عثمان بن عیسی بلطی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَلَطی، تاج الدین ابوالفتح عثمان بن عیسی بن منصور،
نحوی ،
شاعر و
ادیب عرب در
قرن ششم میباشد.
عثمان بن عیسی بلطی، به گفته خودش، اصلاً از شهر بَلَط (یا بَلَد)
نزدیک مَوصِل
بوده و سه روز مانده به آخر
رمضان ۵۲۴ در
شهر موصل ، در
قبیله بنی مایِدَه به
دنیا آمده است.
ازینرو
تذکره نویسان معاصرش، نسبت او را بَلَطی
و بعضی نیز بُلَیْطی نوشتهاند.
با توجه به وضع زندگی (رجوع کنید به ادامه مقاله) بعید نیست که وی را بر سبیل
تهکّم و او («بُلَیْطی») به
تصغیر خوانده باشند.
نام
نیای او را هیجون نیز آوردهاند.
از دوران کودکی و تحصیلات وی اطلاع دقیقی در دست نیست.
بلطی
علوم ادبی را در
زادگاه خود فرا گرفت.
استادان او عبارت بودند از:
ابوالفرج عبدالله بن اسعد بن علی ، معروف به
ابن الدَّهّان (۵۲۲ ـ ۵۸۱)
فقیه و
شاعر ؛
ابومحمد سعید بن مبارک بن الدَّهّان (۴۹۴ـ ۵۶۹) نحوی شاعر؛
حسن معلم و
ابونزار.
او سپس به
دمشق رفت و از محضر درس
زَبَدانی بهرهمند شد.
اما نام
ملکالنحاة ابونزار د ۶۸ق،
ابن دهان د ۶۹ق و
ابن حکیم عراقی د ۶۷ق را در برخی منابع به عنوان استادان وی یاد کردهاند.
بهرهمندی بلطی از دو استاد نخست کاملاً از نظر تاریخی
معقول مینماید؛ زیرا میدانیم ابندهان ه م از ۴۴ق به موصل رفت و تا پایان عمر در همانجا ماند و نیز ابونزار ه م هم مدتی بعد رو به موصل آورد و تا ۴۹ق در آنجا زیست.
اما
سبب و تاریخ انتقال بلطی از موصل به
شام که ابنحکیم عراقی در آنجا مقام داشت، بر ما روشن نیست. احتمال میرود که وی در اثنای اقامت در
دمشق نزد ابن حکیم به تحصیل پرداخته باشد
چه،
غسانی به نقل روايت بلطى از ابنحكيم اشاره كرده است.
آشنایی بلطی با
عمادالدین کاتب کهبیشک پس از ۶۲ق و تصدی دیوان انشاء دمشق بود،
خود
سبب پیوستن وی به
قاضی فاضل و دستگاه ایوبیان شد.
عمادالدین عزیمت بلطی به
مصر را همزمان با
فتح مصر و آغاز
حکومت صلاحالدین بر آندیار، یعنی ۶۴ق دانسته است.
اعتبار این ادیب نحوی چنانبود که صلاحالدین او را به عنوان استاد
نحو و
قرائت در جامع مصر گمارد و مقرری ماهانهای برایش تعیین کرد.
قفطی که خود بلطی را در مصر دیده است، از تبحر وی در علوم نحو و
عروض و توجه شاگردان به او حکایت میکند.
پس از تسلط
صلاح الدین ایّوبی بر
مصر در ۵۶۷، به
قاهره رفت و به دستور صلاح الدین، به استادی
نحو و علوم
قرائت قرآن و
روایت حدیث در
جامع عتیق قاهره منصوب شد و تا پایان
عمر به
تعلیم مشغول بود و مقرری دریافت میکرد.
صلاح الدین،
قاضی فاضل عبدالرحیم عسقلانی (۵۲۹ ـ ۵۹۶) را به وزارت کل مصر و
عمادالدین کاتب اصفهانی (۵۱۹ ـ ۵۹۷) را به
نیابت او برگزید و این هر سه
دانشمند پیوسته دوستی خود را با هم حفظ میکردند.
ملاقات عمادالدین نیز با بلطی در
ربیعالآخر ۷۲/اکتبر ۱۷۶ در مصر، و نیز
اشعاری که بلطی در
مدح قاضی فاضل سروده،
گواه دوستی میان آنان است.
یاقوت به نقل از
شریف ادریسی که نزد بلطی درس خوانده، سیمای ظاهری او را که به کلی از عامه مصریان متفاوت بود،
وصف کرده است.
او در
بذلهگویی بیپروا بود و در
بادهنوشی
افراط میکرد، با اینحال، او را مردی گوشهنشین و منزوی نیز دانستهاند.
گویا وی هرگز
همسری برنگزید، زیرا در مصر آوازهخوانی را با آگاهی و
گواهی شاهدان عادل به عنوان
وارث خویش معرفی کرد.
شاید سبب این گوشهنشینی را بتوان مرگ حامیان قدرتمندی چون صلاحالدین د ۸۹ق، عمادالدین کاتبد ۹۷ق و قاضی فاضل د ۹۶ق دانست. گوشهنشینی لاجرم به گمنامی انجامید، چندان که شاگردش شریف ادریسی گفته است تا روز پس از مرگ هم کسی از وفاتش آگاه نشد.
یاقوت ضمن بر شمردن آثار بلطی،
قطعه ۲ بیتی او را که
صنعت لزوم مالایلزم در آن به کار رفته، نقل کرده، و افزوده است که میتوان
قافیههای آن را به چند
اعراب خواند.
حدود نیم
قرن بعد
سیوطی همان
قصیده را در ۵
بیت همراه با شرح آن نقل کرده، و آن را به سبب چند گونگی اعراب، به نقل از خود بلطی القصیدة الحرباویة خوانده است.
از آن پس این نام بر قصیده باقی ماند.
بلطی مانند بیشتر شاعران زمان خود، سخت در پی
آرایههای لفظی مرسوم و تکراری و تقلیدی بود و همین لفظپردازیها کار او را در گزینش واژگان شعری، به خصوص قوافی به تنگنا میکشانید، چندان که
شعر او چه از نظر مضامین و چه از نظر ساخت واژگانی از هرگونه ارزش هنری تهی گردید.
در کار نحو نیز تنها میدانیم که بلطی به تلفیق دو مکتب
کوفه و
بصره گرایش داشت.
بلطی در اواخر صفر ۵۹۹، در هفتاد و پنج سالگی در قاهره
وفات یافت، و پس از سه روز
مردم از
مرگ او باخبر شدند.
تنها اثر برجای مانده از بلطی القصیدة الحرباویة یا میمیه است که
نبهان آن را بر پایه نسخه ظاهریه، در مجله مجمع اللغة العربیة
دمشق ۳۹۲ق/۹۷۲م به چاپ رسانیده است. علاوه بر این، شرحی از این قصیده در کتابخانه
آستان قدس رضوی نگاهداری میشود.
آثار یافت نشده: اخبار المتنبی؛
اختصارالاغانی، که قفطی همانجا آن را نیکوترین اختصار دانسته است؛ التصحیف و التحریف؛ تعلیل العبادات؛
السیر فیالنحو؛
العروض الصغیر؛
العروض الکبیر، که ظاهراً
ابن شاکر همانجا آن را دیده بوده است؛
زیدان نیز به بخشی از کتاب بلطی در عروض اشاره میکند که در کتابخانه دانشگاه
آکسفرد نگاهداری میشود،
اما در هیچیک از فهارس نشانی از آن به دست نیامد؛ العظات الموقظات؛ علم اشکال الخط؛ المستزاد علی المستجاد من فعلات الاجواد؛
المدخر، یا المفخر للمفتخر فی علم البدیع؛
النیر المنیر فی العربیة.
عثمان بن عیسی بلطی در علوم ادبی، بویژه نحو و
عروض و
لغت استاد بود و در نحو به هر دو مکتب کوفی و بصری تسلط داشت و آن دو مکتب را در هم میآمیخت.
از آثار اوست: کتاب
العروض الکبیر؛ کتاب
العروض الصغیر؛ کتاب
العِظَات الموقظات؛ کتاب
النِّیر فی العربیة؛ کتاب
اخبار المتنبّی؛ کتاب
المُستَزاد علی المُستَجاد مِنْ فَعَلاتِ الاجواد؛ کتاب
علم أَشکال الخطّ؛ کتاب
التّصحیف و التّحریف؛ و کتاب
تَعلیِل العبادات.
از او اشعاری باقیمانده که در قالب
قصیده در
مدح عبدالرحیم عسقلانی ، یا ترکیب
بند ، و
غزل است و اشعاری نیز به
طنز و
هجا دارد.
گزیدهای از اشعار او را
عمادالدین کاتب و
یاقوت حموی نقل کردهاند.
از همین نمونههای اشعار او، تسلط وی بر
زبان و
شعر عرب معلوم است.
سبک او مصنوع و متکلف است و او به آرایشهای لفظی و نوآوری در
وزن و
قافیه و
آهنگ بیش از ابداع در معانی لطیف توجه داشته است.
• ابن حجر عسقـلانی، لسان المیـزان، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
• خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۸۰.
• عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، بُغیة الوُعاة فی طبقات اللّغویین والنّحاة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴ـ۱۹۶۵.
• عمادالدین کاتب، قسم شعراءالشام، دمشق ۱۳۷۸.
• یاقوت حموی، معجم الادباء، مصر ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
• یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ، ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
• عمادالدین کاتب، قسم شعراءالشام، دمشق ۱۳۷۸؛
• آستان قدس ف، فهرست.
• ابن اثیر، الکامل فی التاریخ.
• ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، حیدرآباددکن، ۳۳۰ق.
• ابن شاکر، محمد، فوات الوفیات، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، ۹۵۱م.
• ابوشامه، عبدالرحمان، کتاب الروضتین فی اخبار الدولتین، به کوشش ابوسعود افندی، قاهره، ۲۸۷ق.
• بغدادی، هدیه.
• بهجت اثری، محمد، حاشیه بر خریدة القصر نک: هم، عمادالدین کاتب.
• حاجی خلیفه، کشف الظنون.
• ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، حوادث ۹۱ -۰۰ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۴۱۷ق/۹۹۷م.
• زیدان، جرجی، المؤلفات الکاملة، بیروت، دارالجیل.
• سیوطی، الاشباه والنظائر فی النحو، حیدرآباددکن، ۳۶۱ق.
• عمادالدین کاتب، محمد، خریدة القصر، ج، به کوشش محمد بهجت اثری، بغداد، ۳۹۶ق /۹۷۶م، بهکوشش شکری فیصل، دمشق، ۳۷۸ق/۹۵۹م.
• عمادالدین کاتب، محمد، مقدمه بر «البرق الشامی»، همراه سنا البرق الشامیِ بنداری، به کوشش رمضان ششن، بیروت، ۹۷۱م.
• غزی، محمد، دیوانالاسلام، به کوشش سید کسروی حسن، بیروت، ۴۱۱ق/۹۹۰م.
• غسانی، ملک اشرف، العسجد المسبوک، به کوشش شاکر محمود عبدالمنعم، بیروت/بغداد، ۳۹۵ق/۹۷۵م.
• قفطی، علی، انباه الرواة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره/ بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «عثمان بن عیسی بلطی»، شماره۱۷۱۰. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بلطی»، ج۱۲، ص۵۰۳۲.