عبدالله بن زبیر حمیدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عبداللّه بن زُبَیر، حُمَیدی،
محدث و
فقیه مشهور سده دوم و سوم میباشد.
کنیهاش ابوبکر بود و چون
موطن وی
مکه بوده و سالها در آن
شهر به
نشر حدیث پرداخته، او را مکّی نیز خواندهاند.
از او با عناوین قُرَشی،
اسدی و
زبیری نیز یاد شده است، اما عنوان
مشهور وی حمیدی است
که منسوب به
قبیله حُمیدات است.
تاریخ ولادت حمیدی معلوم نیست.
وی از
محدّثانی چون
فُضیل بن عِیاض و
مسلم بن خالد زنگی و
دَراوَردی سماع
حدیث کرده است، اما
سفیان بن عُیَینه و
شافعی تأثیر بیشتری بر وی گذاشتهاند.
حمیدی نوزده
سال و به
روایتی بیست سال،
مصاحب سفیان بن عیینه بود و از او
سماع حدیث میکرد
تا آنجا که حمیدی را از بزرگترین یاران و موثقترین
راویان وی دانستهاند.
او پس از
مرگ سفیان
جانشین وی در
مکه شد و راویانی که طالب احادیث سفیان بودند به وی مراجعه میکردند.
وی از سفیان بن عیینه حدود ده هزار
حدیث نقل کرده است.
حمیدی در آغاز به دلیل منسوب بودن
شافعی به
تشیع از وی دوری میجست، اما بعدها با او
دوست و
همنشین شد.
حمیدی، به منظور کسب آگاهی از احادیث سفیان بن عیینه، شافعی را در
سفر مصر همراهی کرد و تا پایان
زندگی شافعی در مصر ماند.
در مصر، در کنار ابوعثمان،
فرزند شافعی، از
دانش استادش در زمینه
علم کلام و
فقه بهره برد و در صدر
اصحاب شافعی قرار گرفت.
به نوشته
ذهبی،
پس از
مرگ شافعی میان حمیدی و
محمد بن عبداللّه بن عبد الحکم (
ابن عبد الحکم،
خاندان)، بر سر تصدی
درس شافعی،
رقابت درگرفت که به
پیروزی محمد بن عبداللّه انجامید، اما بنابر گزارش
ابن خلّکان،
میان
یوسف بن یحیی بُوَیطی و ابن عبدالحکم رقابت درگرفت و حمیدی حق را به بویطی داد.
از سخنان کوثری
چنین برمیآید که هر دو
گزارش ممکن است درست باشد و دفاع حمیدی از بویطی پس از آن بوده که نتوانسته است جانشین شافعی شود.
حمیدی پس از مرگ شافعی به
مکه بازگشت و تا پایان
زندگی به نشر
حدیث و
افتی پرداخت.
در آن روزگار،
شهرت علمی وی به حدی رسید که از او با تعبیراتی نظیر صاحب سنت،
خیرخواهترین شخص برای
اسلام،
یکی از سه امام در کنار
شافعی و
ابو عبید، از نظر نشر
حدیث و بدیل
احمد بن حنبل برای
حجازیان یاد کردهاند.
نزد حمیدی مقابله با کسانی که حدیث
رسول خدا را مردود میشمردند ارزش
جهاد با
کفار را داشت.
وی خود را در حجاز نظیر احمد بن حنبل در
عراق و
اسحاق بن راهویه در
خراسان میدانست و
مدعی بود تا آن سه تن در این سرزمینها به سر میبرند، کسی نمیتواند بر مدافعان
حدیث و
سنت نبوی غالب شود.
راویان بسیاری از او حدیث نقل کردهاند، از جمله
بخاری،
یعقوب بن شَیبَه،
محمد بن یحیی ذُهْلی،
سلمة بن شبیب، و
ابوزرعه رازی.
علاوه بر بخاری، برخی دیگر از اصحاب صحاح نظیر
مسلم بن حجاج و
ابن ماجه هم از حمیدی حدیث نقل کردهاند.
اهمیت حمیدی نزد بخاری چندان بود که اگر بخاری حدیثی از وی میشنید دیگر نیازی به شنیدن آن از دیگران نمیدید
و از همینرو، کتاب
صحیحِ خود را با حدیثی از قول حمیدی آغاز کرد
و با اینکه مضمون آن به روایت
مالک بن انس هم نقل شده و بخاری نیز آن را در صحیح خود نقل کرده
اما مقام حمیدی در
حدیث و
فقه و نیز تصریح تک تک
راویان موجود در سلسله
سند حدیث به سماع خود و نیز
معنعن بودن این حدیث، سبب شده است که
بخاری حدیث حمیدی را در آغاز کتاب خود و به منزله
خطبه آن قرار دهد.
حافظه حمیدی را قوی
و او را
ثقه و کثیر الحدیث
وصف کردهاند. در طبقهبندی
ابنحجر عسقلانی،
حمیدی در
طبقه دهم راویان قراردارد.
همچنین شماری از احادیث عالی السندِ (با تعداد راویان اندک اما با سند متصل) او در
غیلانیات، گرد آمده بود.
غیلانیات عبارتاند از یازده جزء حدیث که
ابوبکر محمد بن
عبداللّه بن
ابراهیم شافعی آنها را
املا و
ابوطالب محمد بن
محمد بن
ابراهیم بن غیلان آن را
روایت کرده است.
در شمار آثار حمیدی از اثری به نام
کتاب الدلائل نام برده شده است
و
کتاب الرد علی النعمان نیز منسوب به اوست.
ابن ابیحاتم در شرح حال یکی از راویان
مصاحب خود به نام
محمد بن عُمَیر ابوبکر طبری،
ادعا کرده که وی این کتاب و
کتاب التفسیر را از حمیدی روایت کرده است؛ اما چون
محمد بن عمیر در زمره راویان بیواسطه حمیدی محسوب نشده
و از نظر تاریخی هم ممکن نبوده مصاحب و
شاگرد حمیدی باشد و از سوی دیگر
روایت کتاب دیگران از
زبان یکی از
مشایخ حدیث نیز متداول بوده، نمیتوان عبارت ابن ابیحاتم را دالّ بر
تألیف کتاب یاد شده توسط حمیدی دانست.
شاید کتاب الرد علی النعمان همان کتاب
الرد علی ابیحنیفه باشد که یکی از ۴۱ کتاب مندرج در
المصنّف ابن ابیشیبه است.
ابن ابیشیبه هم روزگار حمیدی، و در برخی مشایخ حدیثی خود، مانند
سفیان بن عیینه، با وی مشترک بود.
بنابراین، بعید نیست حمیدی - که از منتقدان
ابوحنیفه بود و در حلقه درس خود در
مسجد الحرام به او
ناسزا میگفت
- این کتاب را از وی روایت کرده باشد.
مهمترین کتاب حمیدی، مُسندی است که وی آن را بر اساس نام
صحابه مرتب کرده و به لحاظ اهمیتِ کتاب او «
صاحب مسند» خوانده شده است.
این
مسند مرکب از یازده جزء و مشتمل بر
احادیث عالی السند است و
ابنحجر عسقلانی از آن در تدوین
المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة استفاده کرده است.
این کتاب مشتمل بر ۳۰۰ حدیث است که اغلب آنها
مرفوع است و اندکی از آثار
موقوف از صحابه و
تابعین در آن وجود دارد.
مسند حمیدی با احادیث ابوبکر آغاز و به احادیث
جابر بن عبداللّه انصاری ختم میشود.
احادیث این کتاب از قول ۱۸۰ تن نقل شده که ۳۲ تن
زن و بقیه
مرد هستند و بیشترین احادیث از
ابوهریره نقل شده است.
مضامین احادیث این مسند،
تاریخی،
فقهی،
اخلاقی و
اعتقادی است.
مسند حمیدی، در دو جلد، به اهتمام
حبیب الرحمان أعظمی در
مدینه (۱۳۸۱) به چاپ رسیده است.
از حمیدی رساله اعتقادی کوتاهی با عنوان
اصول السنة در دست است که شرح حال نویسان آن را ذکر نکردهاند.
این رساله متضمن اعتقادات
اهل سنّت و جماعت و نقد
آرای مخالفان آنهاست.
حبیب الرحمان اعظمی این رساله را که در خاتمه برخی نسخههای مسند آمده و به روایت
ذهبی است، به پایان جلد دوم مسند
ملحق کرده است.
حمیدی در
ربیع الاول ۲۱۹ در
مکه وفات یافت.
(۱) ابن ابیحاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
(۲) ابن ابیشیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۳) ابنحِبّان، کتاب الثقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ ۱۴۰۳/۱۹۷۳ـ۱۹۸۳؛ چاپ افست بیروت؛
(۴) ابنسعد، طبقات (بیروت).
(۵) ابنحجر عسقلانی، تقریب التهذیب، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۶) ابنحجر عسقلانی، المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة، چاپ حبیب الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۷) ابنخلّکان، وفیات الاعیان.
(۸) ابنعماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب.
(۹) ابنماجه، سنن ابنماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
(۱۰) ابواسحاق شیرازی، طبقات الفقهاء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۱) عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۲) محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ الصغیر، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۳) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۴) محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، (بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶).
(۱۵) عبداللّه بن زبیر حُمَیدی، المسند، چاپ حبیب الرحمان اعظمی، مدینه (۱۳۸۱).
(۱۶) خطیب بغدادی، تاریخ بغداد.
(۱۷) ذهبی، تاریخ اسلام.
(۱۸) عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).
(۱۹) سمعانی، الانساب.
(۲۰) کاظم طباطبائی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، قم ۱۳۷۷ش.
(۲۱) محمد بن احمد عَبّادی، کتاب طبقات الفقهاء الشافعیة، چاپ یوستا ویتستام، لیدن ۱۹۶۴.
(۲۲) عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
(۲۳) محمد کوثری، تأنیب الخطیب علی ماساقه فی ترجمة ابیحنیفة من الاکاذیب، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۲۴) یوسف بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۲۵) مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «عبدالله بن زبیر حمیدی»، شماره۶۵۸۵.