که در این معرکه تنهایش گذاردند معذور.
ابن شهاب زهری که جایگاه ویژهای در دستگاه امویان داشت.
مالک ابن انس که در باب علی و عثمان سکوت میکرد. اما در مجموع مدینه را جزء سکوتیون میشماریم.
در رابطه با بصره فقط به این جمله معروف از اصمعی اکتفا میکنیم که گفت: تمام بصریان عثمانی هستند... بصره از زمان جنگ جمل عثمانی شد.
اکثریت اهل کوفه مثل
علقمه،
عبدالرحمن ابی لیلی،
سعید بن جبیر،
ابراهیم نخعی،
حکم بن عتیبه کوفی،
سلمه بن کهیل کوفی،
منصور بن معتمر، فطرابن خلیفه طرفدار امیرالمومنین (علیه
السّلام) بودند ولی در بین بزرگان مخالفانی هم مثل
قیس بن ابی حازم،
عامر بن شرحبیل،
طلحه بن مصرف،
خالد بن سلمه بودند ولی در مجموع کوفه را جزء علویون میشماریم.
در مکه، مجاهد اهل سکوت بود ولی اکرمه به شدت از خوارج دفاع میکرد.
طاووس بن کیسان به
شیعه تمایل داشت. عمر بن دینار که مورد توجه
امام باقر (علیهالسّلام) بوده و میمون
ابن مهران که در ابتدا علوی اما بعد عثمانی شد.
عبدالله بن ادریس شافعی که متهم به دوستی امیرالمومنین (علیه
السّلام) است. عبدالله بن مبارک نیز از کودکی نسبت به
اهل بیت تعلق خاطر داشت.
معاویه که خود عثمانی است. عبدالرحمن بن عمرو نیز که از طرفداران سرسخت
بنی امیه بوده است. معاویه بن صالح است که قاضی حکومت امویان در
اندلس بوده و خود دلیل بر عثمانی بودن وی است.
از علمای
یمن میتوان به عبدالرزاق بن همام اشاره کرد که رنگ و بوی شیعی داشته است و از علمای مصر نیز میتوان به علی بن ریاح و عبیدالله بن ابی جعفر اشاره کرد که هر دو از طرفداران بنی امیه بودهاند.
هر چند عثمانیه کار خود را با حرارتی تمام شروع کرد و در خیلی از جریانات قرون اولی تاثیرگذار بود اما با تلاشهای
احمد بن حنبل این
آتش رو به سردی گرائید و بالاخره در قرن چهارم بی فروغ گردید.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عثمانیه».